روزنامه شهروند
1399/04/25
رسانه آشوبگر نیست
[شهروند] بیش از پنج ماه است که از شیوع ویروس کرونا در کشور میگذرد، ویروسی که در روزهای اخیر جان هزاران نفر را گرفت، شغلهایشان را تصاحب کرد و تغییرات اساسی در زندگیها ایجاد کرد. اما یکی از نشانهگیریهای کرونا در روزهای اخیر مطبوعات بود. خبرنگاران دور کار شدند، امکان حضورشان برای گزارشهای میدانی کمتر شد و بحران اقتصادی که پیش از کرونا هم متوجه آنها بود، بار دیگر خودنمایی کرد. اما برای کمشدن آسیبهای بحران کرونا چه باید کرد؟ این شاید مهمترین پرسشی بود که در نشست «وضعیت رسانههای چاپی در دوران کرونا» به آن پرداخته شد. در نشستی که به صورت مجازی به همت پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شده بود، علیاکبر قاضیزاده روزنامهنگار پیشکسوت و استاد دانشگاه، مجید رضاییان روزنامهنگار و استاد دانشگاه و داود نعمتی انارکی استاد دانشگاه در رشته ارتباطات حضور داشتند و هر یک بحران کرونا در مطبوعات را از زاویه دید خود واکاوی کردند. «شهروند» خلاصه سخنرانی این سه کارشناس را منتشر میکند. کرونا، بحران سوژه ایجاد کرده است داود نعمتی انارکی مدرس دانشگاه رونق مطبوعات در کل دنیا و بهخصوص در جامعه ما در روزگار و عصر حاضر مورد تهدید واقع شده است و به نوعی اگر به این تهدید توجه نداشته باشیم، در آینده نهچندان دور چیزی تحت عنوان مطبوعات در جامعه نخواهیم داشت. رسانههای مکتوب انحصار خودشان را از دست دادهاند و مشاهده میکنیم که مطبوعات اگر با آن شیوه قبلی بخواهند به حیات خود ادامه دهند، محکوم به نابودی هستند.قبل از کرونا، مطبوعات ما با بحران دستوپنجه نرممیکردند. مسائلی که بهعنوان بحران میتوان برای روزنامهنگاری عنوان کرد، به چند گروه تقسیم میشود، نخست اینکه مطبوعات در سالهای اخیر از سبد کالای ما حذف شدند. اگر به چند دهه قبل نگاه کنیم، استقبال از خرید مطبوعات همیشه پررونق بود و حتی گاهی جلوی کیوسکها صفهای طویلی هم ایجاد میشد. این مسأله البته دلایل متعددی دارد، یکی از آنها این است که مردم این روزها از طریق فضای مجازی به اخبار دسترسی پیدا میکنند و دیگر نیازی به خرید روزنامه ندارند. نکته دیگری که میخواهم به این مسأله اضافه کنم و احتمالا بسیاری از دوستان من با آن موافق نباشند این است که روزنامهها در جامعه ما مقبولیت اجتماعی خود را تا حد زیادی از دست دادهاند که این بحران میتواند تشدید شود و مردم را از خرید مطبوعات رویگردان کند و به سمت رسانههای دیگر بکشاند. دلیل دیگری که میتوان در پاسخ به این بحران آورد این است که متاسفانه روزنامهنگاری ما از سبکهای بینالمللی بهره چندانی نبرده است، بهطور مثال روزنامههای ما عملا از سبک روزنامهنگاری حقیقی آنچنان که باید بهره نبردهاند. متاسفانه در جامعه ما فرهنگ شفاهی جایگزین فرهنگ مکتوب شده است، فرهنگ شفاهی عمق ندارد و سطح تحلیل پدیده و رویداد را آنچنان که باید واکاوی نمیکند. اگر شما میزان مطالعه کشورهای مختلف را ببینید، متوجه میشوید که در بعضی از کشورها نرخ مطالعه بیش از 3 ساعت است، اما در مقابل در کشور ما نرخ مطالعه در حد چند دقیقه است که این خود گواهی است بر جا نیفتادن فرهنگ مکتوب در کشور ما.
