روزنامه آرمان ملی
1399/08/28
عدم تحريم تسليحاتي ساز مخالف اروپا با ترامپ بود
آرمـان ملـي- عليرضا پـورحسين: وزراي امـور خـارجه آلـمان و فــرانـسه در صــحبـتهايـي دربــاره سيـاستهاي آتي کشورهاي اروپايي درباره مسائل مختلف از جمله توافق هستهاي ايران با وجود روي کار آمدن دولت جو بايدن رئيسجمهور منتخب آمريکا در ژانويه 2021 مدعي شدند که ما به عنوان اروپاييها ميخواهيم به رويکردي مشترک براي اطمينان حاصل کردن از ماهيت منحصرا صلحآميز برنامه هستهاي ايران ملحق شويم. وزراي خارجه آلمان و فرانسه همچنين اين کار را براي کنار آمدن با به گفته آنها چالشهاي ديگري که ايران براي امنيت اروپا، آمريکا و منطقه ايجاد ميکند، مهم خواندهاند. ماس و لودريان تاکيد کردهاند که اروپا ديگر همانند گذشته نيست و در سياستهاي خود استقلال بيشتري از آمريکا پيدا کرده است. روز گذشته نيز رئيسجمهوري فرانسه چنين ادعايي را در قبال صحبتهاي وزير دفاع آلمان مطرح کرد و عنوان کرده بود که ما تمام عواقب تاثيرپذيري اروپا از آمريکا را در مذاکره با ايران ديديم. ما اروپاييها ميخواستيم در چارچوب برجام باقي بمانيم و آمريکايي ها آن را ترک کردند و سپس ديديم که هيچ شرکت اروپايي قادر نبوده است به خاطر ترس از تحريمهاي آمريکا به تجارت با ايران ادامه دهد. صحبتهايي که در تحليل آن بسياري بر اين باور هستند که صحت ندارد و اروپا در وراي تهديدات آمريکا ميتوانست در عرصه تجارت از طريق اينستکس همکاري کند اما عملا در اين عرصه کوتاهي کرده است. در راستاي بررسي اين مساله «آرمان ملي» گفتوگويي با جلالساداتيان، سفير پيشين ايران در بريتانيا داشته است که در ادامه ميخوانيد.با توجه به سبقه تاريخي اروپا، آيا اساسا اروپا ميتواند نگاه مستقلانهاي از ايالاتمتحده در موضوعات مختلف داشته باشد؟
اتحاديه اروپا که رهبري آن با دو کشور آلمان و فرانسه است، حتي از زمان دوران بيل کلينتون نيز با ايالاتمتحده مشکل داشتند. آنها تلاششان بر اين بوده است که زماني که بر خود اسم اتحاديه اروپا ميگذارند بتوانند به سمت استقلال راي نيز گام بردارند. در هر صورت به علت شرايطي که اروپا دارد و با توجه به اتفاقاتي که در جنگ جهاني دوم رقم خورد و فرانسه بهصورت کامل به تصرف آلمان درآمده بود و حتي بريتانيا نيز ضربات زيادي خورده بود و چيزي نمانده بود تا آلمان با پا گذاشتن به خاورميانه اين کشورها را قيچي کند و کار را يکسره کند. اگر اين اتفاق رقم ميخورد، آلمان امروز ابرقدرت جهان بود. در همان برهه زماني اروپا دست کمک به سمت ايالاتمتحده دراز کرد و آمريکا نقش بسيار مهمي در نجات اروپا داشت. به همين علت اروپا به نوعي وامدار آمريکا شد و اين وامداري از طريق طرح مارشال و کمکهاي که ايالاتمتحده براي بازسازي اروپا انجام داد، دوچندان شد. به لحاظ ساختاري نيز امنيت اروپا زيرمجموعه ناتو قرار گرفت که فرماندهي آن نيز تا به امروز برعهده ايالاتمتحده آمريکاست. تا زماني که نظام دوقطبي در جهان حاکم بود، اروپا به صورت کامل پيرو سياستهاي آمريکا بود و پس از فروپاشي شوروي نيز چند مرتبه تلاش کردند تا مستقلتر از گذشته باشند و حتي چند مرتبه فرانسه بحث ارتش مستقل اروپايي را نيز مطرح کرده بود اما تا به امروز به نتيجه رسيده است.
