روزنامه آرمان ملی
1399/09/15
نان برخی در وجود تشنج است تا گفتوگو
چرا تحرک جريانهاي سياسي در ايران براي حضور در انتخابات رياستجمهوري آينده پس از شکست ترامپ نسبت به گذشته بيشتر شده است؟اين موضوع را بايد از دو منظر مورد تحليل و بررسي قرار داد. نخست از منظر تحولات بينالمللي و دوم از نظر تصميمات سياسي که در درون کشور براي انتخابات گرفته شده است.آنچه در سال98 رخ داد اين بود که بخش عمدهاي از اصلاحطلبان که همواره به انتخابات رونق ميبخشند در انتخابات شرکت نکردند. به همين دليل کساني که در اين انتخابات پيروز شدند نماينده اکثريت مردم حوزههاي انتخاباتي خود نبودند. به همين دليل نميتوان اين افراد را به عنوان نماينده همه مردم قلمداد کرد. در نتيجه سازوکار گزينشي يا غير گزينشي عمل کردن در انتخابات آينده نقش تعيينکنندهاي در ميزان مشارکت احزاب و گروههاي سياسي و به تبع آن مردم خواهد داشت. تا زماني که به صورت گزينشي افرادي را مشخص و آنها را در معرض آراي مردم قرار ميدهد نميتوان انتظار داشت مشارکت حداکثري مردم و جريانهاي سياسي در انتخابات شکل بگيرد. در چنين شرايطي محتوا و معناي واقعي انتخابات تحتتأثير قرار ميگيرد. اگر قرار است انتخابات با مشارکت بالا برگزار شود بستگي به نوع عملکرد مسئولان دارد. نکته ديگر به فضاي عمومي کشور و مشکلات زندگي مردم بازميگردد. امروز ما با مجلسي مواجه هستيم که تازه کارند. در چنين شرايطي تحريمهاي اقتصادي نيز ناکارآييها را تشديد کرده است. بنده معتقدم 30 درصد مشکلات کنوني کشور به دليل ناتواني و ناکارآمدي دولت است و 70 درصد مشکلات ناشي از مجادلات بينالمللي ايران در منطقه و عرصه جهاني است. امروز ما اقتصاد بدون نفت را پس از 40 سال به صورت تحميلي تجربه ميکنيم. اين وضعيت نيز مشکلات زيادي براي زندگي مردم به وجود آورده و آنها را نسبت به وضعيت موجود ناراضي کرده است. هنگامي که مردم نسبت به وضعيت موجود رضايت نداشته باشند مشارکت آنها در انتخابات کاهش پيدا خواهد کرد.
آيا تغيير مناقشه به مذاکره ميتواند انگيزه جريانهاي سياسي و مردم را به حضور بيشتر در انتخابات فراهم کند؟
بله؛ اگر دولت بتواند شرايطي را به وجود بياورد که تحريمها کمرنگ شود و دولت سياستهايي را اتخاذ کند که مشکلات را از روي دوش مردم بردارد تا مردم شاهد ارزاني کالاهاي مورد نياز خود باشند مردم در انتخابات آينده مشارکت بالايي خواهند داشت. مردم همواره نشان دادهاند که به سرنوشت کشور و نظام علاقهمند هستند و در شرايطي که نياز به حضور آنها باشد، حضور خود را دريغ نخواهند کرد. اين اتفاق در شرايطي رخ خواهد داد که دولت بتواند تا زمان انتخابات تغيير جدي در زندگي اقتصادي مردم به وجود بياورد. در غير اين صورت اگر عدهاي قصد داشته باشند فضا را مشنج کنند تا گفتوگوهاي بينالمللي صورت نگيرد و درگيريها به همين شکل باقي بماند و شکل حالت تصاعدي پيدا کند ميزان مشارکت مردم کاهش پيدا خواهد کرد.
