روزنامه آفتاب یزد
1399/11/18
آیا «جو بایدن» دچار بحران مشروعیت میشود؟
یک ـ سوم آمریکایی ها، بایدن را فاقد مشروعیت سیاسی برای حضور در کاخ سفید میدانند اما دو - سوم نظری دیگر دارند حتی اگر یک ـ سوم را
عدد مهمی بدانیم. در هر صورت برخی معتقدند دولت بایدن با بحران هویت و مشروعیت روبه رو است و برای این حرف خود دلیل نیز دارند؛ از یک رو حدود ۸۰ میلیون نفر اصلا در انتخابات شرکت نکردند و از سویی دیگر ۷۵ میلیون نفر به رقیب او یعنی ترامپ رای دادند و همچنین از ۸۰ میلیونی که به بایدن رای دادند حدود ۳۰ میلیون به دلیل مخالفت با ترامپ بوده و نه صلاحیت بایدن و این به زعم گروهی؛ یعنی بایدن به شدت دچار بحران هویت و مشروعیت است. این چالش مهم را با دو کارشناس مسائل آمریکا در میان گذاشتیم. در مشروعیت سیاسی به دو نظر متفاوت رسیدیم اما دیاکو حسینی و مهدی مطهرنیا متفق القول هستند که بایدن بدون امتیاز دادن روزگار آرامی طی نخواهد کرد
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: دوکارشناس مسائل آمریکا در گفتگو با آفتاب یزد به یک پرسش، پاسخهایی متفاوت میدهند؛ دیاکو حسینی بایدن را دارای مشروعیت سیاسی میداند در حالی که مهدی مطهرنیا بایدن را فاقد مشروعیت سیاسی معرفی میکند اما هر دو کارشناس معتقدند بایدن در دوران ریاست جمهوری خود باید نرمش، تعامل و همراهی بیشتری با مراکز قدرت داشته باشد که در عالم سیاست میتوان به آن امتیاز دادن نیز گفت. حسینی میگوید:«اگر دموکراسی را در نظر اکثریت بدانیم پس باید بپذیریم بایدن حائز اکثریت آراء شده پس هیچ دلیلی بر مشروعیت نداشتن وی وجود ندارد.» مطهرنیا معتقد است:« این دیدگاه، دیدگاه درستی است که یک ـ سوم مردم آمریکا بایدن را رئیس چمهور مشروع نمیخوانند زیرا آنها اساسا روی کار آمدن بایدن را ناشی از فرآیند گروههایی جهانیسازی میبینند که تلاش دارد آمریکا را پایگاه یک دولت بزرگ جهانی کند و بیش از اینکه به آمریکا بیاندیشد به یک جهان آمریکایی فکر میکند.»
> مشروعیت نظام سیاسی آمریکا
پایگاه تحلیلی «ریسپانسیبل استیت کرفت»، در یادداشتی به روند قدرت گرفتن آمریکا در قالب رویکرد امپریالیستی و سپس مرحله زوال آن اشاره کرده و دلایل متعددی را برای این فروپاشی بر شمرده است. یادداشت با اشاره به بحرانهای متعدد پیش روی آمریکا و از همه مهمتر شیوع بیماری «کرونا»، آغاز شده و روند فروپاشی این کشور را به فروپاشی امپراتوری روم شبیه میداند که در سراسر آمریکا حتی در ایالت ثروتمند مانند «کالیفرنیا» در جریان است.
از دیدگاه نویسنده یادداشت، روسای جمهور مختلف آمریکا از «مونرو» تا «روزولت»، از «ترومن» تا «بوش»، مجموعهای از آموزهها را برای مشروعیت دادن به دستاوردهای امپریالیستی بیان کردهاند؛ نتیجه این تغییر رویکرد از چندجانبه گرایی به یکجانبه گرایی،
سنگینی ۲۰ سال جنگهای ابدی و فاجعه بار بر مجموعه نظامی ریشه دار در اقتصاد آمریکا بود. نویسنده یادداشت در ادامه به سیاست خارجی «دونالد ترامپ»، چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا که سبب انزوای این کشور در عرصه بینالمللی شد، اشاره کرده و نوشت، اگرچه این اقدامها را ترامپ انجام داده، اما در واقع نتیجه مستقیم دکترین بوش بود؛ به این دلیل که وی برای نخستین بار آمریکا را از پیمان موشکی ضد بالستیک خارج و پروتکل «توکیو» برای مبارزه با تغییرات اقلیمی را رد کرد. همین آموزهها، زمینه حمله فاجعه بار و اشغال افغانستان و جنگ فاجعه بارتر عراق و گسترش بیش از حد حضور نظامی پنهان و آشکار آمریکا تقریبا در هر گوشه جهان را فراهم کرد تا به تحقق تخیلات ترامپ برسد.
