تریدینگ فایندر

عقلانيت سياسي در اداره کشور

وگر بينم که نابينا و چاه است                
اگر خاموش بنشينم، گناه است
گاهي گفته مي‌شود و بر اين گفته نيز صحه مي‌گذارند که مسئولان کشور و دست‌اندرکاران سياسي و اجتماعي از ريز قضايا باخبرند يا ادعاي چنين رصد و آگاهي‌اي هست اما وقتي که در جامعه و آنچه مي‌گذرد، گوش مي‌خوابانيم پي مي‌بريم که واقعيت، چيز ديگري است و دو امر بر خيلي‌ها مبرهن است که يا تصميم گيران به علت کيش شخصيت از آنچه زير پوست جامعه مي‌گذرد، غافل‌اند و يا نه، قدرت و اراده قاطعيت تصميم‌گيري از آنان سلب شده است وگرنه ناخودآگاه به زوال و سير قهقرايي کمک نمي‌کردند و انگار امروز، آن روز است که گفته‌اند وقتي که قرار به بلند کردن باشد و تقدير هم چنين است، هر کسي جهت اعتلا، دستي مي‌دهد و چون قضاي افتادن رقم مي‌خورد، هر کس که مي‌رسد، تک پايي مي‌زند تا بيشتر در سراشيبي افول بيفتد. چرا که کنش و واکنش بالا و پايين، ريز و درشت و عارف و عامي، بيانگر چنين آغاز زوالي است. 
در اينجا با مناصب انتصابي کاري نداريم که چه مي‌گذرد و چه سلايق و تصميم‌هايي رقم مي‌خورد چون امروز، روز واقعه است و بحث حضور مردم و تثبيت مشروعيت آنچه به نام نظام مطرح است و به بياني ديگر زمان چنداني به حضور مردم در پاي صندوق‌هاي انتخاب نمانده است و عقل سياسي حکم مي‌کند که در فشردگي صفوف و حضور با مشوق‌هايي کمک شود. اما به نظر مي‌رسد که حکايت آن مردي را مي‌مانيم که بر سرشاخه نشسته بود و بن مي‌بريد. باوري در اين فضا به يقين رسيده است که با استمرار چنين لغزش‌هايي که مبين زوال عقل سياسي است، ياران، بن مي‌برند. زوالي که هر روز شدت مي‌گيرد! مي‌گوييد نه؟ چند مورد مثالي، برهان و دليل اين ادعاست و چنان برجسته است که قابل رد و انکار نيست و اما آن عوامل زوالي: 
تریدینگ فایندر


1- بحث اعتراضات اواخر آبان ماه است که بدون اقناع عامه و تمهيدات لازم و ضرور، صورت گرفت و فجايعي پيش آمد و هنوز و نيز سال‌ها در بهت چند و چون آن هستيم و پرداخت هزينه‌هاي سنگين آن بر گرده هميشه ناسور ماست و عجبا که بار اول و آخر چنين خطاهايي هم نيست! 
2- تلاش مستقيم و غيرمستقيم در از سکه انداختن شأن خانه ملت است که اراده کرد‌ه‌ايم از درون و برون که در رأس امور و تصويب و تدوين و نظارت مدون و قانوني خود نباشد. وگرنه اين قضاياي استيضاح‌ها و امضاکردن‌ها و پس گرفتن و برخوردها و ماجراهايي که در وصول يا عدم وصول هيات رئيسه مجلس مي‌گذرد، چيست؟ آيا اين گرفت و گير و پشيماني‌ها و ممانعت‌ها کمک مي‌کند که مردم براي آن تثبيت مشروعيت و مقبوليت، بيايند يا نه؟ و چنانچه نيايند، آن اقليت با چه پشتوانه‌اي در برابر تهاجم بيروني بر عوارض احتمالي فايق خواهد آمد؟ 
3- موضوع FATF و CFT است که کم کم به عنوان کابوس بن‌بست در برابر ماست و مصوب همين مجلس شوراي اسلامي است و همه دولتمردان، صاحبنظران حقوق بين‌الملل، قاطبه اهل اقتصاد و آنان که درد اجرا و حل مشکلات و معضلات جاري کشور دارند بر تصويب آن در شرايط تحريمي که اروپا و آمريکا، درها را به روي ما بسته‌اند و حتي حاميان ما چين و روسيه هم آن را مصوب نموده و عضو آن هستند، اتفاق‌ نظر دارند و هشدار مي‌دهند که در صورت عدم تصويب درب بانک‌ها به کلي به روي ما بسته خواهد شد! حال اگر همه اينها دشمن‌اند، پس دوست، کيست؟ و سير امور نظام را کدام گروه و با چه منطق و استدلالي و پشتوانه‌اي همراهي خواهد کرد؟ و علت گره زدن آن نهادي که بايد گره‌ها را باز کند و براي تسهيل امور، پاگرفته است، چيست؟ و آيا فردا روز، مي‌شود که به معرکه درآيد و مسئوليت‌ها را بر عهده بگيرد يا موضوع رنگين و سنگين است؟ 
4- براساس اصل هفتاد و يکم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران: «مجلس شوراي اسلامي در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسي، مي‌تواند قانون وضع کند» پس براين اساس و مباني، سلب چنين اختياري با تاسيس شوراهاي مختلف، در حقيقت کاستن از شأن قوه مقننه است در اين صورت آيا به صلاح کشور است که خانه ملت از چنين منزلتي که عامل مهم گرايش انتخاب‌کنندگان است، ساقط شود؟ 
5- تنظيم لايحه بودجه و تقديم آن به مجلس از اهم وظايف قوه مجريه است و اصلاح ساختار بودجه و تصويب و تعديل موارد آن در کميسيون‌هاي مختلف از جمله کميسيون تلفيق، بررسي خواهد شد. سير اين روند، نشانگر تمکين در برابر قانون و نمودار عقل و کمال درايت قواست. حال اگر بنا به برخي زمزمه‌ها خبر از سپردن اين امر بودجه به شوراي هماهنگي سران سه قوه باشد بايد اذعان کرد که نامش کمال عقل سياسي در آستانه انتخابات يازدهمين دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي نيست و چنانچه خيرخواه کشور باشيم، ترتيبي اتخاذ مي‌کنيم تا در صورت تحقق اين امر، تجديدنظر جدي صورت بگيرد.
تریدینگ فایندر