ویروس واقعی در فضای مجازی

ترانه بنی‌یعقوب
گزارش نویس
جمله روی صفحه مانیتور کامپیوترش نقش بسته؛ بارها و بارها پاکش می‌کند و دوباره می‌نویسد. از خودش بارها این سؤال را می‌پرسد، کلید انتشار را بزنم یا نه؟ دستش اما روی دکمه دیلیت است. اظهار‌نظرش چندان عجیب و غریب نیست اما هر بار چیزی نوشته، چنان کامنت‌های ناخوشایندی گرفته که از نوشتنش پشیمان شده است. هر بار از خودش پرسیده مگر من چه گفتم که پاسخش این همه فحش و ناسزا بود؟ تازه پیام‌های خصوصی بماند.
نمی‌دانم چقدر برای شما این اتفاق افتاده؛ اینکه از ترس خشونت‌هایی که در فضای آنلاین می‌بینید، اصلاً از اظهارنظر و فعالیت در آن پشیمان شده باشید و به قول معروف عطای فعالیت بویژه در شبکه‌های اجتماعی را به لقایش بخشیده باشید. تازه اگر زن باشید این فشارها چند برابر می‌شود و در کنار خشونت‌های معمول آزارهای جنسیتی هم به آن اضافه می‌شود. چطور می‌توانیم با این خشونت‌ها در فضای مجازی مقابله کنیم؟ کرونا چقدر بر این آزارها تأثیر گذاشته؟ چقدر این فشارها به خودسانسوری ما در فضای واقعی منجر می‌شود؟


چندی پیش رئیس جمهوری از تصویب لایحه حفظ کرامت زنان در دولت خبر داد که بر‌اساس آن خشونت علیه زنان در فضاهای مختلف محدود می‌شود. طبق این لایحه همچنین اگر مردی برای زنی پیامی مستهجن ارسال کند به جزای نقدی درجه 6 محکوم می‌شود.
آزار زنان در فضای مجازی
مرضیه دانشجو و یک کاربر عادی شبکه اجتماعی توئیتر است از آنهایی که هراز گاهی درباره مسائل اجتماعی هم اظهار‌نظر می‌کند. او می‌گوید: «راستش را بخواهی خیلی اوقات احساس می‌کردم روح و روانم را در معرض انواع توهین و خشونت قرار داده‌ام. مثلاً کافی بود درباره یک خبری که تازه منتشر شده بود اظهار نظر می‌کردم که با حمله یک عده مواجه می‌شدم. فحش و ناسزاهای جنسیتی که اصلاً برایم غیر قابل تحمل بود. با خودم می‌گفتم مگر من چه گفته‌ام که این‌طوری باید فحش بشنوم؟ آدم‌هایی که ناشناسند احساس امنیت بیشتری می‌کنند و همه آنچه را که در درونشان می‌گذرد راحت بیرون می‌ریزند. راستش را بخواهی اول با بلاک کردن آدم‌ها شروع کردم بعد صفحه‌ام را پرایوت کردم و آخر سر هم از خیرش گذشتم و اکانتم را غیرفعال کردم و بیرون آمدم، مگر آدم چقدر حوصله دارد که در زندگی واقعی بجنگد و در فضای مجازی هم فحش بخورد.» او ادامه می‌دهد: «همین چند وقت پیش بود که در اخبار خواندم که مدلی پاکستانی به خاطر خشونت‌های مجازی مجبور به خودکشی شده. شاید مشکلات دیگری هم داشته اما این فشارها واقعاً کلافه‌اش کرده بود. وقتی برای اولین بار این خبر را خواندم با خودم گفتم چقدر عجیب اما الان می‌فهمم که چقدر می‌تواند این فضاها بی‌رحم باشد.»
