واكنش به يك يادداشت

روز گذشته روزنامه «شرق» در ستون حرف اول، یادداشتی منتشر کرد با عنوان «خرمشهر آزاد شد ولي...» که واکنش‌های متفاوتی دربر داشت. گفتني است روزنامه «شرق» هدفي جز دفاع از تماميت ارضي و مصالح ملي ندارد و همه اقوام كشور را گل‌هاي بوستان ايران مي‌داند و براي همه آنها احترام ويژه‌اي قائل است. یکی از این واکنش‌ها که نگاهی انتقادی به آن یادداشت دارد، در پی می‌آید:

1. در دوره رضاشاه براساس سیاست‌های دولت وقت، اسامی برخی شهرهای ایران تغییر کرد که بعد از انقلاب اسلامی 57، تعداد زیادی از این اسامی به حالت قبلی بازگشت. در این دوره اسامی برخی شهرهای خوزستان نیز تغییر داده شد، این موضوع محدود به خوزستان نبود و شامل بسیاری از شهرهای دیگر در استان‌های مختلف ایران نیز شد که تعدادی از اینها با تشكيل‌ كمپين و تلاش‌هايي بعد از پیروزی انقلاب، دوباره به شکل اولیه بازگشتند.حال آیا می‌توان همه این تلاش‌ها و کمپین‌ها را به ضد انقلاب نسبت داد و آنها را آماج اتهام و توهین قرار داد. 
2. بخشی از مردم مذهبی، مؤمن، انقلابی و وطن‌دوست خوزستان نیز خواهان به بازگشت اسامی برخی از شهرهای استان به قبل از تغییر در دوره پهلوی اول هستند. آنها بعد از انقلاب تاکنون تلاش‌های بسیاری برای بازگشت این نام‌ها انجام داده‌اند. در همین چارچوب، مردم عرب خوزستان در مکالمات خود به زبان عربی، همچنان اسامی سابق این شهرها را به کار می‌برند. همان‌گونه که هم‌اکنون در بسیاری از شهرها، از نام‌های قدیمی میدان‌ها و خیابان‌ها استفاده می‌کنند و کسی انواع و اقسام اتهام‌ها و توهین‌ها را متوجه آنها نمی‌کند. بخشی از مردم خوزستان بازگشت نام‌های قدیمی بعضی شهرها را که در دوره رضاخان تغییر داده شده بود، پیگیری می‌کنند. فارغ از درستی یا نادرستی این مطالبه، انگ‌زدن و برچسب‌زنی به مردم، اقدامی نادرست است. 
3. مردم خوزستان در دوره انقلاب و جنگ تحمیلی شهدای بسیاری را تقدیم انقلاب و کشور کردند و رشادت‌ها و ایثارگری‌های بسیاری را به نمایش گذاشتند. همان‌گونه که قبل از این نیز هنگام حمله متجاوزان انگلیسی در جنگ جهانی دوم، مقابل آنها ایستادند و شهدای بسیاری را تقدیم ایران و اسلام کردند که قبرستان جهاد امروز، سند آن افتخار بزرگ است. مردم خوزستان در جنگ تحمیلی و دوره دفاع مقدس، علاوه بر جان، خانه و کاشانه و زندگی خود را برای حفظ کشور و انقلاب اسلامی و وحدت سرزمینی ایران تقدیم کردند. شهرها و روستاها و کارخانه‌ها و صنایع استان تخریب شد. جنگ برای ایران تمام شد؛ اما تأثیرات مخرب جنگ از جمله میدان‌های مین‌، تخریب زمین‌های کشاورزی و زیرساخت‌های اقتصادی استان، همچنان گریبان‌گیر مردم خوزستان است. انتظار نمی‌رود مردم خوزستان در کنار تحمل همه سختی‌های دوره جنگ، این‌بار نیز برای پیگیری مطالبات اجتماعی زخم زبان بشنوند. 
4. یکی از انگاره‌های نادرست که پس از آغاز جنگ بارها در برخی رسانه‌های ایران و از زبان بعضی چهره‌های سیاسی شنیده می‌شود این است که صدام برای خرمشهر و دیگر شهرهای خوزستان اسامی قبلی را گذاشت. این موضوع نادرست و اشتباه است. اولا صدام از این موضوع سوءاستفاده می‌کرد، همان‌گونه که امروزه نیز بسیاری از گروه‌های ضد انقلاب از مطالبات بحق مردم سوءاستفاده می‌کنند. ثانیا دیروز و امروز مردم عرب خوزستان هنگام صحبت‌کردن به زبان عربی، از اسامی قبلی استفاده می‌کنند. آنها هم‌زمان نیز وقتی به زبان فارسی سخن می‌گویند، اسامی فعلی شهرها را به کار می‌گیرند. این موضوع یک رخداد تجربی و قابل راستی‌آزمایی از سوی هر فرد است. علاوه بر این، امروزه بسیاری از شهرها و کشورها چند اسمی هستند؛ برای مثال، کشور مصر در فارسی و عربی و ایجیپت در انگلیسی، کشور اردن در عربی و فارسی و جردن در انگلیسی، قاهره در عربی و فارسی و کایرو در انگلیسی، کشور مغرب در عربی، موروکو در انگلیسی و فرانسه و در فارسی مراکش - لهستان در فارسی و بولند در انگلیسی و بولندا در عربی. عراق در فارسی، العراق در فارسی - عربستان سعودی در فارسی و المملکه العربیه السعودی (پادشاهی عربی سعودی) در عربی و انگلیسی. تهران در فارسی و در عربی طهران - امان (پایتخت اردن) در فارسی و عمان در عربی - دریای خزر در فارسی، کاسپین در انگلیسی و بحر القزوین در عربی؛ این مورد همچنین درباره اسم اهواز نیز صادق است؛ نام اهواز در زبان فارسی اهواز است و در زبان عربی به‌دلیل قواعد صرف و نحو، الاهواز است؛ این موضوع نیز با پرسش ساده از علمای قواعد عربی قابل راستی‌آزمایی است. مهم‌ترین مثال آن نیز راه‌اندازی شبکه الاهواز از سوی مؤسسه امیرالمؤمنین زیر نظر آیت‌الله جزایری، امام‌جمعه اهواز است که برنامه‌های خود را به زبان عربی برای مردم عرب خوزستان پخش می‌کند. به دوستان و عزیزان پیشنهاد می‌شود اولا جنگ ایران و عراق را به جنگ عرب و فارس یا جنگ نژادپرستانه تبدیل نکنیم، چراکه ملت ایران از این مرحله عبور کرده‌اند. آن جنگ، جنگ دولت صدام علیه دولت و مردم ایران بود. ثانیا ایران به‌لحاظ تنوع و گوناگونی فرهنگی در میان کشورهای خاورمیانه و اروپا، کم‌‌نظیر است، این تنوع را نباید به بهانه‌ای برای دشمن‌سازی، تحریک و تنفر میان بخش‌های مختلف مردم ایران و گوناگونی‌ها را به‌وسیله‌ای برای انگ‌زنی و توهین تبدیل کنیم. امروزه بخشی‌های تشکیل‌دهنده جامعه ایران از جمله عرب‌های ایرانی دست‌ در دست یکدیگر به‌دور از کینه‌جویی و نفرت‌افکنی می‌توانند در توسعه و ارتقای جایگاه ایرانی با هم مشارکت کنند.