روزنامه آفتاب یزد
1399/08/10
گویی با حذف گزینههای موجود کارگزاران به دنبال رسیدن به «اصلح موجودین» است
مهندسی معکوس برای رسیدن به لاریجانی؟آفتاب یزد-گروه سیاسی: هرچند این روزها کسی در میان جامعه به این فکر نمیکند که چه کسی برای 1400 کاندیدای ریاست جمهوری
میشود و اساسا چه کسی بشود بهتر است یا بدتر اما در میان محافل سیاسی تب انتخابات کم کم داغ شده است. جریانهای سیاسی که طبیعتا به دنبال این هستند که از فصل انتخابات بیشترین سهم قدرت را برای خود بچینند و در این راه گزینههای مختلفی که دارند را سبک و سنگین میکنند. در این میان البته به نظر میرسد بخش مهمی از آن دسته از مردمی که دلسرد از مشارکت شدهاند حامیان اصلاحطلبان هستند و این جریان شرایط دشوارتری را دارد. با این حال درمیان گروههای اصلاحطلب کارگزاران نگاه ویژهای دارد. این گروه به نظر میرسد اساسا اعتقادی به از بین رفتن سرمایه اجتماعی اصلاحات ندارد و به فکر مهره چینی خودش است این درحالی است که بخشهای دیگر اصلاحطلبان هم اکنون با این چالش دست و پنجه نرم میکنند که
چه کنیم تا دوباره مردم را به سمت خودمان بکشانیم. صادق زیباکلام درباره نگاه کارگزاران به صحنه سیاسی 1400 میگوید:«دیگر آن 24میلیونی که در اردیبهشت ماه سال 96 پای صندوقهای رای حاضر شدند و به حسن روحانی رای دادند، انگیزهای برای شور و نشاط سیاسی ندارند. حزب کارگزاران این واقعیت تلخ اما ساده را نمیخواهد قبول کند چون امیدوار است در ماه آخر منتهی به انتخابات ریاست جمهوری تغییر و تحولاتی به وجود آید، قبض و بسطهایی رخ دهد و یک دفعه ستاره بخت و اقبال علی لاریجانی بشکفد. آنها نمیخواهند قبول کنند که ما مشکل داریم.» نگاه زیباکلام به اینکه کارگزاران مترصد این است که به سمت لاریجانی غش کند در ماههای اخیر بارها مورد توجه قرار گرفته است. برخی سیگنالهایی که از سوی چهرههای اصلی این جریان شنیده میشود نیز گویی حکایت از همین موضوع دارد.
> تناقض!
به عنوان نمونه دیروز حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران گفت: «در گام بعدی فهرستی از شخصیتهای مورد توجه و حمایت حزب آماده کردیم و تاکنون با رایزنیهایی که با این شخصیتها صورت گرفته؛ «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهوری و «محسن هاشمی» رئیس شورای شهر تهران برای حضور و نامزدی در انتخابات اعلام آمادگی نکردند و تا امروز پیشنهاد حزب را نپذیرفته اند. درباره دیگر شخصیتهای مورد توجه هم حزب در حال بررسی است تا نامزدی را که توانایی بیشتری برای تحقق برنامه جسورانه اقتصادی کارگزاران دارد، انتخاب کند.» مرعشی درباره موضوع تایید صلاحیت نامزدها با اشاره به اینکه تصور نمیکنم در مدت باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری تغییرات مهمی در سیاستهای کلی نظام به وجود بیاید؛ تصریح کرد:«علیرغم اینکه ممکن است منتقد کارکرد نهادهایی مانند شورای نگهبان هم باشیم اما ترجیح میدهیم با لحاظ کردن محدودیتهای موجود راهی برای برگزاری انتخاباتی پرشور و تشکیل دولتی فنی و کارآمد پیدا کنیم.»
اعلام زودهنگام این موضوع که چه کسانی حاضر به حضور در انتخابات نیستند میتواند مقدمهای برای هدف اصلی یعنی همان ائتلاف با لاریجانی باشد. در واقع با توجه به آنکه کارگزارانیها بارها با این انتقاد مواجه شدهاند که چرا به دنبال ائتلاف هستید و نه یک گزینه 100 درصد اصلاحطلب، گویی از طریق راهکار مهندسی معکوس به دنبال رسیدن به لاریجانی هستند! پیش از این محمد عطریانفر دیگر عضو این حزب نیز گفته بود: «چنانچه اصلاحطلبان موفق نشدند تا شخصیتهای صالح و ذاتی خود را از سنگلاخ نهادهای نظارتی عبور دهند چه باید کنند؟ آیا میتوان به عنوان یک سیاستمدار حزبی فعال شرکت کرد، بیآنکه نامزد انتخاباتی داشت؟» معاون سیاسی پیشین وزارت کشور افزود:«اگر اصلاحطلبان در شرایط بینامزدی قرار گرفتند چه باید بکنند؟ بنظر میرسد نمیتوانند مخاطبان خود را یله و رها کنند لاجرم باید آنها را بسوی «اصلح موجودین» ترغیب کنند. کما اینکه این اتفاق در انتخابات سال ۹۲ رخ داد. وقتی مرحوم هاشمی رفسنجانی را به عنوان شخصیت مورد اجماع ازدست دادیم، سراغ حسن روحانی رفتیم.» او همچنین در مصاحبه دیگری گفته است:« شورای نگهبان کاندیدای حزب کارگزاران را نمیپذیرد.» اما حسین مرعشی در پاسخ به اینکه گفته میشود تمایل کارگزاران به دنبال لاریجانی است گفته بود:«این یک دروغ بزرگ است. حزب کارگزاران تاکنون هیچ دیداری با آقای لاریجانی نداشته است و اصلا معلوم نیست که خود او بخواهد به عرصه انتخابات وارد شود یا خیر. کارگزاران اکنون چهار نامزد حزبی دارد و نیازی ندارد از آقای لاریجانی حمایت کند.» سوال اینجا است که چطور یک عضو این حزب معتقد است کاندیدای کارگزاران تایید صلاحیت نمیشود و دیگری با تکذیب تمایل به لاریجانی میگوید خودمان چهار کاندیدا داریم؟!
