روزنامه آفتاب یزد
1398/09/27
استراما چونی هم ما را شناخت
مجید ابهری - در چند سال اخیر سلیقه ورزشی در انتخاب سرمربی عوض شده و در یک چشم و همچشمیو کشمکش پشت پرده، تلاش میشود تا از مربیان کشورهای دیگر برای فوتبالیستها استفاده شود. در همین کشورمان مربیانی وجود دارند که اگر نصف دستمزد این مربیان چشم آبی به آنها داده شود بسیار بهتر، ارزندهتر و فعالتر از آنها در میادین حاضر میشوند. درست است که سرمربی نقش موثری دارد اما غیرت و همت بازیکنان تیم فوتبال را نمیتوان دست کم گرفت به طوری که با بازیهای درخشانشان توانستهاند تیمرا همواره در جهان در جایگاه مناسب بنشانند. معلوم نیست در این شرایط ارزی به ویژه آنکه مدیران باشگاههای فوتبال از اوضاع ارزی و وضعیت بانکهای خارج از کشور مطلع هستند چه اصراری به آوردن سرمربی خارجی دارند که به دنبال آن، این همه سر و صدا و جنجال در رسانههای آن سوی آبها ایجاد شود. کشورهای دیگر به ویژه در منطقه خاورمیانه و آسیا اجبارا به خاطر نبود نیروی متخصص، مربی بیگانه وارد میکنند اما در مورد ما این ماجرا صادق نیست. درباره آقای استراماچونی باید بگویم که ایشان با داد و جنجال به کشور آمدند و وقتی تیم را تحویل گرفتند، تیم در انتهای جدول بود. آن روزها این مربی هیچ ادعایی نداشت و وقتی به همراه تیم به میادین میرفت در قعر جدول حضور داشت به محض اینکه تیم به صدر جدول رسید ناگهان آقای استراماچونی به یاد دستمزدش افتاد و بلافاصله نیز به کشورش یعنی ایتالیا بازگشت و با پیغام و توئیتهای مختلف ایران و تیم فوتبال مربوطه را مورد هجوم قرارداد. حتی کار به جایی
میرسد که یکی از بازیکنان تیم فوتبال به خاطر
خوابانیدن سر و صدای آقای استراماچونی حاضر
میشود پسانداز خود را به وی بدهد. در این میان مشکلات بانکی در ارسال پول باعث شد که یک یا چند نفر از وابستگان به این باشگاه در خارج از کشور از حسابهای مختلف به حساب استراماچونی پول واریز کنند. این در حالی است که این حرکات موجب بدگمانی پلیس اقتصادی ایتالیا در زمینه پولشویی شده است. آقای
استراماچونی شنیده که هرکس در ایران بخواهد برای
خود جایگاهی درست کند باید موضوعاش را به مسائل سیاسی ارتباط دهد به همین دلیل اعلام کرده که همواره تحت نظر و تحت تعقیب بوده و خانهاش کنترل میشده است. نمیتوانیم بگوییم کسانی که قرارداد آقای استراماچونی را امضا کردهاند از شرایط مالی و بانکی کشورمان بیخبر بودهاند اگر آنها بیخبر بودهاند پس وزارت ورزش در این میان چه کاره بوده که نظارت کرده اما حرفی نزده و اجازه داده با چنین فردی قرارداد امضا شود. اگر باشگاهها با شرایط ضعف مدیریت موجود هنوز پابرجا ماندهاند از همت بازیکنان و شور و شعف و گرمای احساسات تماشاگران و طرفداران بوده است وگرنه سرمربی نمیتوانسته در این میان نقشی داشته باشد.
در همین جا قول میدهم که اگر دستمزدهای دلاری این مربیان را به خود بازیکنان تیم بدهند بدون حضور افرادی چون استراماچونی میتوانند تیمشان را به جایگاه ارزنده و ممتاز برسانند. اما سوال اینجاست که چه ضرورتی دارد که ما در شرایط مالی و ارزی موجود که یک دلار هم برایمان ارزشمند است، مربیانی بیاوریم که بخش
قابل توجهی از ارز باشگاهها به آنها اختصاص یابد. ای کاش وزارت ورزش و مدیران ارشد این وزارتخانه که از بودجههای بیتالمال ارتزاق میکنند و ...
هزینههای سنگینی بر بیتالمال تحمیل میکنند هنگام به کارگیری مربیان بیگانه در این زمینهها و جزئیات قراردادها دخالت و نظارت میکردند نه اینکه فرد یا افرادی به کشور آورده شوند و این همه در مورد وی
قلم فرسایی و سخن گفته شود و آخر کار او به کشورش بازگردد. میدانم مربیان لایق ایرانی همواره با غیرت و قدرت جنگندگی بازیکنان میتوانند جای خالی امثال استراماچونی را
پر کرده و اجازه ندهند این گونه شرافت ورزشی و فرهنگی ما به بازی گرفته شود. باید بگویم آنچنان وضعیت آشفته و به هم ریخته است که استراماچونی هم برخی از ما را نیز شناخته و فهمیده اهل عمل و مبارزه نیستیم و فقط حرف میزنیم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
تهران دست به دامان ساموراییها
آیا تهران باید تخلیه میشد؟
پرستاران خسته و بیماران ناراضی
عذرخواهی یا فرار از مسئولیت؟!
حال بانک دی خوب است؟
اقتصاد ایران در حال فروپاشی بود اما سرپا ایستاد
پیشنهاد تهاتر پفک با باقلوا؟
حکم اعدام پرویز مشرف
اهواز در محاصره فاضلاب شهری
دفاع از رویکرد اسحاق
تهران درون گور!
به روزشدن دزدان
استراما چونی هم ما را شناخت
دلایل افزایش نرخ ارز


