یک جمع و ضرب و تفریق ساده می گوید تلویزیون از کنار سریال «پایتخت» سود چند صد میلیاردی کسب کرده است!

نمی تواند یا نمی گذارند؟!
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: این نوشتار یک «پیرنگ» کاملا منطقی دارد، یعنی از یک جایی شروع می شود، به یک جاهایی سرک می کشد و در نهایت به جایی که باید می رود و می آرامد و این یعنی برای رسیدن به سرخط نخستین این نوشتار، مسیری طولانی طی شده و این گونه نیست که شب خوابیده باشیم و مثلا سر صبح به سرمان زده باشد که بنشینیم دخل و خرج سازمانی عریض و طویل به نام صدا و سیما را به رشته ی تحریر درآوریم و تازه نام آن را«نقد و تحلیل و بررسی» بگذاریم!
n‌پیرنگ یا بیرنگ؟
تعبیر پیرنگ به جای «plot» که اولین بار «ارسطو» به کار برد، نخستین بار توسط «استادمحمدرضا شفیعی کدکنی» پیشنهاد و به وسیله «جمال میر صادقی» به کار گرفته شد. پیرنگ در واقع همان بیرنگ است. بیرنگ طرحی است که نقاشان به روی کاغذ می کشند و بعد آن را کامل می کنند، یا طرح ساختمانی که معماران می ریزند و از روی آن ساختمان را بنا می کنند.


خلاصه فشرده اما کامل و گویایی که شامل خط سیر ماجراهاست و ما پس از دیدن یک فیلم یا نمایش یا مطالعه یک داستان برای دیگران بیان می کنیم همان قصه داستان یا پیرنگ است که حاصل دیده ها، شنیده ها، تجربه ها و یا تخیل آزاد افرادی است که ممکن است لزوما داستان نویس هم نباشند.
n‌عصر جدید و تلنگر نخست
در یکی از قسمت های برنامه ی استعدادیابی با نام «عصر جدید» ـ فارغ از کپی بودن و موفق و ناموفق بودن و چرایی حضور علیخانی در این عرصه ـ شرکت کننده ای آذری زبان که دست بر قضا پزشکی می خواند با انتخاب «کاراکتر» ما «آدم های معمولی» و نه معمولی «سریال پایتخت»! خط سیری را دنبال کرد که مثلا آدم های معمولی «کوچه و بازار» چه می کنند و برای نمونه مطب پزشکی را مثال زد که یک آدم معمولی تا زمانی که نوبتِ او فرا برسد مشغول جمع و ضرب و تفریق درآمد آن پزشک است در مقیاس روز، ماه، سال و... در نهایت به این نتیجه رسید آدم های معمولی «کوچه و بازار» تقریباً شبیه به هم هستند و به صورتی کاملاً طبیعی و نه تصادفی، عادات رفتاری یکسانی دارند! پس وقتی یکی در «فضای مجازی» با به دست گرفتن «کرنومتر» به عدد «1251ثانیه» می رسد و بعد در جدول تعرفه و ضرایب فصلی جست و جو می کند و در نهایت به یک عدد عجیب و غریب می رسد کار چندان شاقی انجام نداده بلکه مثل یک آدم کاملاً «معمولی» همان کاری را انجام داده است که همه ی آدم های معمولی طی شبانه روز بدان مشغول هستند! همان کاری که مثلاً یک آدم معمولی در یک مطب پزشک یا در صفِ حتی نان سنگک و بربری انجام می دهد؛ حساب و کتاب مالِ این و آن!
از کتاب های«سدریک بانل» و سه گانه افغانستان رسیدیم به یک سریال 240 قسمتی!
در ایام خوش و کشدارِ قرنطینه که فرصتی مضاعف یافتیم برای مطالعه و بازخوانی برخی کتاب ها، از جمله سراغی هم از سه گانه ی سدریک بانل گرفتیم با محوریت افغانستان (کابل اکسپرس، بد و مرد کابل) در خلال این سه کتاب با یکی از افسرهای دایره ی جنایی پلیس افغانستان آشنا شدیم که علاقه ی عجیبی داشت به سریال های دنباله دار «معمایی ـ پلیسی» از جمله: «ذهن های خطرناک» و «csi Miami» دارد که وقتی جست و جو کردیم خودمان را در برابر سریال هایی با ده فصل و هر فصل 24 قسمت یافتیم و اما وقتی نوبت به تدوین این یادداشت رسید با جستاری دقیق تر به مواردی عجیب تر نیز برخوردیم؛ سریالی 12هزارقسمتی!
