روزنامه ابتکار
1398/12/19
ایجاد محدودیت در رفت و آمد مردم به دلیل شیوع کرونا چه مزایا و چالشهایی به دنبال دارد؟
معمای قرنطینهگروه جامعه: قرنطینه؛ واژهای که شاید تنها یک کلمه به نظر برسد، اما اجرایش سخت و دشوار است و البته تصمیمگیری برای اجرای آن نیز لااقل در ایران پرحاشیه به نظر میرسد.
یکی از اساسیترین راهکارهای جلوگیری از شیوع کووید 19 یا – چنان که مشهور است – کرونا، باقی ماندن افراد در خانههایشان و کاهش رفت و آمدهای اجتماعی به شمار میرود. کاری که هرچند بسیاری آن را اختیاری انجام میدهند، اما وضعیت خیابانها نشان میدهد که علیرغم همه توصیهها، بسیاری نیز به دلایل گوناگون آن را اجرا نمیکنند.
هنوز چند روزی از انتشار اولین اخبار شیوع کرونا در چین نگذشته بود که دولت چین از قرنطینه شهر ووهان به عنوان منشاء آغاز شیوع کرونا خبر داد. ووهان حدود 11 میلیون نفر جمعیت دارد که هرچند شاید در مقابل جمعیت بیش از یک میلیارد و 400 میلیون نفری چین نسبت جمعیتی بالایی نداشته باشد، اما در حدود جمعیتی است که برای تهران به عنوان پایتخت ایران تخمین زده میشود. به همین دلیل است که قرنطینه چنین شهری کاری بزرگ و دشوار به نظر میرسد. تصاویری مشابه فیلمهای آخرالزمانی از ووهان و فریادهای امیدبخش مردم که از میان آپارتمانها با یکدیگر سخن میگفتند و به همدیگر امید میدادند در کنار ویدئوهای ضدعفونی شهر و مانورها و اقدامات کنترلی چینیها برای عبور و مرور در شهر و خروج از ووهان از تصاویر فراموش نشدنی روزهای کرونایی اخیر به شمار میروند. قرنطینه ووهان که از 3 بهمن آغاز شده بود، با کاهش یافتن آمار ابتلا به کرونا در 5 اسفند به پایان رسید و افراد سالم اجازه یافتند این شهر را ترک کنند.
ورود کرونا به ایران به طور رسمی اولین بار در 29 بهمن ماه تایید شد، آن هم در شرایطی که تنها ساعتی پس از تایید ابتلای سه نفر در شهر قم به این ویروس، خبر مرگ دو نفر از آنها هم منتشر شد. موارد بعدی تایید ابتلا به ویروس کرونا در شهرهای دیگر نیز مربوط به کسانی بود که کمی پیش از آن به قم سفر کرده بودند. این شیوع حتی شامل ایرانیهای مسافر به سایر کشورها هم میشد. به همین دلیل بود که از همان ابتدا بسیاری معتقد بودند که برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا در ایران باید شهر قم را قرنطینه کرد. اتفاقی که نه تنها نیفتاد، بلکه به طور کلی با آن مخالفت شد. ایرج حریرچی، دبیر ستاد ویژه مدیریت پیشگیری از آلودگی به ویروس کرونا که بعدا اخباری درباره ابتلای وی به این ویروس نیز منتشر شد، در واکنش به مطرح شدن لزوم قرنطینه قم گفته بود که «با قرنطینه به هیچ عنوان موافق نیستیم. قرنطینه برای قبل از جنگ جهانی اول برای طاعون و وبا است. قرنطینه تبعاتی دارد و ما با قرنطینه موافق نیستیم». سعید نمکی، وزیر بهداشت هم گفته بود که قرنطینه را روشی علمی نمیداند و به این شیوه اعتقادی ندارد.
رئیسجمهوری حدود دو هفته پیش معتقد بود که از شنبه 10 اسفند ماه باید همه چیز به شرایط عادی برگردد. هرچند این سخن تنها دو سه روز بعد از سوی وزیر بهداشت و برخی دیگر مسئولان به حرف و عمل نقض شد و حتی اعلام شد که ایران در ماجرای کرونا هفتههای سختی پیش رو دارد، اما حسن روحانی در سخنان بعدی خود نیز اشارهای به آن حرفهایش نکرد. این وضعیت در سایر حوزههای مسئولیتی نیز دیده میشود و مثلا سازمان پدافند غیرعامل که شرایط را خطرناک نمیدید و اعلام هشدار نکرده بود، در روزهای گسترش شیوع کرونا درباره اظهارنظر اشتباه سکوت کرده است. این در حالی است که به عنوان مثال اخباری درباره دستگیری شایعهسازان شیوع کرونا در شهرهایی منتشر شده است که تنها یکی دو روز بعد خبر شیوع کرونا در آنها رسما مطرح شده و حتی برخی اکنون از کانونهای جدی و بحرانی کرونا هستند.
