روزنامه آفتاب یزد
1398/09/27
پرستاران خسته و بیماران ناراضی
ای کاش وزیر بهداشت یک روز سرزده به بیمارستان امام خمینی( ره) بیایندنه از قبل هماهنگ شده
آفتاب یزد- گروه گزارش: وارد بیمارستان که میشوید انگار به 40 ساله پیش برگشته اید. به زمانی که کشورمان در جنگ تحمیلی به سر میبرد و بیمارستانها پر بودند از بیماران و آسیب دیدگان. همه جا تخت گذاشته اند و بیمار خوابانده اند. تختهای بیمارستانی حتی توی راهروها و رو به روی درب سرویس بهداشتی هم قرار دارند و هر لحظه هم به تعداد بیماران افزوده میشود.
برخی از همراهان بیماران دنبال پرستاران و رزیدنتها راه افتادهاند و از آنها درخواست میکنند تا لحظاتی را به بیمارشان رسیدگی کنند. همه جا پر از همهمه است و بیمارستان شکل واقعی خود را از دست داده است! عدهای شتابان از این طرف به آن طرف میروند و پرستاری را صدا میزنند برخی هم در حال فریاد زدن بر سر رزیدنت و پرستار هستند که « بیمار ما ناخوش است چرا به او رسیدگی نمیکنید. »پرستاران هم از تختی به سمت تخت دیگر میروند،
کمیرسیدگی میکنند، آمپولی تزریق میکنند، سرمیوصل میکنند و به سمت بیمار دیگر میروند. اینجا بیمارستان دولتی« امام خمینی » است!
اورژانس بیمارستانی که کمتر شباهتی به بخش اورژانس دارد
هر لحظه به تعداد بیماران افزوده میشود. یکی در اثر سانحه آسیب دیده و دیگری گرفته است. یکی بر اثر آلودگی هوا نمیتواند نفس بکشد و دیگری تصادف کرده و در خون غلطیده است. در هر قسمت که قرار است جای یک تخت باشد حالا 4 تخت به موازات هم قرار گرفتهاند و 4 بیمار کنار هم خوابیدهاند. قسمت اورژانس این بیمارستان کمتر شباهتی به اورژانس بیمارستان دارد. حالا هر پرستار کارش 4 برابر شده است و توانایی و وقت برای رسیدگی به همه بیماران را ندارد. معلوم است که خستگی بر آنها هم فشار وارد کرده است چون در برخی از مواقع میبینیم که بعضا با پرخاش با بیماران صحبت میکنند و پاسخگوی همراهان بیماران نیستند!
> انتظار برای نوبت دهی
نوبتدهیها بینظم شده است و در برخی مواقع، طولانیشدن زمان انتظار، داد و فریاد همراهانِ بیماران را بلند میکند. همین مساله نیز باعث میشود تا نارضایتیها افزایش یابد. انتظار همراهانی را که شرایط روانی مناسبی ندارند، عصبی و پرخاشگر میکند. شلوغی و تراکم بیماران در بیمارستانهای دولتی به ویژه مراکز درمانی آموزشی موجب میشود تا بسیاری از پزشکان نتوانند بطور مرتب و دقیق بیماران را معاینه کنند و این رزیدنتها هستند که عهدهدار این مسئولیت میشوند. معالجه بیماران از سوی رزیدنتها موجب میشود تا بسیاری از بیماران حتی نام پزشک و معالج خود را ندانسته یا او را نبینند. اما راه فراری هم وجود ندارد. راهکار دریافت خدمات بهتر، مراجعه به بیمارستانهای خصوصی است، اما مردم برای فرار از پرداختن هزینههای سرسامآور بیمارستانهای خصوصی مجبورند به بیمارستانهای
دولتی رو بیاورند و در این بیمارستانها هم که اوضاع اصلا بر وفق مراد نیست.
> میخواهم بیمارم را ببرم، اینجا باشد حتما میمیرد
یکی از همراهان بیماری که در این بخش حضور دارد میگوید: «بیمار ما تصادف کرده است، از صبح ساعت 11 اینجاییم. پرستارها و رزیدنتها از او عکس گرفته اند و منتظریم که پزشک متخصص بیاید تا الان که ساعت 3 است هنوز نیامده است. پرستاران هم میگویند تا پزشک نیاید ما نمیتوانیم کاری کنیم باید منتظر باشید تا پزشک بیاید. بیمار ما درد میکشد و ما نمیدانیم باید چه کار کنیم.» کمیآن طرف تر صدایی بلند میشود که «چرا هیچ کس به بیمار ما رسیدگی نمیکند؟ آمبولانس خبر کنید من میخواهم بیمارم را از این بیمارستان ببرم، اینجا باشد حتما میمیرد!»