از طرف دیگر، شیوع کرونا بر کل فعالیتهای رسانهای تأثیر گذاشته و کرونا کل رسانهها را به نوعی در معرض تهدید قرار داده است. در دوران پساکرونا حتما رسانهها باید تغییراتی در تولید محتوا ایجاد کنند، زیرا وضعیتی که میبینیم نشان از تهدید گسترده است. اگر جستوجویی درباره وضع رسانهها در کشور انجام دهیم، متوجه میشویم که در بسیاری از کشورها مثل کره و اندونزی فعالیت حضوری خبرنگاران کمتر شده است و مجبور به رعایت پروتکلها شدهاند. آنها نمیتوانند در میدان تهیه خبر حضور پیدا کنند و این خودش میتواند تهدیدی باشد برای کار روزنامهنگاری. اثرات و ابعاد ناشناخته این بحران باعث شده حضور میدانی برای تهیه خبر کاهش پیدا کند. دبیر سرویس روزنامه لوموند برای اینکه جنگ کره را پوشش خبری دهد، از هواپیما خودش را پرتاب میکند. اما در این بحران، روزنامهنگاران نمیتوانند ورود کنند و عموما تحریریهها به منازل روزنامهنگاران آمده؛ این وضع برای تمام تحریریهها ایجاد شده است.
اما بحران کرونا سایر بحرانهای مطبوعات را تشدید کرده است. به گمان من همانطور که اشاره کردم، کرونا تولید محتوا و توزیع و خرید روزنامه را با مشکل مواجهه کرده است. وقتی ما شعارمان این است که مردم در خانه بمانند، چگونه میتوانند از خانه خارج شوند و روزنامه بخرند. ضمن اینکه بسیاری تصور میکنند که کرونا از طریق کاغذ منتقلمیشود. تمام اینها باعث میشود مشکلاتی برای صنف ما به وجود بیاید. بحران دیگری که ما در مطبوعات با آن روبهرو شدهایم، سوژه است. اکنون عمده کار روزنامهنگاری ما به علت شرایط ایجادشده درباره کروناست. آزادی بیان، اصل فراموششده مجید رضاییان مدرس دانشگاه ما چه اندازه توانستهایم تأثیرگذار باشیم؟ این سوال را باید در وهله اول از مطبوعات، رادیو و تلویزیون و حتی خبرگزاریها پرسید. ما چقدر توانستهایم، در جامعه اثرگذار باشیم؟ این نقدی است که به خود جامعه روزنامهنگاران وارد است. حالا فارغ از این نقد، ضلع دیگر را نگاه کنید، مگر رسانه چیزی فارغ از آزادی بیان است؟ کجای دنیا شما دیدهاید که بعد از رسانه بگویند، آزادی بیان به شرطها و شروطها. در دورانی گفتند که منظور ما از آزادی بیان، آزادی مسئولانه است. در تئوریهای جامعهشناسی، آزادی بیان یک تئوری است و مسئولیت اجتماعی تئوری دیگر. اول باید آزادی داد و بعد مسئولیت و پاسخگویی بخواهیم. پس ما ترازویی داریم با دو کفه، یک کفه نقدی به روزنامهنگاران، تواناییها و اثرگذاریهای آنهاست و کفه دیگر قوانین ما. به نظر میرسد که ما با روزنامهنگاری و مطبوعات رودربایستی داریم. ما میخواهیم رسانه نباشد، اما رویمان نمیشود بگوییم که نباش. ما اگر رسانه را پذیرفتیم، باید تبعات آن را هم بپذیریم. آزادی بیان ذات رسانه است. ما وقتی پذیرفتیم که قاضی و دیپلمات مصونیت دارد، باید بپذیریم که خبرنگار هم مصونیت حقوقی داشته باشد. خبرنگار اگر مصونیت نداشته باشد، چگونه میخواهد اطلاعرسانی کند؟ اتفاقا تکنولوژی به ما فهمانده است که نمیتوان جلوی آزادی بیان را گرفت. با توجه به مسائلی که اشاره کردم، به نظر من کووید-19 فارغ از اینکه یک ویروس باشد که افراد را بیمار کند، یک پدیده ضدارتباطی بود. اکنون ما میگوییم فاصلهگذاری اجتماعی، همین مسأله باعثشده بسیاری از راهها قفل و مسیر ارتباطات مسدود شود. حالا اگر در آینده یک پدیده ضدارتباطی دیگر مشاهده شود، آیا ما مطبوعاتیها باید قفل شویم؟ اکنون تنها پناه مردم در سراسر جهان روزنامهنگارانند. رسانهها پناهگاهند، زیرا آنها باید بگویند که چه کنید و چه نکنید. من معتقدم که ارزش کار ما در این دوران صد برابر شده و کسی به این اتفاق در دوران کرونا توجه نکرده است. مسأله مطبوعات تنها این نیست که کاغذ داریم یا نداریم. من نمیگویم که ما با بحران اقتصاد رسانه طرف نیستیم، اما میگویم که مسائل را باید از هم تفکیک کرد. من میگویم که ما تا با یک بحران روبهرو شویم، نباید دست و پایمان را گم کنیم و نتوانیم با پدیده ضدارتباطی مقابله کنیم. در تولید جریانسازی مهم است، ما چند ژانر در روزنامهنگاری داریم؟ توسعه، خبری، تحلیلی، تحقیقی. ژانرها با ما حرفمیزنند، هر ژانری زاده عصر خودش است، در روزنامهنگاری تحلیلی شما باید فرآیندمحور باشید و دیگر نباید موردی نگاه کنید، زیرا این گوشیها موردی به ما جواب میدهند. اکنون مگر چیزی پنهان میماند؟ اکنون مردم خودشان با هم مرتبط میشوند و زودتر از ما کنشگری میکنند. در بسیاری از رخدادها وقتی روزنامهنگاران حرفهای وارد شدند، پیشاهنگ شدند. باید تولید محتوا را تقویت میکردیم علیاکبر قاضیزاده مدرس دانشگاه اول از همه ما باید به این پرسش پاسخ میدادیم که آیا اصلا روزنامهنگاری میخواهیم یا نه؟ اصلا چیزی به نام رسانه جزو نیازهای جامعه است یا نه؟ به نظر من در جامعه آنچنان به این نتیجه که روزنامهنگاری به مصلحت امروز و فردا و پسفردای ما است، نرسیدهایم. منظور من حکومت و دولت هم نیست، مقصود جامعه ایرانی با تمام مختصاتش است. من در دهه70 اصطلاحی شنیدم که خیلی لرزیدم و آن این بود که روزنامهنگاری شر لازم است، یعنی باید آن را تحمل کرد و دور هم نینداخت. این دید، ما را به جایی نرسانده و نمیرساند. تا این باور به وجود نیاید که آزادی گردش اطلاعات باید وجود داشته باشد، مسأله حلشدنی نخواهد بود. در مورد فضای وب و فضای مجازی و برخورد با روزنامهنگاری مکتوب و نوشتاری، ما روزنامهنگاران نوشتاری، قدرت و توان اصلیمان در تولید مفصلتر است. کاری که نه رادیو و نه تلویزیون میتوانستند انجام دهند. کار ما بهعنوان مثال تحلیل تأثیر کرونا بر اقتصاد دنیاست. این کاری است که از عهده ما برمیآید. غیر از این مباحث، یکی دیگر از آفتهای روزنامهنگاری معاصر در ایران کمکهای نقدی دولتی است. روزنامهنگاران ما در وزارت ارشاد دعوا میکردند که چرا به فلان روزنامه این مقدار پول تعلقگرفت و به ما نه. به نظر من کار رسانهای پیش از اینکه هر شعار دیگری داشته باشد، یک بنگاه اقتصادی است. روزنامهها و کانالهایی که نتوانند از پس هزینههای خودشان برآیند، به نظر من بیخود به وجود میآیند. کمک دولت فقط باعث میشود مطبوعات هر چه بیشتر از تولید محتوا دور شوند و دستشان را دراز کنند که چیزی از بودجه عمومی دولت دریافت کنند. متاسفانه یکی از دلایل مهم عقبافتادگی مطبوعات ما همین کمکها بوده است. روزنامهنگاری تحقیقی یا پیگیرانه یکی از ژانرهایی بود که متأسفانه در مطبوعات ما وجود دارد. شما کدام رسانه ما را دیدید که به خبرنگار فرصت تحقیق دهد، یک یا چند ماه حقوق بدهد تا او بتواند تحقیق کند. شاید نتیجه این کارها درخشان باشد، اما هزینهبر است. شما وقتی یک تحریریه با 10 خبرنگار دارید که تنها میخواهند چند وجب تولید کنند، این اتفاق شدنی نیست. مردم در رسانهها نیازهایشان اگر تامین نشود، اصلا دیگر توجهی به آن رسانه نمیکنند. حالا بحث را به این روزگار برسانیم، در عصر کرونا، مردمی که قرار است فاصله اجتماعی را رعایت کنند، چطور باید به روزنامه دسترسی داشته باشند؛ تازه اگر تولید محتوای لازم را هم داشته باشد. وقتی قرار است خانم یا آقای ما از خانه بیرون نیاید، اصلا عادت فیزیکی به روزنامه خریدن را از دست میدهد. من توصیه میکنم که بار دیگر برگردیم عقب و به واقعیتهای رسانه نگاه کنیم و به این باور برسیم که رسانه آنقدرهایی هم که ما تصور میکنیم برهمزننده و آشوبگر نیست. شفافیت، مسأله مهمی است و بیشتر از همه، نظامهای دولتی میتوانند از آن سود ببرند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها

