چرا محمود فکری اخراج شود؟

چرا محمود فکری اخراج شود؟ شکست 2 بر صفر استقلال در اصفهان تبعات سنگینی برای کادر فنی آبی‌پوشان داشته و انتقاد از آنها به طرز عجیبی افزایش پیدا کرده است. محمود فکری و تیمش که این شانس را داشتند با تساوی یا برتری برابر سپاهان، نیم‌فصل اول را در جدول، بالاتر از رقیب اصفهانی سپری کنند با شکست مقابل آنها صدر جدول را از دست دادند. ازدست‌رفتن صدر فرصت خوبی به منتقدان محمود فکری داده تا حالا بی‌پرواتر، او را به چالش بکشند. در واقع آن دسته از پیش‌کسوتانی که پیش از این محافظه‌کار بودند هم به جمع منتقدان اضافه شدند و آنهایی که پیش از این از محمود فکری حمایت می‌کردند، ترجیح داده‌اند در این بازه زمانی زیاد صحبت‌هایشان را رسانه‌ای نکنند.
با رقم‌خوردن این چند فعل، با یک شکست در اصفهان، حالا زمزمه اخراج محمود فکری آن هم با وجود حمایت باشگاه، به گوش می‌رسد و عده‌ای از هواداران استقلال هم با دمیدن در چنین شایعه‌ای، منتظر هستند تا تکلیف سرمربی تیمشان برای نیم‌فصل دوم زودتر مشخص شود.
انتقادات از محمود فکری به عنوان سرمربی استقلال در حالی رو به فزونی است که تیم او همچنان در جدول لیگ برتر بالانشین است و اختلاف چندانی با صدر آن ندارد. این موضوع را البته باید در کنار نتایج سینوسی بقیه تیم‌ها هم گذاشت تا مشخص شود محمود فکری دست‌کم از لحاظ نتیجه‌گیری تا اینجای فصل و در مقایسه با سایر مدعیان چندان بد عمل نکرده است. حال اینکه با وجود بالانشینی و کسب نتایج تقریبا قابل قبول (دوباره در مقایسه با سایر رقبا) چرا شایعه اخراج محمود فکری رواج پیدا کرده و عده‌ای آگاهانه از آن حمایت می‌کنند موضوع دیگری است!
منتقدان محمود فکری البته برای زیرسؤال‌بردن دانش فنی سرمربی استقلال چندین دلیل ارائه می‌کنند که مهم‌ترین آنها بازی نه‌چندان زیبا از سوی این تیم، عدم شناخت کافی از پتانسیل بازیکنان و همچنین سردرگمی در ترکیب و سیستم بازی است. به زعم آنها تیم محمود فکری با وجود دراختیارداشتن بازیکنان قَدَر نمی‌تواند بازی تماشاگرپسندی ارائه دهد و بیشتر خوش‌شانس بوده که تا اینجای فصل چند برد داشته و در چند بازی هم با خوش‌شانسی از شکست گریخته است. تغییرات متوالی سیستم بازی از 2-2-4 گرفته تا 3-3-4 و به تازگی 2-5-3 گواه این است که فکری هنوز بعد از 15 بازی کلافه است و نمی‌داند قرار است تیمش با چه سیستمی وارد زمین شود.


با وجود انتقاداتی که از محمود فکری می‌شود اما موافقان او هم اعتقاد دارند نه‌تنها استقلال، بلکه در رقابت‌های این فصل لیگ برتر اصولا هیچ تیمی زیبا بازی نمی‌کند. از این گذشته، برای تیمی که سال‌هاست دستش به جام قهرمانی نرسیده بیش از بازی زیبا، نتیجه مهم است که از این حیث محمود فکری خوب کار کرده و توانسته تیم را در بالای جدول نگه دارد.
فارغ از اینکه حق با مخالفان یا موافقان محمود فکری است، الان بیش از هر زمان دیگری باید به این موضوع پرداخته شود که به چه دلیل محمود فکری باید اخراج شود و آیا زمان مناسبی برای این تصمیم است یا خیر؟ چرایی‌اش را که مخالفانش عنوان و موافقانش هم پاسخ داده‌اند ولی درباره زمان اخراج محمود فکری نیاز به واکاوی بیشتر است.
از آنجا که مدیریت استقلال پیش از این هم در تصمیماتِ شتاب‌زده و عجیب و غریب با دو مربی قبلی قطع همکاری کرده‌اند به نظر می‌رسد درمورد محمود فکری باید سنجیده‌تر عمل شود. آنها می‌توانند از لطمه‌ای که اخراج عجیب شفر و قطع همکاری با فرهاد مجیدی به باشگاه زده، درس بگیرند. واقعیت این است که اگر محمود فکری در این بازه زمانی از باشگاه اخراج شود، به نظر می‌رسد بیش از آنکه استقلال سود ببرد، ضرر می‌کند. پرواضح است که این نتیجه‌گیری تأییدی بر توانایی‌ها یا عدم توانایی فنی محمود فکری نیست و این موضوعی است که باید کارشناسان امر درباره‌اش حرف بزنند ولی باب‌شدن این موضوع که تیمی مربی‌اش را آن هم درحالی‌که بالانشین جدول است اخراج کند، رویه‌ای ناپسند در فوتبال ایران است. به‌ویژه اینکه چنین رویه‌ای در مواجهه با یک مربی ایرانی و البته جوان صورت گرفته که نهایتا او را تبدیل به یکی دیگر از بی‌شمار مهره‌های سوخته این فوتبال می‌کند.
