روزنامه ایران ورزشی
1398/09/27
چرا الکلاسیکو بازی روزگار ما نیست؟
فرشاد کاسنژادچرا الکلاسیکو بازی روزگار ما نیست؟
لذت، همین واژه ۳ حرفی و کوچک مهمترین گمشده فوتبال ایران است. گاهی آنچنان از این لذت دور میشویم که هیجان و شور تماشاگران یک تیم کوچک در اروپا (چه رسد به اوجش در الکلاسیکو) متعجبمان میکند، انگار با آن حجم از لذت غریبهایم، چون با آن رهایی هرگز تجربهاش
نکردهایم.
در ایران بزرگترین همبستگیهای تماشاگران بخصوص در سالهای اخیر هنگام بروز خشم مقابل تصمیمات غلط مدیران باشگاه شکل میگیرد، نه برای لذتی جمعی. تماشاگران همیشه در اعتراض به آنچه تیمشان را گرفتار کرده، همخوانی میکنند و سرود باشگاهها انگار سرود خشم است. فوتبال در همه جای دنیا خشم تماشاگران را نیز تجربه میکند، حتی تنفرهای سختگیرانه و ماندگار مثالهای فراوانی در میان تماشاگران بزرگترین باشگاههای دنیا دارد اما جریان اصلی، جریان لذت است، جریان لذتی دائمی و هر هفته از فوتبال، بدون اینکه تکراری شود یا معنایش را در تکرار از دست بدهد، لذتی برای تمام عمر، بعد از یک جرقه کوچک در کودکی یا نوجوانی.
بین باشگاههای ایرانی آن وجه سیاسی جدل مادرید و بارسلون هرگز تجربه نشده. رئال - بارسا یک جنگ داخلی در اسپانیا تعبیر میشود، اگرچه دیگر سالهاست جز لذت رقابت عمیق فوتبال، در الکلاسیکو نمیتوان معنای جنگجویانه دیگری را یافت. فوتبال در ایران اما به نمایش خشم تبدیل شده، بدون آنکه باشگاهها وجه سیاسی متفاوتی برای تولید خشم در رویاروییها داشته باشند یا طیفهای متفاوت، خشم را باعث شوند. فوتبال در ایران بین شهروندان یک کری جذاب و دوستانه و خانوادگی است و سازنده هیچ خشمی نیست اما آنچه تماشاگران را از لذت فوتبال دور میکند و گاه آنها را خشمگین رودرروی هم میگذارد، تبعیضهایی است که نه فقط مدیران، بلکه ساز و کار ورزش دولتی ایران ناخودآگاه آن را پدید میآورد. وقتی باشگاهها خصوصی و مستقل نیستند، تا همیشه میتوان درباره تبعیضها حرف زد و چه بسا بسیاری از این تبعیضها، هر بار با گرایشی متفاوت، واقعی باشند.
هر چه هست، لذت فوتبال میان تصمیمات، رفتارها و روشهای مدیریت باشگاهها از کف رفته و جانشینی خطرناک برایش پیدا شده، خشمی که نه فقط در ورزشگاهها بلکه در شبکههای اجتماعی گاهی به شکل هولناک رایج میشود و هیچکس را در امان نمیگذارد.
ما پیش از آنکه در نمایش فنی با یک بازی عجیب مثل الکلاسیکو فاصلهای عمیق داشته باشیم، در برداشت و نگاه به فوتبال دچار مسألهایم، در لذت تماشا و در مقدماتی که برای چنین لذتی باید فراهم باشد. زندگیهای ما زهره و یارای آن لذت عمیق را ندارد. همین چند روز پیش جنگ شادی عادل فردوسیپور به نام کلاسیکو، با آن شوخ و شنگی و استندآپ با انتقادات مجاز، یک خندوانه ورزشی بود، بیشباهت به روزگار ورزش ایران در این روزها، برنامهای دور از آنچه در فوتبال ما میگذرد. لذت در فوتبال به ضرب و زور چنین جنگ شادی پر سر و صدایی هم ممکن نیست. لذت در فوتبال باید در قلبهای دوستداران فوتبال در ورزشگاهها و با برق چشمان آنها به دست بیاید.