> برای عدم مشروعیت سیاسی بایدن دلیلی وجود ندارد!
دیاکو حسینی کارشناس مسائل آمریکا در باره ی این ادعا که یک ـ سوم
آمریکایی ها، بایدن را فاقد مشروعیت سیاسی میدانند میگوید:
«در انتخابات آمریکا دموکراسی را دیدیم و آقای بایدن با اکثریت آرا به پیروزی رسید هر چند نامزد دیگر ترامپ هم رای بسیار بالایی داشت و انتخابات را زیر سوال برد ولی بر اساس نهادهای قانونی آمریکا انتخابات آمریکا مشروعیت کامل داشته و اگر دموکراسی معنیاش این باشد که اکثریت مردم رهبران شان را انتخاب کنند در این انتخابات این اتفاق رخ داد بنابراین هیچ دلیلی بر این ادعای عدم مشروعیت سیاسی آقای بایدن اساسا وجود ندارد.»
> امتیاز دادن امری بدیهی است
حسینی ادامه میدهد:« وقتی که یک رئیس جمهوری با فاصلهای اندک به قدرت میرسد ناگزیر خواهد بود که برای ادامه دوران حکومت خود اهمیت بیشتری به اجماع خصوصا دیدگاههای حزب مخالف بدهد. بنابراین از این حیث آقای بایدن مجبور خواهد بود که بیشتر به دیدگاه حزب جمهوری خواه توجه کند و البته این معنیاش آن نیست که به درد سر میافتد. این کارشناس مسائل سیاسی و آمریکا تایید میکند که منظور او تلویحا این بوده که آقای بایدن باید به طرف مقابل امتیاز دهد. وی میافزاید:«بله طبیعتا امتیازهایی داده میشود ولی معتقدم بخش عمدهای از آن به نحوه رایزنیهایی که باید انجام گیرد برمی گردد. چون به هر حال بسیاری از مواردی که آقای بایدن به دنبال انجام آن است به فضای اقتصاد داخلی آمریکا مربوط است که آن سیاستها هم باید از مجرای کنگره بگذرد و در سطح جامعه هم مورد پذیرش همه گروهها قرار گیرد بنابراین تلاش برای متقاعد کردن بخش بزرگی از دولت آقای بایدن خواهد بود که در مسیر ممکن است که امتیازهایی به حزب مخالف داده شود. بنابراین تلاش برای گفتگوهای گستردهتر و رایزنیهای فشردهتر هم در سطح جامعه سیاسی آمریکا و کنگره و هم در سطح جامعه مدنی آمریکا و شهروندان آمریکایی انجام خواهد شد. بنابراین آقای بایدن ناگزیر است بیشتر تعامل داشته باشد هم با مردم آمریکا به شیوههای مختلف و هم با حزب مخالف و نهادهای تحت تسلط جمهوری خواهان. از جمله در مورد فرمانداریهای مختلفی که در ایالات وجود دارد و جمهوری خواهان آن را اداره میکنند.»
> جمهوری خواهان و دموکراتها یکدیگر را تحمل خواهند کرد؟
دیاکو حسینی در پایان و در پاسخ به این پرسش که«جمهوریخواهان و دموکراتها یکدیگر را تحمل خواهند کرد؟» اظهار میدارد: «به طور اساسی شاهد دوقطبی در آمریکا هستیم که به مرحله آشتی ناپذیری رسیده است بنابراین انتظار دارم در سالهای
آینده هم این دو قطبی را با همان پیامدهای منفی در عدم تساهل و عدم تحمل یکدیگر همچنان داشته باشیم و شدت این مسئله بستگی به سیاستها و روشهایی دارد که آقای بایدن دنبال خواهد کرد. اگر همچنان تاکید آقای بایدن بر روشها و سیاستهای حزبی باشد و حزب دموکرات را در اولویت خود قرار دهد در آن صورت باید انتظار داشت این دوقطبی تشدید شود اما اگر بایدن تساهل به خرج دهد یا به گفتگو و چانه زنی با حزب جمهوری خواه نزدیک شود این دو قطبی ضعیف خواهد شد ولی به هر حال این قطببندی و عدم تحمل یکدیگر را با شدت همچنان در ماههای آینده خواهیم داشت.»
> دموکراتها نمیتوانند قدرت را قبضه کنند!