از 1963 میلادی تا 2012 میلادی یعنی 48 سال و 12 هزار قسمت! از یک سریال حرف می زنیم که رکورددار تعداد قسمت ها و سنوات پخش شدن است.
۱۲ هزار، مقدار زیادی است، حتی برای شمردن، حالا فکرش را بکنید، یک تیم چند صد نفره طی ۴۸ سال، یک سریال با این همه قسمت ساخته اند. «بیمارستان عمومی - Genera- hospital» جزو پربیننده ترین برنامه های تلویزیون آمریکا شناخته شده و هر وقت که آمار بینندگان آن کاهش پیدا کرده و برنامه های سرگرم کننده دیگر در صدر قرار گرفته اند، عوامل آن سریع دست به کار شده و با پرداخت دستمزدهای بیشتر به نویسندگان این سریال برای نگارش فیلمنامه های جذاب تر، این مشکل را برطرف کرده و مقام اولی خود را حفظ کرده اند.
جالب است بدانید ۱۲ هزارمین قسمت آن در ۲۳ فوریه ۲۰۱۰ پخش شد و هیچ سریالی در دنیا از نظر قسمت های ساخته شده، با این سریال برابری نمی کند.
این یک آمار«رویایی» اما واقعی است ولی تنها بخشی از آن چه درباره ی این سریال و آمار رویایی آن نوشته شده مد نظر است و آن، این نکته ی بسیار مهم است که: «هر وقت که آمار بینندگان آن کاهش پیدا کرده و برنامه های سرگرم کننده دیگر در صدر قرار گرفته اند، عوامل آن سریع دست به کار شده و با پرداخت دستمزدهای بیشتر به نویسندگان این سریال برای نگارش فیلمنامه های جذاب تر، این مشکل را برطرف کرده و مقام اولی خود را حفظ کرده اند.» این بخش را تکرار کردیم چون در ادامه ی همین نوشتار با آن کار داریم.
سریال هایی چند صد قسمتی با چندین سال استمرار پخش کم نیستند؛
ـ «۴۵۶ قسمت – قانون و نظم
2010-1990»
ـ « ۶۳۳ قسمت – دود اسلحه
۱۹7۵-1955»
ـ « ۳۴۴ قسمت – نات لندینگ
۱۹93-۱۹79»
ـ « ۴۹۳ قسمت – سیمپسون ها
2012-1989»
«۴۳۵ قسمت – ماجراهای اوزی و هریت
۱۹66- ۱۹52»
و ده ها نمونه ی دیگر.
n‌«پایتخت» یک نمونه ی ضعیف
و دمِ دستی است!
وقتی می نویسیم: «پایتخت» یک نمونه ی ضعیف و دمِ دستی است! به این منظور است که هرگز قصد نداریم در مقام مقایسه برآییم بلکه قصد داریم سر از جاهایی دیگر درآوریم. یعنی در این مجال کوتاه نگارش قصد نداریم یکی از آن سریال های چندصد قسمتی را با سریال 15 قسمتی پایتخت مقایسه کنیم بلکه می خواهیم با استفاده از قانون «جزء به کل» به یک نتیجه گیری موقت دست پیدا کنیم.
یکی در فضای مجازی «کرنومتر» به دست به اعداد و ارقامی می رسد که می تواند تلنگری معنادار باشد از فرصت هایی که تلویزیون در اختیار دارد اما به آسانی از آنها چشم می پوشد. خود را بدهکار نحله های سیاسی می کند و سنگر به سنگر توان و یارای مقاومت خود را از دست می دهد آن هم در کشوری که می خواهد متکی به«خود» باشد، «اقتصاد مقاومتی» را احیا کند و «جهش در تولید» را استارت بزند!
n‌ نمی تواند یا نمی گذارند؟!