البته این حق مدیریت هر باشگاهی است تا درباره کادر مربیگری تیم تصمیم بگیرد ولی مدیریت باشگاه و البته آن دسته از هواداران استقلال که حامی اخراج محمود فکری هستند، باید پاسخ روشنی برای این سؤال داشته باشند که اگر فکری اخراج شود چه کسی قرار است جایش را روی نیمکت بگیرد؟ می‌شود به این پرسش با چند مثال پاسخ داد و از مربیانی که احتمالا این شانس را دارند نام برد.
هواداران استقلال هنوز در رؤیای بازگشت آندره‌آ استراماچونی، سرمربی ایتالیایی و سابق استقلال هستند. شاید آنها تصور می‌کنند با اخراج فکری، راه برای ورود استراماچونی به باشگاه هموار می‌شود ولی واقعیت این است که قانون منع ورود خارجی‌ها به لیگ ایران همچنان پابرجاست و نه‌تنها استراماچونی بلکه هیچ مربی خارجی دیگری نمی‌تواند این روزها سرمربی استقلال شود.
فرهاد مجیدی هم دیگر گزینه‌ای است که شانس نشستن روی نیمکت استقلال را دارد، به ویژه اینکه او این روزها همچنان بی‌کار است و عاشق هدایت استقلال. سؤال اصلی اما این است که اگر فرهاد مجیدی برای استقلال سرمربی خوبی بود اصولا چرا با او قطع همکاری شد؟ چه تضمینی وجود دارد که حتی با تغییر در کادر مدیریتی باشگاه، باز هم رفتاری که این روزها با محمود فکری می‌شود در آینده با فرهاد مجیدی، مربی‌ای که او هم خیلی زود در استقلال سوخت، نشود. مشابه این رفتار با مجید نامجومطلق هم شد و بدون اینکه به او فرصت اضافه‌ای داده شود بعد از فرهاد مجیدی با او قطع همکاری شد.
در کادر فنی این روزهای استقلال هم می‌شود چند گزینه را معرفی کرد؛ مربیانی مثل پرویز مظلومی و صمد مرفاوی که پیش از این سرمربی استقلال بوده‌اند ولی پرواضح است که اگر آنها می‌توانستند کمکی به باشگاه استقلال کنند طبیعتا در این 15 بازی می‌کردند و آن بخش از منتقدانی را که نسبت به عملکرد کادر فنی شاکی هستند، راضی نگه می‌داشتند.
شاید مخالفان محمود فکری در اندیشه گزینه‌های تازه باشند، گزینه‌هایی که مثل سرمربی فعلی برای اولین بار هدایت استقلال را بر عهده بگیرند و از قدیمی‌های باشگاه باشند. به این موارد می‌شود فکر کرد ولی طبیعتا آنهایی که قرار است به تازگی هدایت باشگاه را به دست بگیرند و پیش از این هم سابقه مربیگری نداشته‌اند راه فرار به جلو را خیلی خوب می‌دانند و در نهایت و در صورت نتیجه‌نگرفتن احتمالی خیلی با این بهانه که تیم توسط کادر دیگری بسته شده و... از تیغ انتقادات در امان می‌مانند.
مجموعا شاید دو گزینه برای استقلال باقی بماند که هر دو آنها این روزها در لیگ تیم دارند و بعید است به این راحتی‌ها بشود آنها را به استقلال کشاند؛ اولی امیر قلعه‌نویی است که این روزها خودش با گل‌گهر برای رسیدن به صدر جدول می‌جنگد و دیگری هم جواد نکونام است. مربی‌ای که پیش از این شایعه حضورش در استقلال به گوش می‌رسید ولی او هم این روزها هدایت فولاد در لیگ را به دست دارد و تیمش را مهیای حضور در پلی‌آف لیگ قهرمانان آسیا می‌کند.
حالا با کنار هم گذاشتن این موارد بهتر است مدیریت باشگاه از تصمیمات هیجانی بپرهیزد و از طرفی زمینه را برای کادر فنی تیمش مهیا کند تا در آرامش بیشتری نسبت به رفع نواقص موجود اقدام کنند. امری که اگرچه تضمینی برای قهرمانی استقلال در پایان فصل نیست ولی دست‌کم می‌تواند با توجه به اختلاف ناچیز استقلال با صدر جدول، امید به قهرمانی در پایان فصل را همچنان زنده نگه دارد.