یکی دیگر از همراهان که معلوم است از اوضاع موجود کلافه شده است میگوید:
« کیفیت خدمات رسانی خیلی پائین است. البته این طور نیست که بگویم امکاناتی دارند و دریغ میکنند، نه! امکاناتی وجود ندارد که بخواهند به بیماران رسیدگی کنند. از طرف دیگر حجم بیمارانی که در این بیمارستان هستند خیلی بیشتر از ظرفیت این بیمارستان است.بیمار ما هم بد حال است و هر لحظه هم حالش وخیم تر میشود و من به شدت نگران هستم. هر از چندگاهی یک نفر میآید و بی خود سوالاتی میپرسد و باز میرود و ما باید منتظر باشیم!»
> رزیدنتها بیماران را کلافه کرده اند
هر از گاهی یک رزیدنت به سمت تخت یکی از بیماران میرود، از او مشخصات میپرسد و میگوید و دلیل مراجعه اش را جویا میشود. چند دقیقه ای سوال و جواب میکند و برگه ای را پر میکند میرود، چند دقیقه بعد باز سر و کله یک پزشک دیگر پیدا میشود، سوالاتی میپرسد و بیمار هم با این امید که این دفعه حتما پزشک است و قرار است برای او نسخه بپیچد
به صورت کامل سوالها را جواب میدهد
اما موضوع حائز اهمیت این است
که رزیدنتها تنها برای کسب نمره و پر کردن لیست خودشان است که این سوالات را مطرح میکنند! همین موضوع بیشتر بیماران بستری شده را کلافه کرده است. بیمارانی که درد میکشند، شرایط عادی ندارند و بیماری به آنها فشار آورده است باید بارها و بارها پاسخگوی سوالات رزیدنتها باشند به این امید که شاید این بار پزشک به بالین آنها آمده باشد!
> پزشکان وقت رسیدگی ندارند
پرسنل مجبور بودند که حجم زیادی از بیماران را در قسمت اورژانس جا بدهند نتیجه آن هم ازدحام جمعیتی است که هر لحظه بیشتر میشود و اورژانس را از حالت بیمارستان بودن خودش خارج کرده است. هر لحظه شاهد مجادلههای کلامیبین پرستاران و همراهان بیماران هستیم و این موضوع بر تشویش فضای موجود میافزاید.واقعیت این است که هم پرستاران و هم بیماران و همراهان آنها تحت فشار هستند. همراهان بیمار نگران عزیزان شان هستند که روی یکی از تختها بی حال افتاده است و پرستاران و رزیدنتها هم به نوع دیگری به دلیل ازدیاد مراجعه کنندگان تحت فشار هستند.
یکی فریاد میزند پس چرا پزشک معالج نمیآید و همین کافی است که اعتراضها برای نبود پزشک معالج افزایش یابد. کم کم سر و کله پزشک پیدا میشود که با روپوش سفید پزشکی به سمت تختهای بیماران میرود و رزیدنتها هم به دنبال او روان شده اند. سر هر تخت که میرسد لحظاتی میایستد، معاینه میکند، توضیحات کوتاهی میدهد، چیزی مینویسد و به سمت تخت و بیمار دیگر میرود. نبود پزشک باعث شده بود که بیماران بیشتری در بیمارستان بستری باشند، حالا با آمدن پزشک از ترافیک فضا کمیکاسته شده است و بیماران منتظرند تا نوبت به آنها برسد و پزشک به بالین آنها بیاید. حضور پزشک در قسمت اورژانس شاید کلا نیم ساعت طول کشید. همه بیماران را معاینه کرد و برای هر یک تشخیص خاصی داد. در نهایت هم به گفته پرستاران به بخش دیگری رفت تا سرکشی کند. پرستاران میگویند:« بیمار زیاد است و پزشک باید به همه بیماران رسیدگی کند به همین دلیل هم دیر آمده و زود میرود.»