به چه علت اين کليدواژه استقلال با محوريت موضوع برجام از سوي سياستمداران اروپايي چندين بار تکرار شده است؟
اين مقوله استقلال زماني پررنگتر شد که ترامپ اعلام کرد که اروپا بايد به جاي 1.8 درصد توليد ناخالص داخلي خود، 4 درصد را به ناتو کمک کند. در پي اين اظهارات بود که رئيسجمهوري فرانسه دوباره اين بحث را زنده کرد و در گام نخست نيز عنوان کرد که بايد اروپا ارتش مستقل از ناتو و آمريکا داشته باشد. بهدنبال اين اظهارات برخورد لفظي ميان ترامپ و مکرون پيش آمد که عملا مکرون در اين خصوص کوتاه آمد. آنها امروز ترامپ را مقصر برگزيت و عدم انسجام اروپا ميدانند به همين علت، دلخوري اروپا از آمريکا بيشتر شده است. ترامپ بهواسطه تقويت ناسيوناليسم سبب شد در هلند، ايتاليا، اسپانيا و آلمان، احزاب وابسته به اين گرايش در مجلس کرسيهاي بيشتري به دست آورند اما هنوز به اکثريت نرسيدهاند و يک شکافي ايجاد کرده است. اين علتها سبب شده است تا اروپا امروز تا به اين ميزان از آمريکا و ترامپ فاصله گيرند. بايد توجه داشت که در دوره دموکراتها نيز اين اختلافات وجود داشته است. آمريکا عملا همچون يک برادر بزرگتر اجازه حرکت به اروپا نداده و اين امر سبب دلخوري فراوان اروپا از آمريکا شده است. اروپا نه فقط بهواسطه برجام و اقتصاد بلکه به علتهاي مختلف همواره به دنبال اين بوده است تا مستقل از آمريکا عمل کند.
برجام و خاورميانه در اين اختلافات آمريکا و اروپا چه نقشي دارند؟
اختلافات اروپا و آمريکا در خاورميانه نيز ريشهدار است. از اختلاف بر سر حمله به ليبي تا استقرار نيروهاي بريتانيايي در جنوب عراق که منجر به اختلافاتي با ايالاتمتحده و ترک کامل اين کشور توسط بريتانيا شد. حتي بريتانيا داراي روابط بسيار تنگاتنگ با آمريکا نيز دچار تعارضات جدي با آمريکا شده است. عملا اين اختلافات در سوريه نيز تکرار شد و عملا سيل عظيم مهاجران و جنگزدگاني که راهي اروپا شدند باز هم اروپا را به دردسر انداخت. اين جدالها تا مساله ايران و برجام ادامه پيدا کرد و آخرين تقابل اروپا و آمريکا به تمديد تحريمهاي تسليحاتي ايران بازميگردد که اروپا کاملا دور دولت ترامپ را خالي کرد و در جهان فقط دومينيکن از دولت ترامپ حمايت کرد. اينها نشانههاي بسياري است که تعارض و تضاد ميان سياستهاي اروپا و آمريکا را نشان داده است. در اين ميان، مکرون زماني که خيالش راحت شد که ترامپ بازنده انتخابات است، اين قبيل اظهارات را درخصوص ايران به زبان ميآورد تا خود را با دولت آينده آمريکا همسو نشان دهد. اروپا پس از رفتن ترامپ، حرف از استقلال ميزند در صورتي که در گذشته جرات چنين حرفهايي را نداشتند.
سایر اخبار این روزنامه
توهم حمله به تاسیسات هستهای ایران!
عدم تحريم تسليحاتي ساز مخالف اروپا با ترامپ بود
بازهم مخالفت با مراسم خسرو آواز ايران
به متخلفان کرونایی رحم نکنید!
بورس با مصوبات جديد احيا مي شود
مطبوعات گفتند و گوش شنوایی نبود!
معنای مشروعیت در ظرف جمهوریت
ارکستر ناهماهنگ
۴۰ روز در فراق استاد شجریان
مطبوعات گفتند و گوش شنوایی نبود!
آمریکا و سیاستهای جدید بایدن
آزمون انتخاباتي شوراي نگهبان
فرصت پذيرشFATF را از دست ندهيد
خودکشی یک دانشآموز دیگر، بازهم پای تبلت در میان است؟