رضا دهکی گمشده در بی اطلاعی

این که این روزگار عصر اطلاعات و ارتباطات است سخنی تکراری است. با این حال درک این زمانه گویا هنوز از سوی تیم‌های اطلاع‌رسانی چنان که باید و شاید شکل نگرفته است. عملکرد ضعیف در زمینه اطلاع‌رسانی در شرایط گوناگون نشان داده است که اهمیت اطلاع‌رسانی خوب و ارائه اطلاعات جامع، کافی، دقیق و مرجع‌سازی مطمئن چقدر از سوی روابط‌ عمومی‌ها و مشاوران اطلاع‌رسانی نهادهای گوناگون حاکمیتی مغفول مانده است. البته این ضعف تنها متوجه این طیف نیست و درک اهمیت فاز اطلاع‌رسانی و روابط‌عمومی در تصمیم‌گیری‌ها و رویدادهای گوناگون در بسیاری از مسئولان هم دیده نمی‌شود.
طرح‌ها و رویدادهای گوناگون در هر حوزه‌ای، اغلب نیازمند پیوست‌های فراحوزه‌ای هستند که بی توجهی به آن‌ها عواقب نامطلوبی دارد. چنان که به عنوان مثال طرح‌های صنعتی به پیوست‌های زیست‌محیطی و اجتماعی نیازمندند و برخی تصمیم‌گیری‌های اقتصادی باید پیوست امنیتی هم داشته باشند. به همین ترتیب قابل پیش‌بینی است که تقریبا هر طرح رویدادی در عصر اطلاعات و ارتباطات، نیازمند پیوست‌های اطلاع‌رسانی و روابط‌عمومی هم باشد.
مثال‌های فراوان و ریز و درشتی وجود دارد که نشان می‌دهد تصمیم‌گیری درباره اطلاع‌رسانی حتی درباره برخی طرح‌ها و رویدادهای با دربرگیری کلان ملی هم چندان حساب شده نیست. نمونه بارز آن در این روزها، موضوع مقابله با بیماری کووید19 یا همان کروناست که در طول حدودا 10 ماهی که از آغاز رسمی آن در ایران – و یک سالگی مطرح شدنش در جهان با تایید اولین نمونه در ووهان چین – می‌گذرد، هنوز ضعف‌های بسیاری دارد. فارغ از اطلاع‌‌رسانی‌های پراکنده، ضعیف و حتی گاه اشتباه و متناقض اولیه و تغییرات مراجع سخنگویی و اطلاع‌رسانی – ستاد ملی مبارزه با کرونا تازه کمتر از یک ماه است که به فکر تعیین سخنگو افتاده! – در آخرین نمونه که محدودیت‌های ویژه که از روز شنبه، اول آذر ماه شروع شده است نیز با حفره‌های اطلاعاتی فراوانی روبرو بود. مثلا اگر در جست‌وجوی اخباری درباره میزان جریمه خودروهای شخصی در بازه زمانی 9 شب تا 4 صبح باشید، به دو تعبیر 200 هزار تومان و 500 هزار تا یک میلیون تومان می‌رسید. یا درباره فعالیت تاکسی‌های اینترنتی در این بازه زمانی، هر چند اعلام شده که بلامانع است، اما هنوز سازوکار مشخصی برای احراز تاکسی اینترنتی بودن یک خودرو یا نحوه پیگیری و شکایت در صورت بروز خطا مطرح نشده است. در حالی که موضوع محدودیت‌ها یک هفته پیش از آغاز آن مطرح شد، اما تا اواخر هفته طول کشید تا سردرگمی کسب‌وکارهای گوناگون درباره این که مشمول تعطیلی می‌شوند یا نمی‌شوند تا حدی حل شود. فلسفه برخی از این تصمیمات هم برای بسیاری جای سوال دارد و مشخص نشده است. مثلا در شرایطی که شهرهای ایران غالبا فاقد زندگی شبانه هستند، محدودیت تردد در ساعت‌های 9 شب تا 4 صبح قرار است چگونه و چه میزان در کنترل بیماری موثر باشد؟ اگر چنان که مسئولان می‌گویند این تصمیم تلاشی برای کاهش دورهمی‌های مردم است، چرا پاسخی به این مساله که رفت و برگشت به/از دورهمی‌ها، به وسیله آژانس‌ها و تاکسی‌های اینترنتی – که فعالیت
مثال‌ها درباره موضوع کرونا و حتی موضوعات دیگر فراوانند. با این حال فراتر از این مصادیق باید این نکته را یادآوری کرد که آثار، عواقب و نتایج منفی ضعف اطلاع‌رسانی و روابط‌عمومی فراتر از سردرگمی جامعه در مواجهه با یک رویداد یا تصمیم است. اطلاع‌رسانی ضعیف، هم بستر انتشار شایعات را فراهم می‌کند و هم اعتماد عمومی را کاهش می‌دهد. در کنار این‌ها اگر موضوعی نیازمند همراهی جمعی مردم باشد، ارائه اطلاعات کافی به مردم، بر میزان این همراهی هم تاثیرگذار خواهد بود. در روزگار گستردگی کانال‌های ارتباطی، فراتر از اطلاع‌رسانی گسترده، اعتبار منبع اطلاعات هم مهم است که علی‌رغم تاکیدهای کلامی، هنوز اهمیتش برای بسیاری مکتوم به نظر می‌رسد. حتی ممکن است این عدم ارائه اطلاعات کافی و دقیق، برخی سوءاستفاده‌ها و وقوع جرم – چنان که درباره کلاهبرداری‌ها در طرح‌هایی مثل ثبت‌نام کارت سوخت و تعویض کارت ملی هم مطرح بود – را فراهم سازد. این بی
سایر اخبار این روزنامه