روزنامه جوان
1396/03/18
كار ويژههاي تنش قطر – عربستان
نویسنده: هادی محمدی تنش انفجاري كه آلسعود با آلثاني آغاز كرده، از منظر بررسي دلايل ريشهها و اهداف، نيازمند فرصتي ديگر است ولي آنچه قطعي است و اختلافي بر آن وارد نميشود، پيامدها و كارويژههاي آن است. در بين كشورهاي عربي ثروتمند سه كشور قطر، عربستان و امارات، داراي بلندپروازي و نگاه به جايگاه و نفوذ ويژه در معادلات منطقهاي و حتي برخي شاخصهاي جهاني هستند و براي دستيابي به اين موقعيت و نوعي هژموني يا كسب سهم اصلي از معادلات قدرت، حاضرند دست به هراقدامي بزنند. اين روشن است كه آلسعود با آلهاي منطقه عربي و از جمله آلثاني، در يك رقابت، كينهورزي، تعامل برتريطلبانه و حسادتهاي معمول عربي بودهاند و اكنون كه آلسعود، بهاي باقي ماندن و احساس ژاندارمي را با قراردادهاي چندصدميلياردي پرداخت كرده، به دنبال يكسرهسازي سلطه بر محيط پيرامون است تا براي مأموريت ژاندارمي مهيا شود. اگرچه در ائتلاف و تجمع 55 كشور در استقبال از ترامپ كه به رياض سفر كرد، چيزي به نام همگرايي واقعي وجود ندارد و منفعت همراهي در رشوههاي نوبهاي اثرگذار هستند ولي رخدادهاي اخير از سوي آلسعود و در قبال آلثاني، غير واقعي بودن ظرفيتهاي ائتلافسازي حقيقي و ناتواني راهبري از سوي آلسعود را مورد تأكيد قرار ميدهد. همانگونه كه امارات در يمن حاضر نيست از سهم خود در مناطق جنوبي عبور كند و از فرصت ناتواني آلسعود بهره ميگيرد، آلثاني هم حاضر نيست، قرباني رشوههاي پرداختي به ترامپ باشد و در زير چتر آلسعود، موقعيت خود را تعريف كند. آلسعود نيز حاضر نيست از آنچه به عنوان جرائم آلثاني است بگذرد و در همين ابتداي راه با ترامپ و با همان منطق تكفيري، داعشي و النصره كه كفر نزديك را بر دشمن بعيد ترجيح ميدهد، روشن كردن وضع اين اميرنشين را ضروري ميداند. آلسعود با فعال كردن همه كارتهاي خود كه شيطنت اماراتيها و بنزايد نيز آن را همراهي ميكند، به كمتر از تسليم شدن آلثاني رضايت نميدهد ولي ميداند كه اجازه ماجراجويي نظامي ندارد. آلثاني هم كه پشتوانههاي انگليسي، اسرائيلي و حتي امريكايي خود را دارد، تحميل اراده آلسعود را نميپذيرد، يعني مسئله اصلي اين است كه عمق اين تنش و دوره زماني آن چقدر است؟ اين روشن است كه ترامپ در زمان مناسب ميتواند به عنوان ميانجي و داور وارد شده و با يك قرارداد ويژه چندصدميلياردي با قطر به بحران پايان دهد در همين چند روز بحران روابط كه طرف سعودي واماراتي همه توان خود را براي فشار به كار گرفتهاند، اطلاعاتي كه به موازات تنش مطرح ميشود، به جز رسواييهاي سياسي، رسانهاي، بر عمق كينهورزي دو طرف خواهد افزود. مسئله اين نيست كه دعواي قطر و عربستان، دامي جنگي براي ايران است، بلكه شناخت از اين ماجرا فرصتهاي سياسي و رسانهاي و تا حدودي اقتصادي و مهمتر از همه، فرصت فروريختن كاخ شيشهاي ائتلافسازي