یک لقمه صداقت

سرمقاله علی عالی    سال‌هاست فوتبال ایران در پایین‌ترین سطح از لحاظ اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی قرار دارد. هواداران به مدیران اعتمادی ندارند و تصمیمات را در راستای منافع فوتبال نمی‌دانند. تصویر فوتبال ایران در ذهن بسیاری از مردم ایران نگران‌ کننده است؛ فاسد، مبهم، بی‌برنامه، رها شده، دارای مدیرانی کوتوله که آمده‌اند تا پولی به جیب بزنند! این خطرناک‌ترین تصویر برای آینده فوتبال است، در حالی‌که افراد شریف در این فوتبال کم نیستند. همین می‌شود که تغییر میزبانی از ایران به بحرین مورد توجه قرار نمی‌گیرد و تلاش فدراسیون برای رسیدن به یک «حق»، کوچک شمرده و به استهزا گرفته می‌شود. چه بلایی بر سر فوتبال ایران آورده‌اند؟!  سیزده بهمن 1398 یعنی 14 ماه قبل، محمد دادکان در سمیناری که به بررسی موضوع مشکلات میزبانی ایران در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا می‌پرداخت، گفت: «حالا امروز بحث اینکه باشگاه‌ها بروند و در کشور دیگری بازی کنند، نیست. من این را در تلویزیون گفتم که عده‌ای ناراحت شدند. من می‌گویم بحث این است که بازی ایران و بحرین را از تهران بردارند و به کشور دیگری ببرند. عراق از این گروه بالا می‌رود و مقدماتی جام‌ جهانی بین ما و بحرین می‌ماند. همه این اتفاقات برای این است که بازی ایران و بحرین بیرون برود، چون به عراق بگویید با اتوبوس هم به ایران بیایید و بازی کنید، این موضوع را می‌پذیرد. بحرین نمی‌خواهد به ایران بیاید و بازی کند.» واکنش فدراسیون فوتبال ایران به صحبت‌های دلسوزانه دادکان چه بود؟ سکوت کردند و از کنار موضوع گذشتند.  آن روزها مهدی تاج به‌ دلایلی که خودش بهتر می‌داند، استعفا کرد اما در کسوت نایب‌رئیس AFC واکنشی نداشت. مهدی محمدنبی دبیرکل سابق فدراسیون فوتبال هم نگاهی به آینده نداشت تا در نامه‌ای رسمی پیش‌دستی کند و موضع روشن فوتبال ایران را ابلاغ کند: «اگر ایران میزبان نمی‌شود، در بحرین هم بازی نمی‌کنیم.» همه دست روی دست گذاشتند تا زمان بگذرد و تصمیم‌ گرفته شود.  10 اسفند 1399، رئیس جدید فدراسیون فوتبال ایران انتخاب شد؛ مثل همه بخش‌های مدیریتی کشور، نه برآورد دقیقی از گذشته وجود داشت، نه وضع موجود به ‌عنوان سند در اختیار تیمِ جدید مدیریتی قرار گرفت و نه برنامه آینده مشخص بود. 13 اسفندماه درخواست میزبانی به‌طور رسمی به AFC اعلام شد و 15 اسفند AFC در نامه‌ای رسمی اعلام کرد به‌ دلیل وجود تحریم‌های بین‌المللی علیه کشورمان، اعطای میزبانی به ایران برای برگزاری مسابقات بین‌المللی AFC نظیر لیگ قهرمانان آسیا، جام ملت‌های آسیا و تورنمنت‌های بین‌المللی در بخش‌های تجاری، حق پخش و لجستیکی با چالش‌های متعدد مواجه می‌باشد. بلافاصله بعد از دریافت این نامه عجیب، در تاریخ 17 اسفند، فدراسیون فوتبال مواضع خود را به‌طور شفاف به AFC اعلام و با ارائه دلایل منطقی، به روشنی از حقوق میزبانی خود برای برگزاری مسابقات باقی‌مانده انتخابی جام‌‌جهانی 2022 دفاع کرد؛ در این نامه به صراحت نوشته شد شرایط میزبانی مرحله اول مقدماتی جام ‌جهانی با تورنمنت‌های دیگر نظیر لیگ قهرمانان آسیا، جام ملت‌ها و... متفاوت است و همه درآمدها به میزبان تعلق می‌گیرد و با توجه به چهار بازی باقی‌مانده و اینکه سه بازی میزبانی به ایران تعلق دارد، حق فوتبال ایران برگزاری این مسابقات به ‌صورت متمرکز در تهران است. 19 اسفندماه رئیس فدراسیون فوتبال، رایزنی را از طریق دیدار با وزیر امور خارجه، وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک برای دریافت میزبانی آغاز کرد و در حالی‌که شیخ‌ سلمان به هیچ‌یک از تماس‌ها از طرف ایران پاسخ نمی‌داد و قرار بود تا 28 اسفند