روزنامه ایران ورزشی
1398/10/03
از جلسات بیهوده هیأت مدیره خسته نمیشوید؟
فرشاد کاسنژادآنچه سعید آذری، مدیرعامل سابق ذوبآهن درباره مدیریت جدید باشگاه ذوبآهن، دخالتهای هیاتمدیره و گرایش آن هیأت مدیره به فعالیت در نقل و انتقالات به زبان میآورد و یا بازیکن کامرونی معرفی شده از سوی عضو هیأت مدیره را به عنوان مستندات ارائه میدهد، همه و همه فقط بخشی از کارکرد هیأت مدیره در باشگاههای ایرانی است.
در بزرگترین باشگاههای ایران اعضای هیأت مدیره اغلب افرادی ناآشنا با مدیریت ورزش هستند که بدون کارنامه و شناخت از آن جایگاه به عضویت هیأت مدیره یک باشگاه درمیآیند و بعضی از آنها سالهای سال در چنین موقعیتی از فرصتها بهره میبرند و هیچ اثری برای ورزش ندارند.
معرفی بازیکن آفریقایی که طبق آییننامه لیگ برتر اساساً و فارغ از کیفیت، نمیتوانست با ذوبآهن قرارداد ببندد، نشان میدهد که میزان ناآشنایی با مسائل فوتبال چقدر عمیق است و هیچکس نمیداند چهرههایی تا این اندازه غریبه با مسائل ورزش چرا باید عضو هیأت مدیره باشگاهها باشند.
فارغ از بحثها و جنجالهای بین آذری و هیأت مدیره ذوبآهن، بسیاری از باشگاههای صنعتی و دولتی که بودجههای مشخص سالیانه دارند، در واقع توقعی از هیأت مدیره خود ندارند و اعضای هیأت مدیره اغلب صاحب این فرصت هستند که بودجه بیشتری را از هیأت مدیره کارخانه برای باشگاه طلب کنند و همین کار آنها را صاحب قدرت و نفوذ در مجموعه میکند.
اعضای هیأت مدیره نه آیندهای برای باشگاه ترسیم میکند و نه برنامهای برای فردا دارد. فقط یک صندلی را در جلسات هفتگی یا ماهیانه مال خود کردهاند تا دور هم حرف بزنند و از هیجان باشگاهداری لذت ببرند. انتخاب سرمربی و استخدام بازیکن و مسائلی از این دست در حوزه تخصصیترین تصمیمات برای یک باشگاه است اما این تصمیمات در جمع مردانی گرفته میشود که آگاهی و تجربهای برای این کار ندارند.
تعریف یک ماجرا از جلسه هیأت مدیره یک باشگاه در روز انتخاب سرمربی میتواند ما را با فضا بیشتر آشنا کند. مدیرعامل با سرمربی جدید مذاکره کرده بود، سرمربی برای جلسه و مذاکره نهایی به جمع هیأت مدیره باشگاه دعوت شد و اعضای هیأت مدیره جلسه را با سلفی و ناهار و چای گذراندند و قرارداد امضا شد. گفت و گوها در جلسه به سمت رستوران سرمربی جدید رفت و درباره کیفیت غذاها از او سؤال کردند. بحث رسید به اینجا که رستورانداری صرف دارد یا نه. آخرش نتیجه این بود که در این بازار چندان صرف ندارد.
داستان جلسات هیأت مدیره باشگاهها مفصل است. وقت گذرانی بیهوده و بیپایان. جلساتی بیحاصل و ساختن یک حرفه به نام عضویت در هیأت مدیره. هزینه و بار مالی اضافهای برای باشگاهها و بعد ادعاهای بسیار درباره اینکه با هزار منت پذیرفتهاند عضو هیأت مدیره یک باشگاه باشند.
مدیران ناآشنا با ورزش حکایتهای طنزآلود بسیاری ساختهاند، مثل مدیری که در جلسه هیأت مدیره هنگام بحث درباره خرید پلیمیکر، خیال کرده بود پلیمیکر یک دستگاه است و گفته بود دستور بدهید بیاورند و نصب کنند. این داستانها برای فوتبال ایران تازگی ندارد و سالهاست که هیأت مدیره در باشگاهها با چنین کارکردهای بیمعنایی حضور دارند و ادامه میدهند.
عبارت «عضو اقتصادی هیأت مدیره» را لابد صد بار شنیدهاید، اینکه یک چهره متمول را با توجیه عضو اقتصادی وارد تشکیلات باشگاه میکنند و آخرش جز مانورهای قدرت مالی و شهرت به عنوان ثروتمند برای آن چهره، باشگاه نصیبی نمیبرد و تا ابد بدنامی هزینه پولهای مشکوک نیز روی پیشانی باشگاه است. این پدیده در کوچکترین باشگاههای شهرهای کوچک نیز مرسوم شده و بحران مدیریت در باشگاهداری را همهگیر نشان میدهد.
کارکرد هیأت مدیره باشگاهها باید یک بار دیگر در فوتبال ایران تعریف شود اما بعید است کسی علاقه داشته باشد تعریف دیگری از کارکرد این جایگاهها ساخته شود، چون آنگاه فرصتها برای این چهرههای ناشناس از دست میروند.