نکته ی مهم دیگری که دیاکو حسینی بدان اشاره میکند، عدم امکان قبضه کردن قدرت از سوی دموکراتها است. او تاکید میکند: «اساسا در جامعه دموکراتیک امکان قبضه قدرت توسط یک حزب وجود ندارد. در مورد آمریکا هم اوضاع همین گونه است آنچه انجام گرفته انتخابات ریاست جمهوری بوده و چند کرسی سنا و مجلس نمایندگان ولی نهادهای متعددی در آمریکا هستند که با توجه به ساختار غیر متمرکز یک کشور فدرال اختیارات بالایی دارند و بسیاری از آنان از احزاب مختلفی هستند بنابراین فکر نمیکنم که اساسا چیزی به نام قبضه قدرت در ایالات متحده مثل بسیاری از دموکراسیهای دیگر در جهان وجود داشته باشد.»
> جامعه آمریکا یک جامعه دموکراتیک است،چند ملیتی و چند ساختاری
مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و آینده پژوه در واکنش به مشروعیت و عدم مشروعیت سیاسی بایدن میگوید:«در بررسی آنچه که در آمریکا میگذرد کلان روندهایی است که اثر گران سنگی بر آینده آمریکا به جا خواهد گذاشت. ایالات متحده آمریکا در حال پوستاندازی ساختاری و بافتاری است و عاملیتها یا کنش ورهای موجود در آمریکا در برابر آن مقاومت میکنند. این مقاومت در برابر این روند تغییر، اگر ادامه پیدا کند میتواند هزینههای سختی به دنبال داشته باشد.» مطهرنیا ادامه میدهد:«جامعه آمریکا یک جامعه دموکراتیک است جامعهای چند ملیتی و چند ساختاری و در مجموع یک جامعه تکثر محور است فلذا در یک جامعه تکثر محور جهت گیریهای سخت، پاسخگو نیست و بسیار بیشتر از جوامعی که وحدت محور هستند هزینهآور میشوند.» وی تاکید میکند:« معتقدم قرن بیست و یکم، قرن تشکیل یک دولت جهانی در ایالات متحده آمریکا میتواند باشد و جهتگیری کنونی در قومیت ها، آرام آرام نشاندهنده فهم این تغییر است زیرا از
روی کار آمدن کاملا هریس گرفته تا برخی دیگر همه از رنگین پوستان
هستند و به تبع آن دولت آمریکا تلاش میکند دولتی جهانی باشد و از ملیتهای گوناگون با نژادهای مختلف با جهت گیریهای فرقهای متفاوت اکنون آرام آرام در دولت آمریکا جای بگیرد تا دولت متکثر متناسب با ملتی متکثر به وجود آید. این زایش بزرگ تاریخی در قرن 21 میلادی به هر طریق در دهه 2020 رقم خواهد خورد زیرا دهه 2020 از لحاظ کلان روند فناوری هم آمریکا را از عصر انقلاب دیجیتال وارد عصر انقلاب هوش مصنوعی به عنوان پنجمین انقلاب بزرگ صنعتی کرده است و به تبع آن جامعه آمریکا یک جامعه تمام سایبری در مسیر پذیرش تکثر و کثرت گرایی حکومتی بیشتر از گذشته قرار میگیرد و این یک زایش بزرگ تاریخی است که مقاومتهایی را در محافظه کاران برمی انگیزد و پست محافظه کاری به نام ترامپ آن را اکنون تلاش دارد تا رهبری کند.»
> دیدگاه عدم مشروعیت سیاسی بایدن، دیدگاه درستی است
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه خاطرنشان میکند:« در این زایش تاریخی که در چهار ساله گذشته به اوج رسید و از سال 2016 تا 2020 آمریکا را آماده چنین معنایی کرد ضایعات معنادار خود را از منظر روابط حاکمه با بخشی از تودههای مردم که این روند را ادراک نکرده بود و تغییرات را به خوبی نمیتوانند فهم نمایند موجب خواهد شد پس این دیدگاه، دیدگاه درستی است که یک ـ سوم مردم آمریکا بایدن را رئیس جمهور مشروع نمیخوانند چرا که آنها اساسا رویکارآمدن بایدن را ناشی از فرآیند گروههایی جهانیسازی میبینند که تلاش دارند آمریکا را پایگاه یک دولت بزرگ جهانی کنند و بیشاز اینکه به آمریکا بیاندیشند به یک جهان آمریکایی فکر میکنند. آنها
معتقدند ورود به یک جهان آمریکایی هزینههای زندگی آنها را بالا و بالطبع سودآوری آنها را پایین خواهد آورد بنابراین در برابر آمریکای جهانی شده و جهانی آمریکایی، مقاومت میکنند در حالی که این روند اکنون خود را به نمایش میگذارد.»
