آیا فوتبال برای نسل جدید محبوب است؟

رسول مجیدی     @Rasoulmajidi   سوپرلیگ حالا تمام شده است. حتی اگر فلورنتینو پرز هم حاضر نباشد مرگ سوپرلیگ را علنی اعلام کند اما همه می‌دانند که فعلاً خبری از تغییراتی به این حد افراطی در فوتبال اروپا نخواهد بود اما چیزی که از جنگ و دعوای هفته پیش بین سران سوپر لیگ و سران یوفا، بین باشگاه‌های اسپانیایی-ایتالیایی و آلمانی‌ها دستگیرمان شد این است که در سطح اول فوتبال جهان دارد روی آینده مطالعه می‌شود. دارد آینده‌پرژوهی می‌شود و نگاه مدیران نه فقط به مسائل جاری که حتی چند دهه بعد است. پرز فردای اعلام تأسیس سوپرلیگ؛ ایده‌ای که خیلی زود نافرجام ماند، در یک برنامه تلویزیونی گفت: «فوتبال هم مثل زندگی آدم‌ها باید پیشرفت کند و نسبت به زمانی که در آن هستیم تغییر کند؛ مثل تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی و چیز‌های دیگر. در حال حاضر فوتبال در حال از دست دادن ارزش خود است و کرونا ضربه بزرگی به همه ما زد. فوتبال یک ورزش جهانی است و در حال حاضر بسیاری از جوان‌ها علاقه‌ای به فوتبال ندارند چون این ورزش در حال از دست دادن جذابیتش است و به همین دلیل باید تغییراتی ایجاد شود.» حرف‌های پرز البته می‌تواند فقط پوششی برای حرص و طمعش برای به دست آوردن درآمدهای جدید قلمداد شود اما مسأله‌ای است که مورد توجه برخی از متفکران و نویسنده‌ها هم قرار گرفته است. مثلاً دن روان، گزارشگر بی‌بی‌سی یکی از دلایل تأسیس سوپرلیگ را همین می‌دانست: «بنا بر اطلاعات یک منبع آگاه، برخی از باشگاه‌های سوپرلیگ اعتقاد دارند هواداران سنتی، طرفداری را به صورت ارث و میراث از خانواده خود به دست آورده‌اند و توجه آنها باید به «طرفداران آینده» باشد. طرفدارانی که به دنبال اسم سوپراستارهای بزرگ هستند». آیا جوان‌ها به فوتبال علاقه ندارند؟ دست‌کم برای من که چندسال است مجری یک برنامه کاملاً فوتبالی هستم و با مخاطبان «لذت فوتبال» در اینستاگرام و توییتر ارتباط دارم، اینطور نیست. بیشتر مخاطبان ما را نسل جوان تشکیل می‌دهند. نوجوانان. بر اساس آمار رسمی مرکز تحقیقات صداوسیما هم چیزی حدود یک سوم نوجوان‌های کشور بیننده شبکه ورزش هستند که بیشتر برنامه‌هایش فوتبالی‌ست و این نشان می‌دهد نسل جدید همچنان فوتبال را جذاب می‌داند. اما مشخص نیست میزان محبوبیت این رشته در بین نسل جوان فعلی و نسل‌های قبلی چه میزان است. بله هنوز فوتبال جذاب‌ترین و محبوب‌ترین است اما آیا نسبت به قبل جوانان کمتری به سمت آن کشیده می‌شوند یا نه؟ این سوالی‌ست که در اروپا مدیران از خود می‌پرسند. بر کسی پوشیده نیست که در دهه‌های گذشته فرهنگ هواداری تغییر کرده. وقتی دیوید بکام – که روزگاری سمبل منچستریونایتد و سوپراستار بودن در حوزه فوتبال بود – به رئال مادرید رفت، کمتر کسی بود که بگوید «خب از حالا من طرفدار رئال مادرید هستم!» اما وقتی رونالدو چند سال پیش از رئال مادرید به یوونتوس رفت، بسیاری از نسل جوان لباس‌های بیانکونری را جانشین رئال مادرید کردند و طرفدار تیم ایتالیایی شدند. آنها طرفدار رونالدو بودند و از اعلام آن هم ترس و واهمه‌ای نداشتند. این دقیقاً شاید همان چیزی باشد که پرز و شرکا دست رویش گذاشته‌اند. اینکه نسل جدید طور دیگری فوتبال می‌بیند و جو حاکم بر فرهنگ زمانه باعث شده تا او بیشتر دنبال برندها باشد تا مکتب‌های فوتبالی. مشکل کم شدن علاقه نسل جدید به فوتبال در آینده البته از زوایای دیگری هم مورد توجه است. بخصوص در آلمان که همیشه تمام ورزشگاه‌ها مملو از جمعیت است و هیچ‌وقت صندلی خالی وجود ندارد- البته قبل از دوران همه گیری کرونا- و حالا گزارش‌ها حاکی از کم شدن تعداد طرفداران در آینده دارد. بخصوص با فرمت جدید لیگ قهرمانان که گرچه به تند و تیزی سوپر لیگ نیست اما چیزی حدود ۱۰۰ بازی به مجموع بازی‌های فصل اضافه می‌کند و تیم‌های بزرگ از سال ۲۰۲۴ دست‌کم باید ۴ بازی بشتر در این جام انجام دهند. مطمئناً مدیران اقتصادی از این تغییرات استقبال می‌کنند. تعداد بازی‌های بیشتر یعنی حق پخش تلویزیونی بیشتر. یعنی بازی‌های خانگی و فروش بلیت بیشتر اما شاید این مسأله در بلند مدت نسل جدید را از فوتبال دور کند. در آلمان هنوز طبقه کارگر بیشترین تعداد تماشاچیان هر بازی را تشکیل می‌دهد. سایت دویچه‌وله چندی پیش در گزارشی نوشت که بازی‌های بیشتر باعث می‌شود تا نسل جوان این طبقه به مشکل بخورند. آنها باید روزهای بیشتری از کارشان بزنند و مرخصی رد کنند و از آن سمت پول بیشتری هم برای هواداری از تیم‌شان کنار بگذارند. تازه این در صورتی ست که آنها صاحب شغل و حرفه‌ باشند. آن دسته از هواداران جوان‌تری که هنوز سرکار نرفته‌اند بیشتر از قبل برای خرید بلیت دچار مشکل می‌شوند. به غیر از مسائل مالی، بحث زمان هم برای طرفداران نسل جدید مطرح است. بخصوص برای آن دسته از هواداران فوتبالی که به کانادا یا آمریکا مهاجرت کرده‌اند و بازی‌های عصر و شب اروپا به وقت آنها صبح زود برگزار می‌شود و باید از خواب و زندگی روزانه خود بزنند. بازی‌های بیشتر یعنی بی‌خوابی بیشتر و همه اینها باعث از دست رفتن نسل جوان و محصل می‌شود. خلاصه اینکه بحث آینده‌پژوهی در فوتبال اروپا این روزها جدی‌تر از همیشه است. آیا نسل نوجوان فعلی در آینده به اندازه نسل‌های قبلی‌اش فوتبالی خواهد ماند و محبوبیت این رشته را همچنان تضمین می‌کند؟ آیا حق با پرز است که می‌گوید با این وضعیت فوتبال در آینده طرفدار فعلی را نخواهد داشت؟ اینها سوالات مهمی‌ست که کاش روزی مورد توجه مدیران فوتبال ایران هم قرار بگیرد.