عليه ايران را مهيا ميكند. نگاه ترامپ به اين كشورها و منازعات آنها، در ميزان درآمد و قراردادهايي است كه ميتواند كسب كند و از نگاه رژيم صهيونيستي، فراز و نشيب و تنش در بين كشورهاي عربي، از اين منظر اهميت دارند تا نزديكي رژيم صهيونيستي را توليد كنند. از منظر ايران، بايد اين تأكيد را داشت كه بهانهها و اتهامات تروريستي يا مداخلات عليه يكديگر، كمترين ارزش را دارند و نبايد دلايل اصلي را پشت سر اين عناوين پنهان كرد. روشن شدن دلايل اصلي اين تنش و بحران، فرصت ديپلماتيك، سياسي و رسانهاي قابل توجهي براي ايران در بر دارد كه بايد در رفتارهاي گفتوگومحور مورد بحث قرار گيرند. راهبرد «حل بحران» به روشهاي افراطي يا منتهي به تسليم آلثاني، هيچ كاركرد و سودي براي ايران نخواهد داشت بلكه با وجود يكساني نقش قطر و عربستان در حمايت از جريانهاي تروريستي، بايد در سير ميانجيگري و گفتوگو بين دو طرف تنش، عناصر تكبر، انتقامجويي، جاهلي، مداخلهگري و پرخاشگري و طلبكاري در مناسبات دو و چندجانبه كه هزينههاي منطقهاي را افزايش ميدهند، مورد توجه قرار گيرد. اينكه محاصره هوايي، دريايي و زميني قطر و نيازهاي ارتباطي، غدايي و دارويي و ... آنها از طريق ايران قابل برطرف شدن است از اهميت چنداني برخوردار نيست، اگر تماسها و مساعي جميله ايران و كشورهاي ديگر در كنار قطر به محدود شدن رفتارهاي مخرب منطقهاي و تفكر مداخلهگرانه منتهي شود، منافع ايران و مصلحت منطقه تأمين شده است. تنش و بحران اخير قطر و عربستان، فرصتهاي همكاري منطقهاي، اسلامي و عربي را براي حل مسالمتآميز اختلافات افزايش خواهد داد و امكان تعامل دوجانبه با قطر در برخي پروندههاي انساني و سياسي در غرب آسيا و حاشيه جنوبي خليج فارس را مهيا خواهد كرد، به نحوي كه بهجز قطر، تعداد ديگري از كشورهاي اسلامي نيز در آن مشاركت مؤثر و فعال را تجربه كنند. تركيه كه افق نامعلومي در مناسبات با امريكا و اروپا در پيش دارد و مؤلفههاي اقتصادي آن، مسير ركود را نشانه گرفته و روابط با كشورهاي عربي ثروتمند، اميدواركننده نيست، ميتواند يكي از كشورهايي باشد كه ديپلماسي ايران بايد براي آن برنامهريزي هوشمندي به اجرا بگذارد.
سایر اخبار این روزنامه
اینها کلکشان کنده خواهد شد
روحاني: ملت ايران هر دسيسهاي را در هم خواهد شكست
اینها کلکشان کنده خواهد شد
خودزني
كار ويژههاي تنش قطر – عربستان
روشنفكري، آفت قدرت قدرت، آفت روشنفكران
تروريسم جناح نميشناسد
آقای وزیربهداشت! ما خبرنگاران مزدور نيستيم
انتقام ميگيريم
روحاني: ملت ايران هر دسيسهاي را در هم خواهد شكست
زنگنه: نميتوانيم حكم مربوط به صادرات گاز به تركيه را منتشر كنيم
مستمندان درگير و دار تصميمات ناصحيح مسئولان
كدام مافيا مانع ايجاد 50هزار شغل جدید است؟
اخطار اتاق عمليات ايران - روسيه - عراق به امريكا
صف ديپلماتيك روسيه – آلمان– تركيه در حمايت از قطر