> اصلاحطلبان کاندیدا ندارند؟
اما مانور بیش از حد کارگزاران بر روی این نکته که با وجود روند تایید صلاحیتها احتمالا گزینهای برای اصلاحطلبان باقی نخواهد ماند چقدر به واقعیت نزدیک است؟ این موضوع از سوی این جریان درحالی مطرح میشود که چهرههای شناخته شدهای در میان اصلاحطلبان حضور دارند که به احتمال بسیار مشکلی برای تایید صلاحیت نیز نخواهد داشت. به عنوان نمونه پیش از این علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرده بود که محمدرضا عارف از گزینههای اصلاحطلبی است که میتواند از مرحله تایید صلاحیتها نیز عبور کند. عارف پیش از این درباره احتمال حضور خود در انتخابات گفته بود:«بنابراین راهبردی که من شخصا در نظر دارم حضور مردم است و پس از آن حضور جدی اصلاحطلبان در انتخابات است. البته برای اصلاحطلبان انتخابات شوراها از اهمیت بالایی برخوردار است و کمتر از ریاستجمهوری نیست. در این مسیر اگر من باید به میدان بیایم راحت به میدان میآیم و اگر هم نباید بیایم بر اساس خرد جمعی عمل خواهم کرد.» یکی دیگر از چهرههایی که اصلاحطلب است و احتمالا مشکلی برای تایید صلاحیت ندارد نیز مسعود پزشکیان است. گفته میشود اقبال احزاب اصلاحطلب به «مسعود پزشکیان» بالاست و از این حیث او در اولویت سه تا ۴ حزب اصلاحطلب به عنوان نامزد نهایی برای ۱۴۰۰ و معرفی به بزرگان جریان اصلاحات قرار دارد. شرایط بوجود آمده به دلیل کرونا و همچنین تحلیلهایی که برای اولین بار توسط یک جامعه شناس اصلاحطلب در خصوص اینکه شاید رئیسجمهور بعدی یک پزشک باشد را هم میتوان در راستای زمینه چینی و سنجش شانس پزشکی همچون پزشکیان برای انتخابات ۱۴۰۰ دانست. آنطور که وب سایت تابناک مدعی شده پزشکیان درخصوص حضور در انتخابات چندی پیش دیداری را نیز با رئیس دولت
اصلاحات داشته است که این امر میتواند حاکی از این باشد که خود او نیز بیمیل نیست. در واقع اگر برخی که امکان تایید صلاحیت دارند اما خودشان حاضر نیستند حضور یابند مانند ظریف را نیز کنار بگذاریم اصلاحطلبان دست کم دو مهره کاملا اصلاحطلب شناخته شده برای حضور در 1400 دارند که توان عبور از مرحله تایید صلاحیت را نیز دارا میباشند. موضوع مهم این است که اساسا مگر یک جریان یا حزب در هر دوره توان ارائه چند کاندیدای بالقوه را دارد؟ به عبارت دیگر نیازی نیست که اصلاحطلبان 10 کاندیدا داشته باشند که هم تجربه مدیریتی داشته باشد و هم از مرحله تایید صلاحیت بگذرند! وجود دو کاندیدا خود میتواند دارایی مهمی باشد و اصلاحطلبان باید با توجه به مدت زمان باقی مانده به دنبال حداکثرسازی شانس کاندیداهای خود باشند. جلسات پی در پی و بحثهای حاشیهای نمیتواند راهگشا باشد. اگر هدف، برخی احزاب اصلاحطلب این است که در راستای آرمانهای
اصلاحات گام بردارند مسیر آن حمایت از کاندیدای 100درصد اصلاحطلب است اما اگر هدف این است که به هرشکلی برخی در قدرت بمانند و منافعی ببرند در این صورت میتوان داشتههای موجود را یا تخریب کرد و یا حذف کرد تا در نهایت به گزینهای رسید که ریسک کمتری دارد! اصلاحطلبان یکبار برای پیروزی با ریسک کم در سال 92 گزینه اصلی خود را کنار گذاشتند و از روحانی حمایت کردند هرچند که انتخابات را بردند اما اعتبار خود را باختند!ای بسا اگر در آن سال انتخابات را باخته بودند امروز شرایط بهتری داشتند!
سایر اخبار این روزنامه
گویی با حذف گزینههای موجود کارگزاران به دنبال رسیدن به «اصلح موجودین» است
وزیر بهداشت: مردم نسبتاً افسردهای داریم؛ هنرمندان به کمک بیایند
عیارنظرسنجیها در آمریکا
مشکل آلودگی هوا کجاست
مدیریت کار آمد؛ لازمه توسعه
و هنوز کرونا
وقوع زلزله شدید در ترکیه؛ 14 کشته و ۲۲۰ مصدوم
تو را به جشن تولد فراخوانده بودند!
انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا؛ پیچیده و مبهم !
به طرز عجیبی از پتانسیلهای بندرآزاد چابهار غافل هستیم!
نکاتی درباره طرح ممنوعیت صدور پروانه برای بازنشستگان
پیامهای یک سرقت
گوسفندداری؛ عاقبت برند «آزمایش»