روزنامه آفتاب یزد
1398/10/22
مهم ترین کانال ارتباطی تهران -مسقط
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: روز گذشته پادشاه عمان سلطان قابوس درگذشت. یک کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با آفتاب یزد معتقد است؛ «منهای مسئله ی عمان و ایران، پیشینه روابط و چشم اندازهای آینده و نیز ادامه ی مواضع این دو کشور در قبال همدیگر باید به این مسئله توجه داشت که دوستی دیرینه ی ولایتی و بن علوی مهم ترین کانال ارتباطی تهران ـ مسقط است.»>بن علوی کیست؟
یوسف بن علوی بن عبد الله متولد سال ۱۹۴۵ در صلاله است. وی برای بسیاری از شرکتها و ادارات دولتی کویت کار کرده است. سلطان قابوس در اوت ۱۹۷۰، او را وارد کابینه حکومت عمان کرد و در سال ۱۹۷۱ در بیروت سفیر عمان شد. او در سال ۱۹۷۴، معاون دبیرکل وزارت امور خارجه شد و هم اینک وزیر امور خارجه سلطان نشین عمان است. معروف ترین جمله یا اظهار نظر وی که به نوعی «دکترین» وی نیز محسوب میشود آن است که:« وسعت یک کشور تنها با موقعیت جغرافیایی و ساکنان آن اندازهگیری نمیشود بلکه قدرت و توان اقتصادی نیز در این زمینه بسیار مهم است.»
جعفر قنادباشی به این نکته نیز اشاره میکند که؛ « دو دهه قبل در سفری که به عمان و بندر صلاله داشتم، متوجه نوع خاص روابط یوسف بن علوی و ولایتی شدم که بعدها فهمیدم این دو از پیش از انقلاب با هم دوست هستند و در مقطعی با هم همکلاسی نیز بوده اند، بدین سبب باید گفت نقش یوسف بن علوی در مراودات دوستانه ی تهران ـ مسقط قطعاً تاثیرگذار بوده است مضافاً این که «سلطان قابوس» از دوران پیش از پیروزی انقلاب به نوعی خود را مدیون جمهوری اسلامی ایران میداند و همواره تلاش میکرده که این ارتباط خوب و در سطحی قابل قبول باقی بماند.»
>چرا عمان همواره و با وجود همه فراز و نشیبها رابطه خوبی با ایران داشته است؟
عمان با رهبری سلطان قابوس به دلیل نقشی که در بحرانهای دهههای اخیر در خاورمیانه داشت به «سوئیس خاورمیانه» معروف شده است. در این بین، همیشه نقش قابوس بن سعید آل بوسعیدی بهعنوان میانجی در موضوعاتی که با ایران در ارتباط بود پررنگ توصیف میشد.
یکی از مهم ترین عوامل به شورش ظفار باز میگردد. شورش یا نبرد ظفار به نبرد بین چپ گرایان و مارکسیستهای عمانی با حکومت سلطنتی این کشور در استان ظفار واقع در جنوب غربی عمان گفته میشود اما این نبرد پنج سال قبل از اینکه سلطان قابوس به تخت پادشاهی برسد، آغاز شده بود. در اواخر پاییز ۱۹۷۲ (۱۳۵۱) یگانهای نظامی ایران به عمان رهسپار شدند. این حضور نظامی دقیقا سه سال طول کشید تا تمام بخشهای استان ظفار از جمله شهر صلاله مرکز استان به تصرف نیروهای ایرانی درآمد و آن را به ارتش عمان واگذار کردند.
سلطان قابوس در گفتوگویی با مجله آخرالساعه چاپ قاهره که در روزنامه اطلاعات در شهریور ۱۳۵۳ منتشر شد، گفته بود: «عمان از ایران کمک خواست و ایران نیز فورا و بدون درنگ پاسخ داد. هرکسی به ما کمک کند، شایسته تشکر و سپاس است.»
عمان پس از انقلاب ایران برخلاف همسایگانش در خلیج فارس، راه خصومت را در پیش نگرفت و در ژوئن ۱۹۷۹ (تیر ۱۳۵۸) یوسف بن علوی معاون وقت وزارت خارجه عمان را برای اطمینان از برقراربودن توافقهای پیشین با ایران راهی تهران کرد ولی با مشاهده فضای انقلابی ایران دست خالی به کشورش بازگشت و سطح روابط بین دو کشور به کاردار کاهش یافت.
این کشور حتی در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق، به بهبود روابط با تهران ابراز تمایل کرد و به دنبال میانحیگری میان عراق و ایران بود. عمان در جنگ نفتکشها جانب ایران را گرفت و با آمریکا همکاری نکرد.
عمان از سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) نقش پررنگتری را در سیاست خارجی در موضوعات مربوط به ایران ایفا کرد. پس از آن که در آذرماه سال ۱۳۹۰ عدهای به سفارت بریتانیا در تهران حمله و آن را تخریب کردند، بریتانیا در واکنش به کارمندان وزارت خارجه ایران دستور داد که لندن را ترک کنند. شش ماه پس از این اتفاق علیاکبر صالحی، وزیر وقت امور خارجه ایران اعلام کرد که در زمان غیبت کارمندان وزارت خارجه در بریتانیا، عمان به عنوان حافظ منافع ایران عمل خواهد کرد. عمان تا سال ۲۰۱۴ این نقش را ایفا کرد.
عمان این نقش را در ارتباط با کانادا که سفارت خود را در سال ۲۰۱۲ در ایران بست، بازی کرد. وزارت خارجه کانادا در همان سال، عمان را حافظ منافع ایران در این کشور معرفی کرد.