سوژه ی این نوشتار قطعاً سیاسی نیست پس وقتی با یوسف خاکیان مسئول صفحات فرهنگی روزنامه آفتاب یزد طرح موضوع کردیم، ـ او ـ در نهایت به یک نکته ی خیلی مهم اشاره کرد که ما را در مقام نویسنده ی این یادداشت، رو در روی یک سوال یا یک ابهام و دوراهی قرار داد که به واقع؛ « نمی تواند یا نمی گذارند؟!» به بیانی ساده تر، این تلویزیون ـ در معنای عام البته منظور ما در این نوشتار صدا و سیما ـ است که «نمی تواند» یا مجموعه عوامل «درون» و «برون» سازمانی است که «نمی گذارد»؟!
نظر خاکیان این بود که؛ تمامی این نقد و نوشتار نمی تواند شامل تلویزیون ـ در معنای عام البته منظور ما در این نوشتار صدا و سیما است ـ شود بلکه هستند اشخاص و گروه ها و حلقه هایی که اگر تغییراتی اساسی در بنیان های اندیشه ای صدا و سیما، حتی درآمدی! داده شود، ضرر این اشخاص به اندازه ای است که نمی گذارند روح حاکم بر تلویزیون ـ در معنای عام البته منظور ما در این نوشتار صدا و سیما است ـ عوض شود!
با اشاره به این مهم که؛ «این هم نکته ای است»! به سراغ ادامه ی این نوشتار
می رویم.
n‌ همه ی فرضیات را اثبات شده
فرض می کنیم
ما نیز همچون آن هموطن، «کرنومتر» به دست می نشینیم رو در روی «تقویم» و نه «سریال نقی معمولی/پایتخت!» و مناسبت ها و ایام خاص و روزهای ویژه را کسر می کنیم. سپس سراغی می گیریم از رکوردداران تعداد و سنوات پخش و به این نتیجه ی درخشان می رسیم که اگر سریال «متوسط» و شاید «ضعیف»ِ پایتخت«6» می تواند برای هر قسمت مثلاً «19میلیاردتومان» درآمد ایجاد کند پس لابد تلویزیون ـ در معنای عام البته منظور ما در این نوشتار صدا و سیما است ـ به طور متوسط و سالانه «چندین و چند هزارمیلیاردتومان» درآمد بالقوه را به آسانی به جای «بالفعل» کردن از دست می دهد، چرا؟! چون عنان خویش به یکی ـ دو طیف خاص سیاسی داده و از «دانشگاه» بودن به «باشگاهِ مشت و مال سیاسی» تغییر ذائقه داده است تغییر ذائقه ای که نه جای«عادل فردوسی پور» است نه جای «منوچهر هادی»! سریالی که در سال 250 قسمت فرصت پخش پیدا کند یا 250 قسمت سریال پخش کردن در ژانرهای مختلف بدون احتساب تکرارها و تعدد شبکه ها مساوی است با 4700 میلیاردتومان درآمد سالانه از یک شبکه و یک سریال! حال این عدد را در دو یا سه شبکه اگر ضرب کنیم و ضرایب ایام مختلف سال را کم و زیاد کنیم و محبوبیت از دست رفته ی تلویزیون را نیز لحاظ کنیم لابد بازهم به همان عدد سالانه «چندین و چند هزارمیلیارد تومان» درآمد بالقوه می رسیم که به جای «بالفعل» شدن از دست می رود.
n‌ بخشی را رنجاندیم، برخی را
تاراندیم و بقیه هم بی انگیزه!
