روزنامه شرق
1399/12/14
سازمانهای بزرگ و بیتوجهی به محیط زیست
سازمانهای بزرگ و بیتوجهی به محیط زیست حمزه نوذری* برخی سازمانها و دانشگاهی کشور در مساحتی بیش از چندین هکتار قرار دارند. بخش زیادی از زمینهای این سازمانها فضای سبز یا زمینهای غیرمسکونی است اما متأسفانه فضای طبیعی وسیعی که جزئی از مالکیت این سازمانها است به شدت در معرض نابودی قرار دارد. برخی از این سازمانها دانشگاهها هستند که با وجودیکه قشر نخبه جامعه در آن مشغول آموزش، پژوهش و فعالیت علمی هستند اما در بیتوجهی به محیط زیست تفاوتی با سایر سازمانها ندارند. در این یادداشت قصد ندارم به سازمانهای قدرتمندی که رودخانهها و آبهای زیرزمینی را آلوده میکنند یا استانداردهایمحیطزیستی را ندیده میگیرند، بپردازم بلکه میخواهم به یک مسئله به ظاهر پیش پا افتاده و هرروزه و در عینحال مهم بپردازم. سازمانهای دولتی واحدی به نام فضای سبز دارند که کار نگهداری، حفظ و آبیاری درختان و گیاهان را انجام میدهد اما حیواناتی که در این فضای وسیع طبیعی زیست میکنند، فراموش شدهاند. برخی حیوانات غیراهلی مانند روباه و موش صحرایی و حیوانات اهلی مانند سگ و گربه جزئی از این محیط زیست هستند. دوگانگیهایی در مواجهه با حیوانات اهلی بهویژه سگها وجود دارد. برخی کارکنان و کسانی که در این سازمانهای وسیع کار و زندگی(منازل سازمانی) میکنند، برای این حیوانات غذا فراهم میکنند و برخی به شدت با آن مخالفت میکنند و این کار را مداخله در سازوکار طبیعت میدانند.
برخی معتقدند که حیواناتی مانند سگها و گربهها جزئی از این محیط زیست هستند و ما در قبال گرسنگی و بیماری آنها مسئول هستیم به دلیل اینکه از قرنها پیش ما آنها را اهلی کردهایم و این حیوانات همیشه در کنار ما زیست کردهاند و در حال حاضر ما در قبال آنها وظیفه اخلاقی داریم. برخی بر این نظر هستند که حیواناتی مانند سگها بههیچوجه نباید در محیطزیست اینچنینی وجود داشته باشند و باید از این اکوسیستم طرد شوند. غیر از این دوگانهانگاری مسئله مهم این است که سازمانها هیچ برنامه و فعالیتی برای حیوانات اهلی در این محیط زیست ندارند و از نزدیک شاهد بودهایم که بسیاری از این حیوانات بیمار یا گرسنه هستند و سازوکاری برای عقیمسازی جهت کنترل تعداد آنها یا درمان حیوانات بیمار وجود ندارد. بارها شاهد بودهام که سگها در این سازمانها و حتی دانشگاهها به بیماریهای پوستی دچار شدهاند و به شدت رنج میکشند اما تنها سازوکار موجود طرد و به حال خود رها شدن است. سازمانها و حتی دانشگاهها که مساحت بسیاری دارند برای کاهش مسائل زیست محیطی ارتباط و تعاملی با سازمان محیط زیست یا نهادهای مدنی فعال در حوزه حمایت از حیوانات ندارند. تنها کاری که مدیران این مجموعهها انجام میدهند تماس با شهرداری برای جمعآوری سگها است. جمعآوری حیوانات توسط پیمانکاران شهرداری که با بدترین شکل ممکن انجام میشود و بارها شاهد بودهام که این کار کمتر از حیوان آزاری نیست. پیمانکاران شهرداری در کار عقیمسازی این حیوانات یا نگهداری از آنها ناتوان بودهاند و در نهایت حیوانات جمعآوریشده رها میشوند و به جای قبلی برمیگردند. شهرداری عدم تعهد اخلاق کاری پیمانکاران را مسئله اصلی میداند. صرفنظر از بحث مواجهه نادرست، اشتباه و غیر مؤثر شهرداریها در عقیمسازی، نگهداری و درمان حیواناتی مانند سگها، ناتوانی سازمانها و نهادها برای نگهداری محیط زیست چالش مهمی است. یکی از راهکارهای پیشروی سازمانهایی که فضای وسیعی دارند و بخشی از این فضا دارای اکوسیستم حیوانی است نهادسازی درون مجموعه خودشان است. این سازمانها لازم است علاوه بر واحد فضای سبز مرکز یا مجموعهای بهعنوان حفظ محیط زیست هم داشته باشند و کارشناسانی برای مواجهه درست با حیوانات که جزئی از این اکوسیستم هستند بهکار گیرند. سازمانها میتوانند بخشی از فضای وسیعی که در اختیار دارند را برای درمان و نگهداری از حیوانات مریض و بیمار اختصاص بدهند و ارتباط منظم، منسجم و مستمری با محیطزیست و نهادهای مردمی و جامعه مدنی فعال در این زمینه داشته باشند تا شاهد وضعیت اسفناک حیوانات در این محیطها نباشیم. شاید پرداختن به مسئله حیوانات در زمانهای که انسانها دچار مشکلات و مسائل زیادی هستند عجیب به نظر برسد اما زندگی ما با زیست این حیوانات پیوند خورده است.
سایر اخبار این روزنامه
نامزدهای اصلی غایباند
رویارویی علنی بنیصدر با حزب جمهوری اسلامی
پازل خاورمیانه و دولت جدید آمریکا
همه به FATF پیوستهاند اما ما تنها تماشا میکنیم
محدودیتهای تازه برای رمزارزها در ایران
تکلیف FATF در ۱۴۰۰ مشخص خواهد شد؟
فرهاد مجیدی گزینه ایدئالی است؟
انتساب به آیتالله را افتخار میدانم
سازمانهای بزرگ و بیتوجهی به محیط زیست
كيخسرو در آزمون شهريارى
در سالمرگ دکتر مصدق