حمید در اینستاگرام فعالیت دارد. از آنهایی است که بیشتر عکس غذا و گل و گیاه در صفحه‌اش به نمایش می‌گذارد. او می‌ِگوید: «من آدم پولداری نیستم اما دلم می‌خواست صفحه‌ای داشته باشم که در آن دیگر از بدبختی ننویسم. من عاشق آشپزی و گل و گیاهم و صفحه‌ام پر است از این تصاویر. اما نمی‌دانم همین موضوع چرا عده‌ای را تا این حد عصبانی می‌کرد که مدام به من انگ بچه قرتی، پولدار، تازه به دوران رسیده و... می‌زدند. حالا اینها بخش‌های خوب ماجرا هستند. خلاصه اینکه مجبور شدم صفحه‌ام را خصوصی کنم. هنوز هم وقتی یاد آن کلمات، جملات و آزارها می‌افتم می‌لرزم. می‌دانم این آزارها برای زنان صدبرابر بدتر است.»
اوباشی‌گری مجازی
دکتر هلیا عسگری، پژوهشگر رسانه، خشونت آنلاین را طیفی از ایجاد ترس تا پخش کردن اطلاعات افراد در فضای واقعی و همچنین خشونت‌های جنسیتی می‌داند که هر کدام پیامدهای خودش را دارد. او در اینجا ضمن برشمردن انواع خشونت‌های آنلاین، نحوه برخورد با آنها را تبیین می‌کند: «آزار آنلاین انواع مختلف دارد. در یک دسته‌بندی کلی به چند مورد می‌توان اشاره کرد. اولین مورد از آزار آنلاین تهدید و ترساندن آنلاین است؛ فرد آزارگر در این شیوه به هر طریقی که بتواند از جمله‌ایمیل و شبکه‌های اجتماعی و انواع پیام‌رسان‌ها به قربانی‌اش پیام می‌دهد و او را آزار می‌دهد. جعل هویت آنلاین دومین شیوه خشونت مجازی است؛ یعنی بدون اجازه فرد از عکس و اطلاعات شخصی او استفاده شود و اکانتی جعلی در یکی از شبکه‌های اجتماعی به نام قربانی باز شود. هدف این نوع خشونت صدمه زدن، کلاهبرداری و تهدید قربانی است این شیوه خیلی هم رایج و معمول است و بویژه در توئیتر بشدت دیده می‌شود. کلاهبرداری اینترنتی نوع دیگر خشونت مجازی است و بیشتر مربوط به سلبریتی‌هاست. گاهی اطلاعات شخصی فرد این‌طور به سرقت می‌رود. نوع دیگر خشونت مجازی گردآوری و انتشار اطلاعات شخصی افراد است. در این شیوه آزارگر اطلاعاتی از شخص به دست می‌آورد و از این طریق به قربانی آزار می‌رساند. اما یکی دیگر از انواع رایج خشونت مجازی همان «اوباشی‌گری مجازی» است که هدف این آزارگرها تخریب و تشنج در فضای آنلاین است و بیشتر هم از طریق فحاشی و انگ زدن و تخریب طرف مقابل انجام می‌شود. در این شیوه آزارگر تلاش می‌کند با فحاشی و اوباشی‌گری حرفش را به کرسی بنشاند تا وجهه اجتماعی و زندگی قربانی را تحت تأثیر قرار دهد. این افراد در بحث به جای استدلال فقط فحاشی می‌کنند. برای همین خیلی‌ها برای اینکه مورد این نوع آزار قرار نگیرند، حرف‌شان را نمی‌زنند و خودسانسوری می‌کنند. از پیامدهای اصلی این نوع خشونت مجازی همین خودسانسوری است. آخرین مورد آزار آنلاین همان پورنوگرافی یا ارسال تصاویر و پیام‌های مستهجن خصوصی است که برای افراد خوشایند نیست از یک عکس نامناسب گرفته تا ارسال جوک و حرف زدن درباره بدن و صورت و هر چیزی که یک نوع احساس ناامنی به فرد دریافت کننده می‌دهد.»  اما برای برخورد با این نوع آزارها و خشونت‌ها بویژه آزارهایی که حاوی آزارهای جنسی و کلمات مستهجن هستند چه باید کرد؟ عسگری در این‌باره می‌گوید: «خیلی وقت‌ها کاربران پیام‌هایی دریافت می‌کنند که تصادفی ارسال می‌شود یعنی آزارگر به صورت تصادفی یک تعداد پیام را برای عده‌ای می‌فرستد. بهتر است در این مواقع اصلاً جوابی ندهیم. اما گاهی این آزارها ادامه دار و با هدف است. در این باره بهترین روش آن است که وقتی این پیام‌ها را دریافت می‌کنیم با دیگران مشورت کنیم و شبکه‌ای از دوستان را ایجاد کنیم و تجربه‌ها را به اشتراک بگذاریم تا ببینیم چطور می‌توانیم با این موضوع برخورد کنیم. چون ممکن است چنان تحت فشارروحی قرار بگیریم که ندانیم چگونه برخورد کنیم.»