مطهرنیا معتقد است:« بسیاری از دولت مردان کنونی بایدن در ملیتهای متفاوت با نژادهای گوناگون و حتی نگرشهای معنوی یا دینی متفاوت هستند و این الگویی برای حرکت ایالات متحده آمریکا و انتقال آمریکا از پارادایم یا پادگفتمان بنیان گذاران آمریکا به رویای بزرگ آمریکایی است که به موازات آن شاهد حرکت بخشی از جامعه آمریکا در جهت ایجاد فضایی فرازمینی و در ارتباط با سیارههای دیگر و انتقال حرکت نخبگان آمریکا از درون آمریکا به سیارههای دیگر همچون مریخ هستند که اکنون ایلان ماسک آنها را مدیریت میکند. بنابراین باید بگوییم آوردگاه قرن 21آوردگاهی نیست که ما در آن شاهد جنگهای جهانی به سبک گذشته باشیم. تلاشهای جدیدی برای زایشهای نوین در قرن 21 در جریان است و میتواند بر محیط حیات سیاسی در جوامع گوناگون به ویژه در آمریکا اثر بگذارد و اثرات آن در انتخابات 2020 خود را به نمایش گذاشت و در چهار ساله گذشته دولت ترامپ زمینههای این اصطکاک آرام آرام از لایههای زیرین به لایههای زبرین ورود پیدا کرد.
> از سخنرانی خداحافظی واشنگتن تا روی کار آمدن ترامپ
دکترین بازیگر دیوانه قابل ردیابی است
مطهرنیا در بخش دیگری از گفتگوی خود اظهار میدارد:«در فرهنگ سیاسی دولتمردان ایالات متحده آمریکا یک آموزه جدی وجود دارد که باید دید بایدن تا چه حد این آموزه را آموخته است. این آموزه وجود دارد که هیچ تهدیدی را مورد هجمه قرار نمیدهد چرا که رهبران آمریکا باید آنقدر قدرتمندانه برخورد کنندکه تهدیدها را به فرصت تبدیل سازند این قانون نانوشته ولی قابل ردیابی در آمریکا است که در مطالعات خود درباره پارادایمهای امنیتی- سیاسی و دکترینهای ناشی از آن در تاریخ آمریکا مشاهده میکنم. از سخنرانی خداحافظی در واشنگتن تا روی کار آمدن ترامپ با پارادایم آشوب و
دکترین بازیگر دیوانه این امر قابل ردیابی است و اکنون باید دید این سیاست مدار کهنه کار آمریکا که یکی از برجستهترین سناتورها بوده است با وجود کهولت سن خواهد توانست تهدید ناشی از این وضعیت را که شما به درستی به آن اشاره کردید تبدیل به فرصت کند. او تاکنون تاحدودی موفق بوده است اینکه بتواند در دولت خود انواع نگرشهای گوناگون قومی و فرقهای را تجمیع سازد و با وجود این همه هجمه در چارچوب فضای سیاسی حاکم بر انتخابات 2020 با آرامش قابل تامل در مورد مسائل سیاسی چه در عرصه داخل چه در عرصه بینالمللی وارد عمل شود نشاندهنده آن است که «بایدن پیر» بسیار زیرکانه و با توجه به شکیبایی آموخته شدهاش در مسیر زندگی سیاسی عمل میکند به تبع تشکیل چنین تیمی متکثر از
قومی و مذهبی از طرف دیگر ایجاد فضای مناسب در جهت مدیریت افکار عمومی در راستای انتقال قدرت و حتی در برخورد با مقولات سیاست خارجی چون باز گشت به برجامی که قول داده بود همه اینها نمایانگر یک تجربه انباشته شده در مسیر زندگی بایدن پیر است. لذا او اگرچه در حرکتهای خود از منظر فیزیکی ضعف نشان میدهد اما از منظر تدبیر سیاسی به نظر میرسد که از تجربههای انباشته خود به خوبی استفاده میکند باید دید که در آینده بایدن چه مسیری را طی خواهد کرد و چگونه خواهد توانست این چالش را تبدیل به فرصت کند چالشی که مملو از تهدید و فرصت است استفاده از فرصتهای آن و تبدیل تهدیدهای آن به فرصت در دستور کار بایدن قرار گرفته است و به نظر میرسد تاکنون با توجه به چند هفتهای که در مرکز قدرت قرار گرفته است از یک سو و هفتههای دوران انتقال او توانسته است نشان دهد میتواند این معنا را تا حدودی فهمیده باشد.»
> آیا جمهوری خواهان بایدن را رها خواهند کرد؟!