آن جمله را یادتان هست که گفتیم در ادامه با آن کار داریم؟ این نکته ی بسیار مهم است که: «هر وقت که آمار بینندگان آن کاهش پیدا کرده و برنامه های سرگرم کننده دیگر در صدر قرار گرفته اند، عوامل آن سریع دست به کار شده و با پرداخت دستمزدهای بیشتر به نویسندگان این سریال برای نگارش فیلمنامه های جذاب تر، این مشکل را برطرف کرده و مقام اولی خود را حفظ کرده اند.» این بخش را بازهم تکرار کردیم چون در ادامه ی همین نوشتار باز هم با آن کار داریم جمله ای که مربوط است به سریالی 12هزار قسمتی با عنوان«بیمارستان عمومی - Genera- hospita- »
هم کارگردان توانمند برای ساخت سریال های قوی و جذاب داریم ـ شبکه ی خانگی و سریال های موجود در آن بهترین گواهی است ـ و هم به اندازه ی کافی ستاره و هنرمند و بازیگر محبوب و مردم پسند ـ دقت کنید و کنیم در فروش فیلم هایی نظیر مطرب، متری شیش و نیم، هزارپا، آینه بغل و... کارگردانان، هنرپیشه ها و رقم های میلیاردی گیشه! که دست و دل مان نلرزد و هم اگر به آرشیو همین تلویزیون ـ در معنای عام البته منظور ما در این نوشتار صدا و سیما است ـ مراجعه کنیم، ده ها نمونه سریال جذاب و فاخر که برخی اگرچه دو و یا حتی سه دهه از ساخت و انتشار ان ها گذشته اما همچنان پربیننده است و پرهوادار! می پرسید کدام ها؟ عرض می کنم:از «هزاردستان»، «دلشدگان»، «مختارنامه»، «امام علی (ع)»، «یوسف پیامبر» و «افسانه سلطان و شبان» تا «روزگار قریب» و «شبهای برره» و «مرد هزار و دوهزارچهره» و ... و نیک می دانیم که سلیقه ها عوض شده، که اگر منِ نویسنده می دانم سلیقه ها عوض شده قطعاً کارگردانان و نویسندگان کاربلد به خوبی می دانند مخاطب دهه ی 60 و 70 قطعا با مخاطب سال های انتهایی قرن چهاردهم شمسی چه تفاوت ها و تغییر دیدگاه هایی دارد.
حرف فقط در یک جمله خلاصه می شود و آن اینکه، وقتی «پایتخت» با ساختاری ضعیف و متزلزل می تواند برای هر قسمت 19 میلیارد تومان کسب درآمد داشته باشد لابد سریال های خوش ساخت و مستحکم و دارای داستان هایی جذاب و هنرپیشه هایی مورد توجه قشرهای مختلف، چه بسا موفق تر نیز در این زمینه و دیگر زمینه ها باشند.
پای پاسخ که به میان می آید لابد کرونا و قرنطینه و عدم محبوبیت تلویزیون ـ در معنای عام البته منظور ما در این نوشتار صدا و سیما است ـ و دیگر مسائل هم رخ می نمایاند اما در مقام پاسخ به پاسخ باید گفت؛ مردم در هر صورت حتی اگر به صدا و سیما و برخی نگرش ها و مدیران و افکار انحصاری توجه نداشته باشند و علاقه، لابد پای کارگردانان محبوب و کاربلد و هنرپیشه های مورد توجه مردم که به میان بیاید چه بسا بسیاری از کدورت ها نیز کم کم فراموش شود.
کم کم باید این نوشتار را درز بگیریم و برای آن که به یک جایی رسیده باشیم در یکی ـ دو جمله گفتار را به پایان می بریم نخست این که چه نتواند چه نگذارند! دست آخر این مردم هستند که می بازند و دوم اینکه صدا و سیما دارد به خودش و مردمی که مالیات می پردازند ظلم می کند! حالا از هر زاویه و منش و سلیقه ای که نگاه کنیم و بیندیشیم!
سایر اخبار این روزنامه
انتقاد سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از نوع مدیریت چین با واکنش سفیر این کشور مواجه شد، عجیب آنکه برخی کاربران مخالف دولت از سفیر چین حمایت کردند آفتاب یزد رابطه ایران و چین را در پیش و پس از کرونا بررسی می‌کند یک جمع و ضرب و تفریق ساده می گوید تلویزیون از کنار سریال «پایتخت» سود چند صد میلیاردی کسب کرده است! موافقت رهبر انقلاب با برداشت یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی تاوان بی‌مسئولیتی مسئولان همسان سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی در راه است؟ حمایت بیش از ۱۰۰۰ حقوقدان از اقدامات تامینی رئیس قوه قضائیه جهت عفو و مرخصی زندانیان اعلام جرم علیه یک نماینده به دلیل اظهارنظر خلاف واقع درباره هواپیمای اوکراینی بیمه مرکزی پاسخ دهد تلویزیون به دنبال ستون پنجم در پایتخت! حمایت نابجا ردپای موساد در ترور فرمانده حزب‌الله در جنوب لبنان دانش مدیریت نشده جهل مرکب است آشفتگی های اقتصادی و کرونا پایان تعطیلات پایان کرونا نیست