چرا اقتصاد ايران بايد با انتخاب يک رئيسجمهور در آمريکا تحتفشار قرار بگيرد و با شکست وي با رونق مواجه شود؟ چرا فضاي داخلي تا به اين اندازه تحتتأثير چالشهاي بينالمللي قرار گرفته است؟
بنده با کساني که عنوان ميکنند «سگ زرد برادر شغال است» موافق نيستم. با کساني که به همه روسايجمهوري آمريکا به يک چشم نگاه ميکنند و بين آنها هيچ تفاوتي قائل نيستند موافق نيستم. سياستهاي خصمانه ترامپ تنها عليه ايران نبود. وي با اغلب کشورهاي جهان براساس منافع آمريکا وارد جنگ و ستيز شد. ترامپ به مثابه تاجري بود که در مواجهه با ديگر کشورها تنها به منافع خود فکر ميکرد. واقعيت اين است که ترامپ سياستمدار نبود؛ بلکه يک معاملهگر بود. هنگامي که وي به صراحت حکام عربستان را به گاو شيرده تشبيه ميکند نشان ميدهد وي نگاهش به معادلات بينالمللي نگاهي سياسي نيست، بلکه نگاهي منفعتطلبانه و اقتصادي است. آنچه در دوران رياستجمهوري ترامپ در جهان رخ داد مشکلات و چالشهايي بود که وي براي اغلب کشورهاي جهان به وجود آورد.حضور ترامپ در کاخ سفيد سبب نوعي عقبافتادگي در بسياري از معادلات بينالمللي شد.با اين وجود با پيروزي بايدن در انتخابات شرايط براي ايران به شکلي است که امکان گفتوگوي منطقي بين طرفين وجود دارد.بايدن برخلاف ترامپ تهديد نميکند؛ بلکه عنوان ميکند من قصد دارم مذاکره کنم و مناقشات را به صورت مسالمتآميز حل کنم. اين نشانه خوبي است. به همين دليل ما نبايد به شکلي رفتار کنيم که فرصت گفت وگو، دوباره به تهديد تبديل شود. برخي از کشورهاي معاند نيز به دنبال رويکردي هستند که خصومت آمريکا با ايران در زمان ترامپ همچنان پابرجا بماند و بايدن نيز همين سياستها را دنبال کند. اين در حالي است که اظهارات و رفتار بايدن تفاوتهاي جدي با رفتارهاي ترامپ دارد.جامعه ايران نيز اين تفاوتها را درک ميکند و به همين دليل نيز پس از شکست ترامپ، واکنش مثبتي به اين مساله نشان داده است. البته اين اتفاق تنها در ايران رخ نداد و در کشورهاي ديگر نيز وجود داشت. نظم جديدي در جهان شکل گرفته که در رأس اين نظم جديد آمريکا وجود دارد. اين قدرت نيز بيش از اينکه به صورت جهاني رفتار کند بيشتر براساس منافع خود وارد معادلات بينالمللي ميشود. با اين وجود احتمال اينکه ايران بتواند با مجموعه دولت بايدن گفتوگوي بهتر و موثرتري داشته باشد، وجود دارد. در اين گفتوگوها نيز ما بايد براساس منافع ملي خود برخوردکنيم. اينکه برخي گمان ميکنند پرخاشگري کردن ميتواند منافع ملي را تأمين کند، رويکرد اشتباهي است.
با توجه به رويکرد ترامپ نسبت به ايران و هزينههايي که در دوران رياستجمهوري وي به ايران تحميل شده آيا انعطاف لازم در مسئولان تصميمگير کشور براي مذاکره با بايدن وجود دارد؟
نظام ما غيرمنعطف نيست و در صورت لزوم از انعطاف کافي برخوردار است و اين رويکرد را در گذشته نيز نشان داده است. مذاکرات پينگپنگي بين ايران و آمريکا نيز همواره به صورت رسمي يا غيررسمي وجود داشته است. با اين وجود مواضع دولت آمريکا نسبت به ايران همواره خصمانه و يکجانبه بوده است. با چنين رويکردي جمهوري اسلامي نميتوانسته با آمريکا سر ميز مذاکره بنشيدند؛ نه اينکه نميخواسته. بدونترديد اگر آمريکا از مواضع غيراخلاقي و غيرمدني خود دست بردارد دليلي وجود ندارد که با آنها مذاکره نشود. فرهنگ تشيع همواره ما را به گفتوگو کردن توصيه کرده ولي گفتوگو کردن به معناي پذيرش ذلت و خواستههاي طرف مقابل نيست.
