تریدینگ فایندر

اهداف عالي، زمينه مساعد و ابزار مناسب مي‌خواهد

در قاموس خلقت، اول زمينه زندگي فراهم شده آن گاه اراده ازلي بر آفرينش آدم و آدمي، اعمال گرديده است. پس بر اين سياق، نخست بايد زمينه مساعد و ابزار مناسب را براي اهداف بزرگ و متعالي فراهم ساخت. اين البته پيروي از سنت الهي است. بنابراين اگر علي(ع) بيست و سه سال، استخوان در گلو نشسته، در خانه نشست براي آن بود که جامعه، شرايط لازم را براي حضور و پذيرش علي(ع) نداشت. شکست ديگر بزرگان نيز در مسير مقاصد عالي خود چنين
 بوده است. 
و نيز شکست تمامي انديشه‌هاي بشري و هدف‌هاي بزرگ، به علت مهيا نبودن ابزار مناسب بوده است. اگر نفس قائم مقام فراهاني را در باغ نگارستان و در حضور و دخالت سفير انگليس بريدند، اگر رگ اميرکبير را در باغ فين گشودند، براي اين بود که جامعه آن روز، حاح ميرزا آقاسي و ميرزا آقاخان نوري را بر ميرزا ابوالقاسم قائم مقام و اميرکبير ترجيح مي‌داد! چرا که ابزار و زمينه لازم را براي حضور و ادامه خدمت آن دو رجل بزرگ تاريخ ايران با آن انديشه‌هاي توسعه‌گرايانه و اهداف عالي نداشت. در دوران معاصر هم چنين بود. به چه علت، زنده ياد مصدق مي‌گفت: زمينه براي اجراي اهداف من فراهم نبود، براي اينکه در آن شرايط مسند براي سپهبد زاهدي مهيا بود نه براي مصدق! و گرنه چند چماقدار که نمي‌توانستند وي را از مسند به محبس ببرند و فراري‌های حبسي را بر مسند بنشانند. به عنوان نمونه، اگر پيوسته از برنامه‌هاي توسعه عقب مي‌مانيم، اگر در توليد ملي در نيمه راهيم، اگر در رسيدن به اهداف اقتصاد مقاومتي، به سامان نمي‌رسيم و اگر به اهداف فلان رئيس جمهور و نماينده خانه ملت خرده مي‌گيريم که چرا به وعده خود عمل نکرده و نمي‌کنند براي آن است که بنا به قول و قلم امروزي‌ها، بستر لازم آماده نيست. در آينده هم چنين است. اقتصاد مقاومتي، استقلال اقتصادي را به همراه دارد و عامل فخر و توسعه يافتگي است، جهش توليد هم چنين است و تقاضاها را در داخل برآورده مي‌کند. آن هم در صورتي که ابزار لازم و بستر اين انديشه‌هاي بلند، آماده باشد. هيچ‌کس نمي‌تواند از حيث استدلالي و منطقي اين اهداف بلند را نپذيرد و پشت گوش بيندازد. اين ضرورت‌هاي زمان و شناخت دردها و کاستي‌هاست و بديهي است تا ابزار و زمينه مناسب و لازم را فراهم نکنيم، هدف به دور از دسترس خواهد بود. جامعه‌اي که منافذ فسادش، متعدد است و ميلياردها کالا از طريق قاچاق و آن هم در روز روشن و پيش چشم همه داده‌هاي قانوني، بي‌هيچ ترس و نگراني‌اي وارد مي‌شود، به معناي آن است که اعتقادي به توليد ملي و جهش توليد و اقتصاد مقاومتي و ديگر شعارهاي مترقي سال ندارد از اين‌رو به صراحت بايد گفت که در قواي کشور، تا خانه تکاني اساسي صورت نگيرد و تا اهل برمسند نباشد و تا ضرورت‌هاي زمان به رسميت شناخته نشود، در برهمين پاشنه معيوب خواهد گرديد. نمونه‌اش در يک قلم، موضوع ارزي و وعده‌هاي حاشيه‌اي آن است. مي‌دانيد چرا؟ براي اينکه مسئول اين کار و مسئول آن امر و آمر به تاکيد فنسالاران صديق و کارآمد و دستپاک و متعهد را در اختيار ندارد. به همين دليل است که آن همه گندم را به انبار مي‌برند اما خالي‌اش مي‌بينند. تاسف آن جاست که هر برنامه و طرح و مطلوبي را مي‌خواهيم با همان چند صد مسئول جابه‌جا شده و پيرو سنگين و اهل در جازدن اجرا کنيم و هنوز باور نکرده‌ايم که دور تسلسل در عمل و فکر باطل است و هنوز هم به نتيجه نرسيده‌ايم که «آزموده را آزمودن خطاست» و هنوز که هنوز است اعتماد نمي‌کنيم به اين که دردهاي مزمن قواي کشور به انديشه‌هاي نو، اهل تعامل و توسعه‌گرا و آينده‌نگر و خلاصه به طبيباني اهل درد و دردشناس محتاج است پس شرط عقل است که رويکردي نو را تجربه کنيم وگرنه در عين بايستگي و شايستگي، هر حکمي و شعاري در همان پله اول خود مي‌ماند و جامعه ايران در رده‌هاي مختلف، قشرهايي قدر ناشناخته مثل حافظان و مدافعان فداکار سلامت را کم ندارد. اگر به آن فکرهاي سالم و نو و ضرورت شناس رجوع کنيم و اين جابه‌جايي‌هاي متعقلانه را انجام بدهيم، از مرز مرگ و زندگي و شرايط ننگ و نام کرونايي به سلامت و سربلندي مي‌گذريم و ايران نو و وطني سربلند را خواهيم ساخت و اثبات خواهيم کرد که ايراني در صورت مساعد بودن زمينه لازم ظرفيت و توان بزرگي را براي فردايي بهتر دارد.
تریدینگ فایندر