در این مدت حتی تعطیلی برخی مراکز نیز با اما و اگرهای فراوانی همراه بوده است. هرچند مدارس و دانشگاهها، رویدادهای فرهنگی و هنری از جمله سینماها و تئاترها و باشگاههای ورزشی به دلیل شیوع کرونا تعطیل شدهاند، اما تصمیم دراینباره نیز با تزلزل فراوان گرفته شد. در حالی که تجمعات مذهبی مثل برگزاری نماز در مساجد نیز ممنوع اعلام شد، اما هم تعطیلی نماز جمعه در دو هفته گذشته و هم درخواست بسته شدن موقت در اماکن زیارتی، مخالفتها و انتقادهای فراوانی به دنبال داشته است. تعطیلی مسابقات ورزشی نیز از جمله تصمیمهایی بود که قاطعانه گرفته نشد. حتی مصوبه عجیب کاهش ساعات کار اداری – با توجه به اینکه کاهش ساعت کار عملا تاثیر خاصی بر کاهش رفت و آمد و به تبع آن کاهش شیوع کرونا ندارد – هم بعد از دو سه بار لغو و تایید بالاخره لغو شد. هرچند نامعلوم بودن سرنوشت ماسکها و مواد ضدعفونی اهدایی دیگر کشورها به ایران، ضبط شده در ابتدای ماجرای کرونا، کشف شده از انبارهای محتکران و تولید شده توسط ظرفیتهای تولیدی جدید، در شرایط کمبود محسوس در بازار و حتی مراکز درمانی از جمله بزرگترین سوالهای بیپاسخ مدیریت کرونا در روزهای اخیر بوده است، تصمیمگیری غیرقاطعانه و بدون بررسی دقیق و کارشناسی با درنظر گرفتن تمام جوانب نیز ضعف مدیریت کرونا در ایران را بیشتر مطرح ساخته است. نبود تصمیمگیری و صدای واحد از مسئولان و دعوت به خانهنشینی مردم در شرایطی که کنترل جدی بر فراهم آوردن ملزومات آن وجود ندارد، نشان میدهد که مسئولان امر به طور جدی قرنطینه را از لیست راهکارهایشان حذف کردهاند.
همه اینها در حالی است که به عنوان مثال ایتالیا، به عنوان کانون اصلی شیوع کرونا در اروپا، قوانین سختگیرانهای برای قرنطینه منطقه لمباردی، بخشهایی از ونیز و اطراف آن در منطقه «ونتو» و همچنین «پارما» و «ریمینی» در منطقه «امیلیا رومانیا» در نظر گرفتهاند، آن هم در شرایطی که یک چهارم از جمعیت ایتالیا در این نواحی زندگی میکنند و این ناحیه جزو مناطق اصلی اقتصادی، صنعتی و گردشگری ایتالیا به شمار میرود. متخلفان از قرنطینه در این مناطق به زندان محکوم میشوند. در آلمان اشپیگل خبری منتشر کرده است که در مناطق قرنطینه شده به دلیل کرونا، درصورت شکستن قرنطینه، جریمه سنگین 450 هزار یورویی و زندان در انتظار متخلفان خواهد بود. تجربه چین و نیز اجرای قرنطینه با شرایط سختگیرانه نشان میدهد که در کشورهای پیشرفته دنیا، قرنطینه نه یک سازوکار «قرون وسطایی» و «غیرعلمی» - به گفته مسئولان وزارت بهداشت – که راهکاری موثر در کنترل کرونا به شمار میرود. در حالی که رفت و آمد خارجی به ایران از سوی ایران جدی گرفته نشد، ممنوعیتها و محدودیتهای فراوانی برای ایرانیها در سفر به دیگر کشورهای و نیز برقراری پروازهای خارجی به ایران به وجود آمده است. این نشان میدهد ایران که منبع ورود کرونا به چندین کشور جهان نیز شناخته میشود، در حال حاضر به نوعی در قرنطینه جهانی قرار گرفته است. با این حال اخبار درباره محدودیت آمد و شد به استانهایی مانند گیلان و مازندران در خود ایران کجدار و مریز است! در حالی که در روزهای گذشته اخباری مبنی بر بسته شدن مسیرهای ورودی و خروجی این دو استان و اجازه تردد به خودروهای با پلاک بومی و البته حاملان مواد سوختی و فاسد شدنی و ملزومات زندگی مردم مطرح شده بود، از یک سو برخی مردم به دنبال دور زدن این راه بندها بودند و از سوی دیگر، علیرغم اینکه برخی مردم محلی نیز به صورت خودجوش برای بستن جادهها وارد عمل شدند، درنهایت از سوی مقامهای این استانها اعلام شد که تردد به این استانها عادی شده است.