یکی از کارهای سلطان قابوس، نقش پررنگ در آزادی زندانیان ایرانی و آمریکایی عنوان میشود. از مهمترین موارد، آزادی سه کوهنورد آمریکایی بود که پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ در ایران بازداشت و متهم به جاسوسی شدند. یکی از این کوهنوردها یکسال پس از بازداشت با پیگیری عمان آزاد شد و دو نفر دیگر یکسال بعد حکم آزادی گرفتند.
پیش از این نیز عمان در ماجرای آزادی ملوانان بریتانیا در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) نقش داشت. ۱۵ملوان بریتانیا فروردین ۱۳۸۶ در آبهای خلیج فارس از سوی نیروی دریایی سپاه پاسداران بازداشت شدند که با میانجیگریهای بینالمللی ازجمله میانجیگری عمان آزاد شدند.
این نقش تنها به میانجیگری برای آزادی غیرایرانیها محدود نشد بلکه در چندین مورد ایرانیها با واسطهگری عمان آزاد شدند. از جمله این افراد میتوان به نامهای مجتبی عطاردی، شهرزاد میرقلیخان و نصرتالله تاجیک اشاره کرد.
>عمان و توافق هسته ای
یکی از نقشهای مهم عمان در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ ذکر میشود. طبق نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در پرونده هستهای در اواخر سال ۲۰۱۱ کلید خورد. طبق گزارش سال ۲۰۱۳ این رسانه، جان کری در دسامبر سال ۲۰۱۱ یعنی زمانی که ریاست کمیته روابط خارجی سنای آمریکا را بر عهده داشت، گفتوگوهای محرمانهای را با سلطان عمان پیگیری میکرد و از وی خواسته بود تا شرایط انجام دیدارهایی در سطح بالا بین مقامهای ایران و آمریکا انجام شود. در نهایت این تلاشها به نتیجه رسید و ایران و آمریکا در عمان در سال ۲۰۱۲ مذاکرات محرمانهای را انجام دادند.
علی اکبر صالحی که در آن زمان وزیر خارجه ایران بود در سال ۱۳۹۴ در گفتوگویی با روزنامه ایران گفته بود: « از طرف ما آقای خاجی، معاون اروپا و امریکای وزارت خارجه به همراه چند نفر از مدیران کل، برای مذاکره به عمان اعزام شدند. امریکاییها در نخستین جلسه متعجب شده و گفته بودند که «ما اصلاً باور نمیکنیم، این اتفاق افتاده است؛ فکر کردیم عمان شوخی کرده؛ ما برای صحبت با شما، اصلاً آمادگی نداریم!» این مذاکرات محرمانه در نهایت به مذاکرات علنی در مسقط بین وزرای خارجه آمریکا و ایران و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ کشیده شد و ادامه پیدا کرد. به باور ناظران و کارشناسان سلطان قابوس در پنج دهه سلطنت نقش غیر قابل انکاری در سیاست خارجی ایران داشت.
>عمان هیچ گاه با شورای همکاریهای خلیجفارس و علیه ایران، همراهی نکرد!
دکتر جعفر قنادباشی در ادامه ی گفت و شنود خود با روزنامه آفتاب یزد به مسائل مهمی در ارتباط با مراودات سیاسی تهران ـ مسقط اشاره کرده، میگوید: «ثبات سیاسی عمان و استقلال این کشور باعث شد که هیچگاه در مناقشات منطقهای علیه ایران گامی برندارد.»
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه ادامه میدهد: «در بازی نخ نما شده جزایر سهگانه ایرانی، در غائله یمن، در تحریمهای گسترده علیه قطر و بیشتر مسائلی که به دنیای عرب مربوط بود، عملا عمان دخالتی نداشت و حتی بارها محکوم شد به همراهی با ایران و کمک به ملت مظلوم یمن.»
قنادباشی با اشاره به نوع روابط عمان با اسرائیل میگوید: «شاید برخی دچار ابهام باشند که چگونه میشود کشوری با اسرائیل رابطه داشته باشد ولی با ایران نیز روابطی حسنه برقرار کند که باید گفت، هرگز ارتباط به آن معنا بین عمان و اسرائیل برقرار نشد مضافاً این که اساساً عمان، تهران را دوست و شریک استراتژیک خود میداند.»
این تحلیلگر مسائل بین المللی با اشاره به ثبات نسبی سیاستهای سلطان نشین عمان تاکید کرد؛ اگر اتفاق خاصی رخ ندهد که بعید به نظر میرسد در کوتاه و حتی میان مدت،تغییری در سیاستهای عمان در قبال تهران رخ نخواهد داد به خصوص این که برای کشورهای منطقهای و فرامنطقه ای، نوع رابطه تهران و مسقط بسیار حائزاهمیت است و قطعاً روال فعلی ادامه
پیدا خواهد کرد.
قناد باشی در ادامه و در فراز پایانی این گفت و گو با اشاره به «هیثم بن طارق آل سعید» پسرعموی «سلطان قابوس» که سلطان جدید عمان است، میگوید: «رویه فرهنگی هیثم بن طارق بهترین نشانه برای ادامه دادن به اعتدال و میانه روی و ثبات سیاستهای قبلی و فعلی عمان در قبال تهران و سایر کشورهای منطقهای است با این تاکید که عمان در ابتدای ترقی و مدرنتیه قرار دارد و قطعا اجازه نخواهد داد خللی در مسیر فعلی ایجاد شود.


