رسانه‌های آزاد مورد اعتماد مردم هستند

 
 
 
قبل از اينکه وارد اصل مفهوم اعتماد رسانه‌اي بشوم، بايد يک نکته مهم اشاره کنم و آن اينکه سرمايه اجتماعي عناصر متعددي دارد و يکي از عناصر سرمايه اجتماعي، اعتماد است و اين اعتماد اگر نباشد، عناصر اجتماعي مثل اميد، امنيت را نمي‌توان از سرمايه اجتماعي به‌دست آورد، حتي اگر ما سرمايه اقتصادي يا سرمايه انساني يا سرمايه فرهنگي فراواني داشته باشيم اما سرمايه اجتماعي نداشته باشيم، طبيعتا نمي‌توانيم از آن سرمايه‌ها به خوبي استفاده کنيم. آنچه امروز در غرب مطرح است اينکه در آنجا دو چيز بسيار مذموم است؛ اول دروغگويي و دوم ندادن ماليات. يعني اگر شهروندي ماليات ندهد، يا شهروندي دروغ بگويد چه يک شهروند معمولي باشد، چه بالاترين سطوح مسئوليت‌هاي سياسي را داشته باشد، از جامعه طرد خواهد شد. در ساير کشورها بجز کشورهاي غربي هم کم و بيش همين موضوع دروغ مطرح است و البته در کشورهاي شرقي موضوع ماليات شايد مثل کشورهاي غربي پررنگ نباشد اما در آنجا هم باز موضوع ماليات داراي اهميت است. اعتماد اگر نباشد بسياري از نظم و نسق‌هاي اجتماعي پابرجا نخواهد شد. در حادثه هولناک سقوط هواپيما واقعيت اين است که رسانه‌ها براساس حسن‌نيت قلم زدند يا مطلبي نوشتند. رسانه‌ها عمدا موضوعي را کتمان نکردند. اينگونه نبود که رسانه‌ها مي‌دانستند و نگفتند. وقتي که يک سازمان تخصصي مثل سازمان هواپيمايي کشور بيانگر اين نکته است که بالاترين سطح تخصصي موضوع که همان سازمان هواپيمايي است، هم واقعيت را نمي‌دانسته و براساس دانش خودش اظهار کرده بود. يقينا رسانه‌هاي کشور هرچقدر اطلاع، دانش و يا تجربه داشتند به اندازه سازمان هواپيمايي کشوري نبوده است. سازمان هواپيمايي کشوري در اين تحليل واقعيت‌ها به خطا رفت. چون در ذهن هيچ‌کس تا قبل از اعلام رسمي نمي‌گنجيد که چنين فاجعه‌اي به خاطر يک خطاي انساني اتفاق افتاده است. حتي غربي‌ها ابتدا با شک و ترديد موضوع را مطرح کردند. لذا اعتماد رسانه‌اي در اين موضوع چون همه مي‌دانند که عمدي نبوده، مورد خدشه واقع نشده است. رسانه‌ها اعم از رسانه‌هاي مکتوب و غيره براساس حسن نيت و اعتمادي که به اخبار رسمي کشور داشتند، مطلب نوشتند و گزارش دادند. هيچ‌کس نمي‌تواند امروز به رسانه‌ها ايراد بگيرد که مي‌دانستند و اظهارنظر غيرواقع کرده‌اند. بنابراين حادثه‌اي که اتفاق افتاد که به معني واقعي فاجعه بود، ناشي از يکسري فعل و انفعالات و فرآيندهاي عمدي نبوده و جز بخش نظامي کشور ساير بخش‌ها هم مطلع نبودند که عمدا پنهانکاري کنند يا عمدا حقايق را بازگو نکنند. بنابراين سرمايه اجتماعي که رسانه‌ها به دنبالش هستند جلب اعتماد خوانندگان است و اين سرمايه را از دست ندادند. در اين قضيه با توجه به عمق فاجعه‌اي که اتفاق افتاده و امروز ديگر همه مي‌داند که اين فاجعه هم سهوي بوده و هم در جايي اتفاق افتاده که امکان کسب اطلاعات از آن براي بقيه جامعه تقريبا غيرممکن بوده است، بنابراين اگر رسانه‌ها بتوانند واقعيت را صادقانه بگويند و بنويسند و اين جمله ساده را بيان کنند که از اصل ماجرا مطلع نبودند و آنچه مطلع بودند خبرهايي بوده که از مراجع رسمي داشتند، اعتمادي که فکر مي‌کنند ممکن است به خاطر عدم پوشش واقعيت اين حادثه دلخراش از دست داده باشند، قابل جبران خواهد بود.