میزبان مشخص شود، AFC به ‌شکلی خلق‌الساعه و در اقدامی حیرت‌آور، 22 اسفند 1399 میزبانی مسابقات انتخابی جام‌جهانی را که حقوق تجاری و پخش تلویزیونی آن در اختیار کشورهای شرکت‌ کننده می‌باشد، به بحرین واگذار و این کشور را به‌ عنوان میزبان گروه C اعلام کرد! در حقیقت AFC با نادیده گرفتن شرایط میزبانی ایران، رأساً اقدام به انتخاب میزبان کرد. 26 اسفند 1399 فدراسیون فوتبال ایران در نامه‌ای رسمی از دفتر شیخ سلمان، تقاضای دیدار حضوری می‌کند و 29 اسفند 1399 هم در نامه‌ای 10 صفحه‌ای ضمن ایراد اساسی به این انتخاب، شرایط لجستیکی کشور را تشریح کرد و با اشاره به برگزاری همزمان بازی‌های افغانستان و عراق در ایران به ‌عنوان کشور ثالث که مورد تأیید استانداردهای FIFA و AFC بود، توضیح دبیرکل را کافی ندانست و به شرایط بحرانی بحرین در دوران کرونا با استناد به اعداد و ارقام رسمی اشاره و این تصمیم را نسنجیده ارزیابی کرد. شگفت‌انگیز است که نامه‌ها بی‌پاسخ می‌ماند و دبیرکل به نامه ایران به رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا پاسخ می‌دهد؛ پاسخ ساعت 21:59 دقیقه به ‌وقت مالزی در 29 اسفند 1399 داده شد و شوکه‌کننده بود: «ریاست AFC دخالتی در تصمیم اتخاذ شده نداشته و این تصمیم از طریق دبیرخانه AFC گرفته شده است.» در حقیقت آنها اعتراف کردند در این تصمیم حیرت‌انگیز، نه ریاست AFC دخالتی داشته، نه هیأت اجرایی AFC نقشی داشته و نه کمیته مسابقات AFC در جریان آن بود! ساده‌ترین تعریف همین است: دل‌مان خواست! فدراسیون ایران مجدداً در 8 فروردین‌ماه 1400 نامه‌ای برای دبیرکل AFC ارسال می‌کند تا برای توضیح بیشتر 10 فروردین 1400 به ‌صورت آنلاین توضیحات مبسوط را اعلام کند. نامه‌ای که باز هم پاسخ داده نمی‌شود تا رئیس فدراسیون فوتبال ایران به‌طور رسمی اعلام کند حاضر نیست در دیدار نمایشی 14 فروردین 1400 با شیخ ‌سلمان در منامه حاضر شود؛ جلسه‌ای که طوری برنامه‌ریزی شد که دقیقاً فردای مهلت قانونی 21 روزِ اداری برای شکایت به CAS باشد!  پرسش مهم این است: «میزبانی به ایران برمی‌گردد؟» این سؤال شاید سطحی‌ترین نگاه به پایمالی حق فوتبال ایران و اعتراض به این روند باشد. موضع فوتبال ایران برای مسئولان فوتبال آسیا روشن است؛ دورانِ گذشته تمام شد و چشم روی تصمیم‌های خلق‌الساعه نمی‌بندیم. لغو سفر رئیس فدراسیون فوتبال به بحرین و دیدار با شیخ سلمان در همین راستا است؛ توجه ویژه به منافع فوتبال ایران. روند سقوط فوتبال ایران از جام ملت‌های آسیا 2011 آغاز شد، آن‌ روزها که علی کفاشیان به ‌عنوان عضو هیأت رئیسه AFC، کرسی را به غلط، تقدیم به علی سعیدلو کرد تا برای همیشه جایگاه فوتبال ایران در آسیا کمرنگ شود. سعیدلو رأی نیاورد، آبروریزی صورت گرفت، صندلی از دست رفت و صدای اقلیت شریف در ایران هم به جایی نرسید. 9 سال از آن روزها گذشته اما جایگاه فوتبال ایران در پایین‌ترین سطح قرار دارد. فدراسیون فوتبال ایران باید رسیدن به حقش –حتی اگر اجازه رسیدن به آن را هم ندهند- از تمام مجراهای حقوقی و قانونی استفاده کند و یک قدم هم برنگردد. فوتبال آسیا –اگر تشکیلات سالمی باشد- باید روی مدار قانون حرکت کند و یاد بگیرد روند تصمیماتش را شفاف اعلام کند. اعتبار هر تشکیلاتی به میزان تصمیمات شفاف و حرکت در مسیر قانون است. پیگیری فدراسیون فوتبال ایران قابل تحسین است، هر چند ماجرا طور دیگری برای AFC قابل هضم است؛ آنگاه که خبرنگار رویترز با مسئولان AFC تماس گرفت و آنها دوستانه به او اعلام کردند: قرار بود این ماجرا محلی حل شود و ایران هم اعتراضی نداشته باشد و بهتر است شما هم پیگیری نکنید! پرسش همین‌جا است: کرسی‌های AFC با مسئولان ایرانی‌اش چه کرده است؟!