دویدن در باتلاق یا چاره‌اندیشی برای باتلاق فدراسیون؟

سرمقاله فرشاد کاس‌نژاد   @Farshadcasnejad   آینده فوتبال ایران مسأله‌ای مهم‌تر از خبر و نظرهای روزمره است، مسأله‌ای مهم‌تر از جنگ و جدل‌های رسانه‌ای. آینده این فوتبال وابسته به اندیشه رئیس فدراسیون فوتبال است، آینده نسل‌ها و آینده یک حرفه برای پرشمار کسانی که با توپ پی زندگی می‌دوند و تماشاگرانی که فوتبال را به عنوان آینه مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه خود پی می‌گیرند. به انتخابات فدراسیون فوتبال نزدیک می‌شویم اما اخبار غیررسمی که درباره رد صلاحیت‌ها شنیده می‌شود، اگرچه نمی‌تواند به عنوان مستندات برای بحث استفاده شود اما نگرانی‌ها و حتی امیدواری‌هایی را پدید می‌آورد. فهرست‌هایی که هر کدام نام‌های متفاوت رد صلاحیت‌ شده را در خود دارد، می‌تواند این پیش‌بینی را به ذهن بیاورد که اگر اتفاقی در تضاد با اساسنامه و آئین‌نامه انتخابات رخ دهد، چه بسا دوباره انتخابات فدراسیون فوتبال را دچار پیچیدگی‌های تازه کند و به هشدارهای فیفا منجر شود. فیفا اگرچه با اصلاح اساسنامه فدراسیون فوتبال درهای انتخابات را به روی نامزدهای تازه باز کرد اما تأثیر اصلاح اساسنامه در چینش مجمع فدراسیون فوتبال آنچنان چشمگیر نیست که سلیقه انتخاب را دگرگون کند. علی کریمی تنها چهره‌ای است که با اصلاح اساسنامه برای پست ریاست فدراسیون فرصت ورود به عرصه را پیدا کرد و این البته فرصت‌سوزی بزرگی بود که به رغم گشوده شدن درها به روی نامزدهایی از طیف متفاوت نسبت به هیأت‌ رئیسه‌های اخیر فدراسیون، چهره‌های پرشماری رغبت نشان ندادند. این بی‌رغبتی حتماً می‌تواند ناشی از شانس اندک در رقابت باشد، رقابتی که می‌توان درباره کیفیت و سلامت و سلیقه در آن به بحث نشست و احتمالاً به نتیجه‌ای هم نرسید! هر چه هست و نیست، انتخابات فدراسیون فوتبال طبق سنت رایج در فدراسیون، فقط در پست ریاست حساسیت‌ برانگیز و مهم است، در حالی‌که شاید اهمیت دادن به سایر جایگاه‌های کلیدی فدراسیون منطقی باشد. آنها نیز اندیشه و نگاهی را با خود می‌آورند و در آینده فوتبال نقش مهمی بازی می‌کنند. در فوتبال ایران به دلیل قانون‌گریزی رایج، به دلیل آشفتگی‌های باشگاهداری که بخشی از آن توسط فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ قابل پیشگیری بود، به دلیل بحران‌های اقتصادی در تیم‌های ملی و کمیته داوران و کیفیت بحث‌برانگیز کمیته آموزش و چندین و چند نکته کلیدی دیگر در مسیر آینده، انتخاب رئیس فدراسیون سرنوشت‌ساز است، نه فقط برای مدیریت داخلی نهاد فدراسیون، بلکه برای آینده‌ای که با اندیشه و نگاه و تصمیمات آن فدراسیون رقم می‌خورد. همین دیروز علی کفاشیان، صاحب فرصت بیشترین سال‌های مدیریت فدراسیون فوتبال دست‌کم در ۴ دهه اخیر از باتلاقی حرف زد که رئیس فدراسیون باید در آن بدود و چندان بیراه هم نگفت. کفاشیان به تعبیر علی کریمی حتماً در تشکیل این باتلاق فرضی نقش دارد اما اینکه چنین باتلاقی هست و باید در آن دوید، همان تصویری نیست که رئیس فدراسیون آینده باید از کار خود داشته باشد. چاره‌اندیشی برای این باتلاق کار مهم‌تری است. برای ساختن آینده فوتبال ایران نیروی انسانی که خود را برای انتخابات فدراسیون فوتبال آماده کرده‌اند، از شناخته‌شده‌ترین چهره فوتبال تا مدیرانی که مرور سوابق مدیریت آنها خبر از تحول‌خواهی نمی‌دهد، کافی به نظر نمی‌رسند. فوتبال ایران کارهایی دارد و باید قدم در راه‌هایی بردارد و به اندیشه‌ای برای یافتن مسیرهای تازه نیاز دارد که جمع نامزدهای انتخابات فدراسیون خود را برای قدم برداشتن مجهز نکرده‌اند. هنوز حتی یک خط برنامه و حرف حساب از نامزدها نشنیده‌ایم، هنوز حتی یک ایده برای آینده لابه‌لای حرف‌ها و مصاحبه‌های آنها نشنیده‌ایم و البته منتظریم تا ببینیم بعد از اعلام اسامی تأیید صلاحیت شده، حرفی و نظری، بحثی و برنامه‌ای خواهیم شنید و خواند یا قرار است با متلک‌‌پرانی و پست و استوری و مصاحبه‌هایی با حرف‌های تکراری به روز انتخابات برسیم.