چرا طيف راديکال راست بهخصوص در مجلس شوراي اسلامي به دنبال مقصر جلوه دادن دولت آقاي روحاني به عنوان مقصر اصلي مشکلات کشور هستند؟پشت پرده چنين رويکردي چه اهدافي است؟
شايد افرادي که از اين رويکرد پيروي ميکنند از اساس با همين مأموريت انتخاب شدهاند. اينکه دولت آقاي روحاني داراي نقاط ضعفي هستند و موفق نشدهاند به نيازهاي جامعه پاسخ بدهند يک موضوع جداست اما اينکه کشور در شرايط تحريم و چالشهاي جدي بينالمللي قرار دارد واقعيتي است که همه مردم شاهد آن هستند. در چنين شرايطي اگر کساني به صورت عمد يا غيرعمد اين چالشها را مشاهده ميکنند اما به دنبال تخطئه دولت هستند مجموعه بيانصافان را تشکيل ميدهند. همين افراد کساني هستند که در گذشته خود را دلواپس معرفي ميکردند و امروز به بيانصافان تبديل شدهاند. تحريمهاي کمرشکني که در دولت آقاي روحاني عليه ايران اعمال شد هر دولتي را زمينگير ميکرد. بايد بين زماني که نفت را بشکهاي 140 دلار ميفروختند و امروز که دولت نميتواند نفت بفروشد تفاوت قائل شد. داوريهايي که امروز عليه دولت آقاي روحاني صورت ميگيرد مغرضانه و سياسي است.گاهي به نظر ميرسد عدهاي در حال سوء استفاده کردن از نارضايتيهاي مردم نسبت به مشکلات دولت هستند. سوال اينجاست که آيا دولت تنها مقصر وضيعت موجود است يا ديگراني که سهم مهمي در به وجود آمدن چنين وضعيتي داشتهاند؟ اگر دولت بخواهد در اين زمينه شفافسازي کند شايد زياد مناسب آينده کشور نباشد. به همين دليل نيز معتقدم خويشتنداري دولت در اين زمينه عقلايي است و آقاي روحاني بايد همين شيوه را ادامه بدهد. به هر حال چند ماه ديگر عمر دولت آقاي روحاني به پايان ميرسد و دولت بعدي چه اصولگرا و چه اصلاح طلب روي کار ميآيد. به همين دليل نيز ما بايد ياد گيريم که منصفانه درباره دولت قضاوت کنيم.
ترور شهيد فخريزاده سبب بهرهبرداري سياسي برخي گروهها بر ضددولت و مذاکرات احتمالي آينده شده است. از ديدگاه شما اين ترور چه تأثيري بر روند معادلات آينده ايران و کشورهاي غربي به خصوص آمريکا خواهد داشت؟
جمهوري اسلامي در زمينههاي امنيتي دستاوردهاي مهمي داشته است. با اين وجود ترور شهيد فخريزاده در صورتي رخ داده که مسئولان عنوان ميکنند از گذشته متوجه شده بودند اين دانشمند هستهاي کشورمان در معرض تهديد و ترور قرار دارد. سوال اينجاست که چرا تمهيدات لازم در اين زمينه لحاظ نشده که اين موضوع يک نقصان است. هنگامي که دانشمندان هستهاي کشور در خاک ايران ترور ميشوند به معناي اين است که دشمن در حال نشان دادن قدرت خود است. اگر ترور در کشور ديگري رخ ميداد شرايط متفاوت بود. از سوي ديگر براساس گزارش دبير شوراي عالي امنيت ملي اين ترور بدون عامل انساني و توسط سلاح خودکار انجام شده است. اين وضعيت نشان ميدهد عوامل صهيونيستي در دستگاهها نفوذ دارند و اطلاعات مورد نياز را در اختيار سرويسهاي اطلاعاتي دشمن قرار مي دهند. بايد شرايطي به وجود بيايد که سيستم امنيتي کشور براي مقابله با چنين ترورهايي آمادگي بيشتري داشته باشد.