مهدی مطهرنیا در واکنش به این موضوع که«دموکرات ها» عملا طی چهارسالی که ترامپ بر سر کار بود اجازه ندادند آب خوش از گلوی او پایین برود، میگوید:«ترامپ اسب سرکش ژنرالهای جمهوری خواه است. جمهوری خواهان هیچ گاه این اسب سرکش را در میان خود نپذیرفتند و رهبری او را به طور کامل مورد قبول قرار ندادند چه در سال2016 چه در سال2020 ژنرالهای کهنه کار حزب جمهوریخواه از این افسر تازه نفس حزب به خوبی حمایت نکردند. هماکنون نیز ترامپ این را به خوبی میداند و در پی ایجاد یک حزب جدید است. با توجه به این معنا که در آمریکا احزاب به غیرحزب جمهوریخواه و دموکرات نتوانستهاند در پارادایم کلاسیک بازی، جایی پیدا کنند تشکیل این حزب میتواند در سال 2020 تا 2024 ایجادکننده نوعی شکاف میان جمهوری خواهان باشد و بالطبع برای دموکراتها در انتخابات 2024 یک فرصت خواهد بود.»
> ترامپ و شکافی سخت میان جمهوری خواهان
این استاد دانشگاه در خاتمه یادآور میشود:« حزب جمهوری خواه در دوساله اول که به هر ترتیب کنگره را نیز از دست داده است نمیتواند چندان فعالیت بازدارنده موثری در مسیر بایدن به وجود آورد مگر اینکه یک شگفتیسازی بروز کند که در آن به طور مثال اسنادی استخراج شود که نشاندهنده تقلب در انتخابات یا وابسته به عملکرد نامناسب سه فرزند او در مسائل سیاست خارجی یا امثالهم باشد که اساسا در ایالات متحده آمریکا با توجه به آنچه کنگره شامل مجلس نمایندگان و سنا اکنون در دست دموکراتها است چندان نمیتواند موثر واقع شود اما اگر در 2022 و انتخابات میان دورهای کنگره، کنگره را جمهوری خواهان بتوانند از آن خود کنند در دو سالِ دوم حکومت بایدن با توجه به دست به عصا بودن او در دو سال اول ناشی از فضای انتخابات میتواند اثرگذار بر مسیر حرکت دموکراتها در واشنگتن دی سی باشد. این بستگی به نوع عملکرد ترامپ و حزب جمهوری خواه در جلب آرای مردم در چنین فضای جدیدی دارد.»
> ناتمام ماندن دوران بایدن!
مهدی مطهرنیا در پاسخ به این پرسش که آیا بایدن میتواند دوران ریاست جمهوری خود را به پایان برساند اظهار میدارد:«این گفتگوها در رابطه با روسای جمهور گوناگون در کشورهای مختلف وجود دارد همانگونه که در ایران با روی کار آمدن حسن روحانی ایرانیها در ارتباط با این معنا تحلیل کردند که او دچار بنی صدرریزاسیون خواهد شد اکنون هم در باب بایدن این سیاستهای تقلیل گرایانه و آرزومندانه وجود دارد هرچند که این مسائل همواره در زمینه سیاست ممکن است اما بعید به نظر میرسد. اما در عین حالی که بعید به نظر میرسد امکان حصول به آن در سیاست وجود دارد. به گفته ناپلئون بناپارت در سیاست غیرممکن غیر ممکن است و به هر ترتیب غیرممکنها نیز احتمال وقوع در عالم سیاست دارند ولی باید بدانیم که این برداشت تا حدودی بعید به نظر میرسد اگر چه کهولت سن بایدن و احتمال ضعف جسمانی او در این 4سال بیش از آنکه رویکرد رقبا برایش خطرآفرین باشد میتواند برای او خطرساز واقع شود.»
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
آیا هدف دولت بایدن از توقف جنگ یمن، ارسال پیام حسن نیت به تهران است؟
آقای روحانی! می دانید نشاط چیست؟
آیا «جو بایدن» دچار بحران مشروعیت میشود؟
شوخی تلخ با بازنشستگان و مستمریبگیران
تلاش برای دیده شدن به هر قیمت
پیشنهاد خوب ظریف در برابر پیشنهاد مشکوک مکرون
تهران به بیش از ۶۷۰۰ اتوبوس جدید نیاز فوری دارد
جیغ حمایت از مردم
باد، او را با خود برد!
در سوگ ستارههای ایران زمین
ژنرالها و نامزدی ریاست جمهوری 1400
افغانها سد ساختند و ما فقط انتقاد کردیم!
چرا مجلس به شفافیت آرا رای نداد؟