به گفته او اگر احساس کردیم که امنیت‌مان به خطر افتاده و این خشونت‌ها به فضای غیرآنلاین هم رسیده باید به مراجع قانونی شکایت کنیم.
ویروس جدید آزار
بد نیست بدانید که در زمان شیوع ویروس کرونا نوع جدیدی از آزارگری‌های آنلاین رواج یافته که بیشتر هم زنان را هدف قرار داده است. نازنین درباره‌اش می‌گوید: «دورکاری هم آزارهای آنلاین خودش را دارد؛ در این دوره بارها رئیسم به من پیام می‌دهد که الان یک جلسه فوری پیش آمده و باید جلسه بگذاریم اما ساعت چند است یازده و نیم شب. من آن موقع اصلاً آماده نیستم. لباس خانه به تن دارم و مجبورم آن موقع شب آماده شوم. گاهی اوقات حین کار و جلسه شوخی می‌کند. دائم می‌پرسم خب موضوع اصلی کار چیست اما جوابی نمی‌دهد. متوجه می‌شوم اصلاً نیازی به جلسه آنلاین نبوده. هر بار هم از پذیرفتن جلسه خودداری کرده‌ام بعد گفته چرا شما در دسترس نیستید، من دائم سرکارم و شما دورکارید و باید همیشه در دسترس باشید. چون حال و حوصله بحث و دردسر ندارم یا آنلاین می‌شوم یا تظاهر می‌کنم پیام را ندیده‌ام.»
عسگری هم این گفته‌ها را تأیید می‌کند اینکه از وقتی کرونا شیوع پیدا کرده شکل جدیدی از آزارگری و خشونت آنلاین رواج یافته: «دورکاری شکل جدیدی از آزارها را فراهم کرده و موجب احساس ناامنی بویژه درمیان بسیاری از زنان شده. این موضوع خیلی تازه است و درباره آن شکایت‌ها کمتر است چون اغلب آدم‌ها حتی نمی‌دانند در برابر آن چه واکنشی نشان دهند. خیلی‌ها بویژه زنان در این باره عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. برخی فکر می‌کنند این خشونت‌ها جزئی از روند کارشان است و اگر درباره‌اش صحبت کنند شغل‌شان به خطر می‌افتد. خیلی اوقات در همین تماس‌ها فرم اداری و نحوه صحبت‌ها شخصی می‌شود و شوخی‌هایی می‌شود که نباید بشود یا لباس‌هایی پوشیده می‌شود که مناسب نیست.»
سونیا غفاری، جامعه‌شناس درباره تبعات آزار در فضای مجازی می‌گوید: «خیلی‌ها این آزارها را جدی نمی‌دانند اما این آزارها تبعات جدی برای فرد دارد و فرد آسیب‌دیده با تبعات آن مدت‌ها درگیر می‌ماند. گاهی اوقات وقتی خشمگین است فحش و نفرین و تخلیه روانی‌اش را در این فضا انجام می‌دهد چون بسیار دم دست است.»
کلمات روی صفحه مانیتور نقش می‌بندد، دقایقی می‌گذرد، هنوز برای منتشر کردنش تردید دارد. نمی‌داند اگر این بار نظراتش را منتشر کند چه عکس‌العملی خواهد دید؟ نمی‌داند آیا این بار می‌تواند خشونت ناشی از آن را تحمل کند یا نه؟