آيـا استــراتـژي انـتـخـاباتـي اصلاحطلبان با توجه به پيروزي بايدن در انتخابات آينده تغيير کرده است؟ جريان اصلاحات چه برنامهاي براي حضور در انتخابات رياستجمهوري آينده خواهد داشت؟
اگر انتخابات آينده رقابتي و عادلانه باشد اصلاحطلبان تلاش خواهند کرد در مناسبات انتخاباتي نقشآفرين باشند. اگر قرار است مانند انتخابات مجلس يازدهم عمل ش.د و چهرههاي اصلي اصلاحطلب تاييد نشوند انگيزه اصلاحطلبان و به تبع آن مردم براي حضور در انتخابات افزايش پيدا نخواهد کرد. اگر گزينههاي مورد نظر جريان اصلاحات در انتخابات حضور داشته باشد جريان اصلاحات با يک رويکرد اجماعساز روي يک نفر اجماع خواهد کرد و با همه قدرت خود در انتخابات شرکت خواهد کرد. اصلاحطلبان تنها در يک انتخابات عادلانه و رقابتي شرکت خواهند کرد.
موضع اصلاحطلبان درباره گزينه نظامي و کانديداي غيراصلاحطلب چيست؟
ما با حضور نظاميان مشکل نداريم و نظاميان براي ما قابل احترام و جايگاه رفيعي هستند. با اين وجود نظاميان بيشتر براي امور نظامي و جنگ تربيت شدهاند. نظاميان براي مجادله و درگيري با دشمن تربيت شدهاند..به همين دليل گزينه نظامي مورد نظر جريان اصلاحات نيست. از سوي ديگر اصلاحطلبان زماني به سمت کانديداي اجارهاي حرکت کردند که چارهاي جز اين نداشتند. در جلسات خصوصي نيز نسبت به برخي رويکردهاي دولت آقاي روحاني انتقاداتي وارد ميشود اما در مجموع عنوان ميشود همين که آقاي روحاني در دوران رياستجمهوري خود کشور را وارد يک مجادله نظامي نکردهاند اتفاق مهمي رخ داده است. به همين دليل اصلاحطلبان گزينه آقاي روحاني را زياد هم نامناسب نميدانند و معتقدند اگر فرد ديگري به جاي ايشان به رياستجمهوري ميرسيد شايد وضعيت به شکل ديگري بود. واقعيت اين است که اصلاحطلبان براي مصلحتانديشي درباره کشور در استفاده از گزينه غيراصلاحطلب هزينه سنگيني پرداختند. اين در حالي است که در انتخابات رياستجمهوري آينده اين اتفاق رخ نخواهد داد و جريان اصلاحات تحت هيچ شرايطي از گزينه غيراصلاحطلب حمايت نخواهد کرد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
آیا مکانیزم ماشه فعال خواهد شد؟
یک طرح جنجالی و هزاران سوال بیپاسخ
شایستهسالاری و تخصصگرایی به فنا نرود
هر دو دنبـال تـخريب
نان برخی در وجود تشنج است تا گفتوگو
رشد درآمدزایی از بازار سهام در بودجه ۱۴۰۰
برای آن ۲ساعت و نیم مظلومیت
وضعیت نارنجی تهران با کدام منطق؟
واگذاري تراورس ابطال شد
ردپاي تفكيک جنسيتي در دولت؛ چرا واقعا؟
بگذاريم ديپلماتها، كارها را پخته پيش ببرند
«نارنجی»رنگِ بازگشت به زندگی
واكسن ايراني در تست مصونيت انساني