> چرا انحصار شکسته نمیشود؟
پیش از این علیرضا قربانی نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفته بود: «کشورمان برای رسیدن به سطح استاندارد و مطلوب بین المللی باید تعداد تختهای بیمارستانی را ۲۵ هزار عدد افزایش دهد.» از طرف دیگر ایرج حریرچی معاون کل وزارت بهداشت گفته بود:« بیمارستانهای خصوصی به مدت ۳۰ سال است که اشغال تخت ۵۹ الی ۶۱ درصد را دارند و همیشه ۴۰ درصد تختها به دلیل انحصار در قیمت بالا خالی است و مردم نمیتوانند دسترسی داشته باشند، تعدادی از مردم در بیمارستانهای دولتی نیز با فرانشیز ۵ درصد برای روستایی و ۱۰ درصد برای شهریها هم مشکل دارند.» چرا این انحصار شکسته نمیشود و چرا هزینههای بیمارستانهای خصوصی به قدری زیاد است که مردم ترجیح میدهند در بیمارستانهای دولتی با چنین وضعی حضور داشته باشند اما به بیمارستانهای خصوصی نروند؟ این در حالی است که کوروش فرزین معاون بیمه و خدمات سلامت بیمه سلامت گفته است: «آمار مراجعان به نظام خدمات درمانی کشور، نسبت به سال گذشته قریب به ۳۰ درصد کاهش یافته است.» این نشان میدهد مردم در پی گرانیها حتی توانایی مراجعه به پزشک هم ندارند چه برسد به اینکه بخواهند در بیمارستانهای خصوصی بستری شوند!
> چرا مردم ناراضی اند؟
مدیریت ضعیف ، نبود امکانات و فرسودگی تجهیزات از دلایل عمده نارضایتی بیماران از بیمارستان است. مراجعه کنندگان اغلب از وضع بهداشتی و خدماتی این بیمارستان و اتلاف بیش از حد وقت خود ابراز گله و شکایت میکنند. استفاده از بیماران برای امور آموزش در بیمارستانهای دولتی اجباری شده است. این عمل موحب ضایع شدن حقوق بیماران است و در همه جای دنیا وقتی از بیماری بهره علمی- تحقیقاتی میبرند به او خدمات و امکاناتی ارائه میدهند ، ولی در ایران چنین خدماتی ارائه نمیشود. حضور تعداد زیاد دانشجویان ترمهای مختلف پزشکی ، رزیدنتها و انترنها در محیطهای درمانی از دیگر دلایل نارضایتی بیماران است. وقتی در یک دقیقه چند نفر به معاینه بیمار میپردازند بدون اینکه در روند معالجه او تاثیر داشته باشند، معلوم است بیمار هم عصبی شده و از وضع موجود اظهار نارضایتی میکند.
از طرف دیگر وجود نزدیک به ۱۵۰ بیمارستان (خصوصی و دولتی) و بیتوجهی به امر تمرکززدایی از شهر تهران، همچنین تبدیل شدن پایتخت به قطب بهداشت، محروم ماندن بسیاری از شهرهای کشور از امکانات حداقلی به خصوص در حوزه بهداشت و درمان، سبب شده تا کسانی که از توانایی مالی خوبی برخوردارند برای طی کردن روند درمان خود یا نزدیکانشان ناگزیر به سفرهای چندصد کیلومتری و چندمیلیونی به کلانشهر تهران شوند و کسانی هم که از تمکن مالی خوبی برخوردار نیستند در بیمارستانهای دولتی زیر دست رزیدنتها قرار بگیرند تا شاید پزشک برای لحظه ای آنها را معاینه کند.
> سخنی با وزیر
یکی از پرستاران بیمارستان امام خمینی میگفت چندی پیش که قرار بود مسئولی به این بیمارستان سرکشی کند اینجا را خلوت و مرتب کردند اما وقتی آن مسئول آمد و رفت دوباره شرایط به حالت قبل بازگشت. ای کاش وزیر محترم بهداشت روزی سرزده به این بیمارستان بروند تا متوجه شوند شرایط به چه شکل است.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
تهران دست به دامان ساموراییها
آیا تهران باید تخلیه میشد؟
پرستاران خسته و بیماران ناراضی
عذرخواهی یا فرار از مسئولیت؟!
حال بانک دی خوب است؟
اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما سرپا ایستاد
پیشنهاد تهاتر پفک با باقلوا؟
حکم اعدام پرویز مشرف
اهواز در محاصره فاضلاب شهری
دفاع از رویکرد اسحاق
تهران درون گور!
به روزشدن دزدان
استراما چونی هم ما را شناخت
دلایل افزایش نرخ ارز


