بازشناسی جنایت ناموسی در پرتو قانون و جرم شناسی

 
 
 
ادامه از همين صفحه / لذا والدين تربيت فرزندان را با کمک تنبيه حق مسلم خود مي‌دانند و به شيوه‌هاي خشن آن را اعمال مي‌نمايند. خوشبختانه بخشي از والدين با به‌روزرساني اطلاعات تربيتي از انگاره‌هاي نظري و روش‌هاي عملي مدد جسته و با درک واقعيت روز با فرزندان خود ارتباط ايجاد مي‌کنند. آنچه مسلم است با ارزشمند‌بودن معيارهاي سنتي و فرهنگي کشور عزيزمان ايران، قطعا اگر با يک سياست مدبرانه امکان جلب نظر فرزندان و بسترسازي روحي و رواني آنان براي پذيرش چنين ارزش‌هايي فراهم شود جامعه‌اي مناسب‌تر و اخلاقي‌تر خواهيم داشت. اما والدين يا توان علمي و فرهنگي لازم را ندارند يا اگر چنين تواني را دارند، زمان، فرصت و امکانات اقتصادي و اجتماعي لازم براي آنها فراهم نيست. قانون مجازات ما در صورت قتل فرزند توسط پدر يا جد پدري آنها را از تحمل مجازات معاف دانسته است. لذا به‌نظر مي‌رسد که در اين شرايط مي‌توانيم با بازنگري در قوانين و تعيين معيارهاي تربيت به‌گونه‌اي قوانين را ساماندهي کنيم که والدين حقوق فرزندان خود را بشناسند و به آنها احترام بگذارند. مراد ما از چنين پيشنهادي رهاکردن فرزند نيست بلکه پذيرش فرزند با واقعيت کنوني کشور و جهان است. ضمن پيشنهاد بازنگري در قوانين مجازات با توجه به مصلحت و محور که شريعت اسلام براي مواقع خاص آن را پيشنهاد کرده، به نوعي وضع قانون کنيم که اجراي آن با عسروحرج همراه نباشد. تصويب قوانين حمايتي از جوانان به‌ويژه زنان براي جلوگيري از خشونت خانوادگي يک ضرورت است. فراموش نکنيم براي اجراي اين قانون، براي تحقق يک نظام فرهنگي و تربيتي مناسب بايد جامعه ابتدا از مديران شروع و سپس تحقق چنين آرمان و نتيجه‌اي را عملي سازد. در غيراينصورت اين زخم کهنه هر روز چرکين‌تر شده و در جامعه پسامدرن حقوق بخش مهمي از ملتي را که خواهران، مادران، همسران و دختران ما هستند ناديده مي‌انگاريم.