روزنامه مردم سالاری
1398/11/06
تلاش برای مطرح شدن یک مدعی محکوم!
انتشار فیلم آتشزدن کتاب «اصول طبهاریسون» توسط «عباس تبریزیان» واکنشهایی را به همراه داشت.به گزارش ایسنا، ویدئویی از آتش زدن کتاب «اصول طب داخلیهاریسون» که از کتابهای مرجع پزشکی است توسط یک روحانی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود؛ فیلم و تصویر فردی به نام «عباس تبریزیان» که گویا در حوزه طب اسلامی فعالیتهایی دارد. این فرد سالهاست در این حوزه صاحب ادعا است که در زمینه انتشار عقاید خود چندان هم موفق نبوده است اما با انتشار این فیلم میتوان گفت این فرد توانسته نامی بهم بزند و کاربران با جستوجو نام او با اقداماتش بیشتر آشنا شوند.
البته فیلم کتابسوزی توسط این فرد با واکنشهایی همراه بوده است که در ادامه مروری به برخی از این واکنشها خواهیم داشت:
علیرضا اعرافی – مدیر حوزههای علمیه – با محکوم کردم اقدام به کتابسوزی، در پی این اقدام اینگونه واکنش نشان داد: حوزههای علمیه و بزرگان آن تاکید بر جایگاه علم و اندیشه و نقد عالمانه، حرکت ناپسند و جاهلانه اخیر در تعرض به یکی از متون مهم علم پزشکی را که در فضای مجازی انتشار یافته است ناروا میدانند و حوزههای علمیه و بزرگان آن و شورای عالی و مدیریت حوزههای علمیه آن را محکوم مینمایند، آشکار است که این گونه تفکرات و اقدامات در حوزه علمیه جایگاهی نداشته و انتسابی به حوزه و روحانیت ندارد.
رسول جعفریان - استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام – هم در کانال تلگرامی خود با مطلبی با عنوان «توضیحی درباره یک اقدام افراطی و زشت» نوشت: متاسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافتههای خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کردهاند، استفاده میکند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران سادهلوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست.
روشن است که طب سنتی، به عنوان یک شاخه علمی، در مراکز دانشگاهی میتواند مطرح و توصیههای آن پس از بررسیهای علمی، و تأیید مراکز رسمی، مورد استفاده قرار گیرد، اما نامبرده نه از نظر تحصیلات علمی و نه حوزوی، در مقامی نیست که بخواهد چنین ادعایی را بکند. طبعا در قم یا مشهد، هیچ نوع شاخه درسی وجود ندارد که او به استناد تحصیل در آن، چنین ادعایی را داشته باشد.
و اما اقدام به کتابسوزی، این عمل مشمئز کننده، باید گفت، این اقدام،همیشه کار افراد جاهل و افراطی بوده است، کسانی که هیچ گاه، در هیچ مدلی، چه از نوع کسروی با آتش زدن آثار ادبی، و این شخص، با آتش زدن یک کتاب علمی، در پیشگاه ملت فرهیخته ایران، جایی نداشته و ندارند.
خوشحالیم که این شخص، پس از یک دوره تلاش در قم، از این مرکز دینی طرد شده و به دلیل اقدامات ناصوابش، در محاکم مربوط، محکوم هم شده است. مسلما، وظیفه حاکمیت، دفاع از حریم علم و دانش و مبارزه با جاهلانی است که با اقدمات ناصواب خود، زمینه آسیب زدن به دین و سلامت مردم را دنبال میکنند.
علیرضا رئیسی - معاون وزارت بهداشت- درباره این اتفاق گفت: در مراسمی آئینی با فیلم و تصویر فردی به نام «تبریزیان» که پیروانش او را «آیت الله» میخوانند و تحت عنوان طب اسلامی، تجارتخانهای برپا کرده است، کتاب «اصول طبهاریسون» که از کتب مرجع پزشکی است را به آتش میکشد. آنچه مایه تاسف است فقط خالی بودن دست این گروه افراد مدعی از نقد علمی نیست، بلکه سکوت و عدم برخورد قاطع مراجع علمی، فرهنگی، دینی و قضایی در برابر چنین رفتارهایی است.
او با سخیف و جاهلانه خواندن این اقدام از کلیه مراجع دینی، دانشگاهی و قضایی خواست که در برابر این چنین اقدامات واکنشی در خور از خود نشان دهند.
ابوالفضل فاتح نیز در واکنش به این ماجرا نوشت: کتاب پزشکیهاریسون، از مقدسات نیست اما آتش زدن آن عمق جهل و کینه نسبت به علوم جدید را نشان میدهد. تاسفآورتر آنکه این آتش سوزی در لباس تبلیغ دین و با سودجویی از اذکار دینی صورت میپذیرد. این نمونهای از جهلی است که روز به روز در جامعه ما گویی مقدستر میشود. جهل مقدسی که در سایه دور شدن از معیارهای اخلاقی و علمی در حال رونق و اگر بتواند در جستجوی مسلط شدن بر نظام هنجاری ماست به ویژه آن که متاسفانه برخی محافل و رسانههای شناخته شده نیز به این جهل دامن میزنند.
این رخداد تلخ و هشداردهنده تنها نمونهای از بسیاری از نمونههاست که در این سوی و آن سوی جاری است اما هنوز آتش و دودش به چشمها نیامده است. ای کاش جدی و جدیتر گرفته شود تا ان شاءالله نقطه پایانی بر این نوع جهل فروشیها و افراطها و کینهها و بی مسئولیتیها و عقبماندگیها باشد. حاشا که بر دامن ملت متمدن و متدین ایران، این لکههای سیاه و شرمآور تحمل شود.
مسعود فروزنده - پژوهشگر تاریخ - نیز به بهانهی ماجرای آتش زدن کتاب طبهاریسون نوشت: این جمعه هم خبر تکان دهندهای دست به دست شد و با خبر شدیم یک روحانی که خود را آیت الله میخواند در مراسمی با حضور شماری از دوستدارانش کتاب اصول طبهاریسون را به آتش افکند و همچون یک گردهمایی رسمی از پایان طب شیمیایی خبر داد. گویی در کسوت پیشوای یک جماعت و حزب سخن میگفت و دیگرانش تحسین کنان صلوات فرستادند.
جدا از اینکه اهل حوزه و قلم به باد انتقادش گرفتند جا دارد به نقد و تحلیل چنین رفتارهایی پرداخت که چگونه میشود چنین پدیدههایی رشد میکنند و هوادار مییابند و دکان و دستگاهی بر پا میسازند. این کلیپ هرچند زشت و قبیح است ولی به نوعی در قالب دفاع از سنت گرایی و غرب ستیزی تعریف میشود و متاسفانه ایران ستیزان بهره برداری حداکثری خواهند کرد. در سوی مقابل هم کلیپهای ناصواب ساخته میشود و تاریخ و فرهنگ و سنت را یکسره کوبیده میشود.
در چارچوب نظریه رخدادها و روندها، پدیدههای رادیکال از این دست به فرصت و شرایط نیاز دارند تا ظهور کنند. وضعیت سیاسی اقتصادی جامعه این شرایط را برای همه نوع افراطیگری فراهم کرده است. بستر این رفتارها را میتوان تضاد سیاسی ایران و غرب در شرایط کنونی دانست. مشابه این رفتار را بارها در چند سال اخیر در کلیپهای صوتی تصویری شنیده و دیدهایم. یکی ادعا میکند تمام علوم انسانی غرب زاییده توهم و استعمار و صهیونیسم است، دیگری از تبدیل کاخ سفید به حسینیه خبر میدهد و … . در نقطهی مقابل هم افراطیونی هستند که همهی دستاوردها را نادیده میگیرند و اساس دین و سنت را به باد فحش ناسزا میگیرند.


