روزنامه اعتماد
1399/07/20
نغمه جاودانه استاد...
ميبينيد روزگار را؟ چه سان سيل غم بيامان جاري است؟غمي سترگ است فقدان استادي ارجمند كه با دنيايي از اعتبار و محبوبيت و هنرمندي و تواضع از ميان ما برهد و انبوه تنهاييهايمان را تازه كند و اندوهي بر اندوههايمان بيفزايد. حالا آن حنجره معجزهساز كه طنين ربنايش تا عمق جان مردم نفوذ ميكرد و تشنگي روح و روان آدمي را سيراب ميساخت ديگر نخواهد خواند و ورقي بر دفتر عشق نخواهد افزود. روشن است كه محبوبيت او قرين وزانتش بود و چون به فخامت آواز ميخواند و آثار فاخر ميآفريد علاوه بر خلايق، نخبگان هم در برابرش احترام ميكردند و شخصيتش از مرزهاي هنر فراتر ميرفت و تا عمق فرهنگ نفوذ ميكرد. هنرمندان و هنرپيشگان و ورزشكاران بسياري هستند كه دوستداران فراوان دارند ولي كمتر يافت ميشود كه هنر و ادب و فرهنگمداري و فروتني و مردمنوازي در كسي جمع شود و حاشيهها را ازخود براند و شخصيتي ملي و تاريخي فراهم آورد. آقاي شجريان افزون بر هنر بالغه با وقار و متانت خود ارادت دانشمندان، اديبان، اساتيد دانشگاه، روشنفكران و حتي سياسيون را هم به خود جلب ميكرد چنانچه علامه كدكني در وصفش سرود:
سفيرِ شادي وطن، صفير نغمههاي توست
بخوان كه از صداي تو سپيده سر برآورد
....
و چه بسا اگر موسيقي موافق ذائقه فقه بود احترامش در ميان فقيهان هم اظهار ميشد.
شجريان البته بيش از هر چيز هنرمند بود ولي نه آنچنان كه از اوضاع زمانه و احوال مردم خويش منفصل و امواج خروشان حوادث در او و مشي هنرياش بيتاثير باشد.
همانگونهكه ميدانيم دوران زندگي استاد آواز ايران مشحون از رويدادها و توفانهاي عظيم سياسي و اجتماعي بود و اگر او ميخواست فارغ از سياست باشد اين سياست بود كه چنين خسروي را آسوده نميگذاشت. در واقع دركشور ما بيشتر از جوامع ديگر سياست به همهچيز و همهكس كار دارد و چنان بزرگ و همهگير شده كه جا را براي هر امر ديگر تنگ كرده است. شايد اگر كسي نميدانست و تكرار عجايب سياسي معمول نشده بود، باور نميكرد كه استاد بلندآوازه ايران سالها اجازه خواندن در ايران و براي مردم ايران را نداشت. اكنون كه يك شخصيت محبوب و سرشناس و مردمدوست از ميان ما رفته است جا داشت افزون بر موج عظيم ايجادشده در فضاي اجتماعي كشور و در دنياي مجازي، صداوسيما و اركان حكومتي هم همراه مردم به تكريم شخصيت او بپردازند و مثل هر غم ملي ديگر در تسلاي جامعه بكوشند و از ايراندوستي آن مرد براي تقويت همبستگي ملي سود جويند. اما او با حكومت بيزاويه نبود؛ ربنايش در رسانه ملي ممنوع بود و بودند روزنامههايي كه بر او تاختند و چون از ايشان شكايت كرد، شكايتش به انجام نرسيد. حالا باز هم ما خسارت بردهايم و در التيام فقداني كه ايجاد شده است، توانا نيستيم. اگر سياست در كشور ما حداكثري نبود و همه چيزي در چنبره دوقطبي ساختار سياسي گرفتار نميشد همه با هم سوگوار ميشديم و يكديگر را آرام ميكرديم. ما نياز داريم كه بسياري از شخصيتها و سرمايههايمان را ملي كنيم و چون شجرياني چشم از جهان فرو ميبندد همه ايرانيان فارغ از هر عقيدهاي كه دارند و در هركجاي دنيا كه هستند نه مصادرهاي صورت بگيرد، نه كسي سوءاستفاده كند و نه دغدغهاي براي مراسمش ايجاد شود. سياست نميتواند و نبايد تكليف هر موضوعي را مشخص كند و همه را سياه يا سفيد نشان دهد. شجريان به عنوان يك شهروند از برخي روندها و سياستها انتقاد جدي داشت و اين به ملي بودن صدا و هنر و شخصيتش ارتباطي ندارد. او در وراي همه اختلافات سياسي با صداي زيبا و بلند و آهنگينش خواستار زمين انداختن تفنگها در ميان برادران ميشود چراكه جز زبان دل، دلي لبريز مهر به هموطن خويش چيز ديگري ندارد. او دردمندانه نغمه ساز ميكند كه:
بيا، بنشين، بگو، بشنو سخن ...
اگر جان را خدا داده ست
چرا بايد تو بستاني؟
و اين درست خارج كردن زبان آتش و خون از ميان يك ملت و نشاندن نهال گفتوگو و صلح و دوستي در مزرعه ذهنها و دلها و سينههاست. اگر سياست اصل و فرع همه امور جامعه نبود اين صداي دلنشين و پر مغز و شكوهمند به گوش جان شنيده ميشد كه در انبوه دشمنيهاي دروني و بروني نياز مبرم جامعه ماست و اگر راه نجاتي وجود دارد دقيقا از رهگذر همبستگي ملي خواهد گذشت. شجريان ابايي نداشت كه صداي خس و خاشاك شود تا پيام فروتران را به مهتران برساند و هزينهاش را هم پرداخت كند. او درحالي كه به غايت نگران كشور بود از ميان ما رفت و بر تنهايي ما افزود و اين رسم جهان پير و بيبنياد فرهادكش است!
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
زنان ميتوانند
تهران درتله ترامپ نميافتد
عواقب سنگين آزادسازي نرخ ارز مواد اوليه دارويي
کَس چو حافظ نگشود از رُخ اندیشه نقاب
بدرقه با زمزمه «مرغ سحر»
ركورد لايك در توييتر فارسي شكسته شد
سقوط آزاد اخلاق
رسانه را آوازي ديگر داد؛ چرا؟
خطر ديپلماسي كيف پول
شجريانها ملت هستند!
نغمه جاودانه استاد...
جنگ بر سر لغت فراگير
پول كثيف در جيب چند هنرپيشه سينما
افزايش 29 درصدي اجارهبها در يك سال