با این حال برخی استانهای کشور اعلام کردهاند که به دلیل شیوع کرونا اجازه ورود مسافران و گردشگران نوروزی را به شهرهایشان نخواهند داد. این دستور با جلوگیری از زدن چادر در مناطق گردشگری و دستور عدم پذیرش مسافر به مراکز اقامتی انجام میشود. به همین دلیل است که رئیس و سه عضو فراکسیون حقوق شهروندی مجلس خواستار دستور شورای عالی امنیت ملی برای قرنطینه ۱۰۰ درصد نقاط بحرانی شدند. عبدالکریم حسینزاده، طیبه سیاوشی، فاطمه سعیدی و سیده حمیده زرآبادی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشتند: «پیشگیری از شیوع کرونا به هر دلیل موفق نبوده؛ دو گام ضروری: 1- دستور شورای عالی امنیت ملی برای قرنطینه ۱۰۰ درصد نقاط بحرانی 2- استفاده از منابع مالی فراوان شستا، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و هلدینگهای پتروشیمی، برای تهیه و توزیع ماسک، لباس، عینک و سایر ملزومات کادر درمانی». قرنطینه قطعا چالشهای بسیار به دنبال دارد؛ میتواند موجب گسترش وحشت و درماندگی مردم شود، توزیع اقلام ضروری از جمله داروها را سخت کند، رفتارهای هیجانی منجر به هجوم برای خرید ملزومات زندگی و به تبع آن درگیری را موجب شود، مردم را خشمگین کند، باعث پنهانکاری برخی درمورد بیماریشان شود و به طور کلی روند زندگی را مختل کند. تاثیر بحثهای سیاسی و حتی مذهبی هم حتی پذیرش آن از سوی حاکمیت را سختتر میکند. با این حال اصلیترین نکته قرنطینه اجباری، شائبه مقصر دانستن قربانی است. وقتی به مردم بهعنوان تهدیدهای بالقوه برای سلامت عمومی نگریسته شود، ممکن است چنین احساس کنند که ناعادلانه به آنها حمله و رانده میشوند. اما این اتفاق در حال حاضر نیز میافتد. به عنوان مثال کیانوش جهانپور، رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت بهداشت گفته است: «خیلی ساده، راحت و بدون تعارف و رودربایستی میگویم که برخلاف تصور برخی، قسمت اعظم ماجرا برای پیشگیری بر عهده جامعه و خود مراقبتی است. باید توجه کرد که ۸۰ درصد کنترل و مهار بیماری کووید-۱۹، مربوط به آن چیزی است که مردم و جامعه به صورت فردی و درون خانوادهها با انتقال پیامهای آموزشی، رعایت بهداشت، خود مراقبتی و دیگر مراقبتی انجام میدهند. ۲۰ درصد هم مربوط به دخالت نهادهای حاکمیتی و مداخلات نظام سلامت است که باز هم با همکاری و همیاری مردم انجام میشود». انداختن کنترل بیماری به عهده خود مردم آن هم در شرایطی که نه تمهید ویژهای برای در دسترس قرار گرفتن ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی میشود، نه برای شرایط مالی و کاری به ویژه اقشار ضعیف جامعه (از جمله کارگران روزمزد، رانندگان تاکسی و... ) و کارکنان بخش خصوصی فکر نشده است، نه خیال مردم از بابت شرایط مورد نیاز اقدامات اداری راحت نمیشود، نه زیرساختهای لازم دورکاری و دولت الکترونیک فراهم شده است و مسائلی از این دست وجود دارد، درست نیست و نمیتوان نقش دولت و حاکمیت در کنترل کرونا را حداقلی دید. توپ شیوع کرونا در زمین تصمیمگیریهای مسئولان است و چه عواقب قرنطینه نکردن و چه تامین شرایط قرنطینهسازی بر عهده آنها خواهد بود؛ هرچند که دیر شده باشد.
سایر اخبار این روزنامه
هوشنگ ظریف، استاد و نوازنده تار درگذشت
خاموشی نوای تار «ظریف»
کورش الماسی
حاکمیت قانون و نه کارگزاران حاکم
برخی فعالان سیاسی از برگشت دوباره برجام توسط پایداریها به صحن مجلس خبر میدهند
چالشهای روحانی با یازدهمیها
ایجاد محدودیت در رفت و آمد مردم به دلیل شیوع کرونا چه مزایا و چالشهایی به دنبال دارد؟
سقف درآمد مشمول مالیات بنگاهها۲ برابر شد
بنگاه های کوچک زیر تیغ بحران
کرونا ویروس ومدیریت ایرلاین در زمان بحران بررسی شد
ایرلاین ها و چالش قیمت بلیت نوروزی
هشدار عضو ستاد مقابله با کرونا به تیمهای لیگ برتری
«ابتکار» دستگیری سه شاهزاده پرنفوذ عربستان توسط محمد بن سلمان را بررسی میکند
جنگ جدید قدرت در خاندان سلطنتی
جهان نمیتواند در برابر تروریسم اقتصادی آمریکا سکوت کند
علی شمخانی در دیدار با مقامات عراقی:
شمارش معکوس اخراج آمریکا از منطقه آغاز شده است
حجتالاسلام سیدرضا اکرمی:
جلب توجه اجتماعی با اعلام ابتلا به کرونا، اخلاقی و قابلقبول نیست
بودجه تاریخی ایران در قرنطینه !


