فلسفه وجودی شورای نگهبان و چند نکته

سیدفاضل موسوی فعال سیاسی اصلاح‌طلب فلسفه وجودی شورای نگهبان دفاع از حقوق مردم و داوطلبان است اما در حال حاضر جایگاه شورای نگهبان کمی تغییر پیدا کرده است. به این دلیل که در دوران  پیشین حکومت‌ها اجازه ورود نمایندگان مردم به جایگاه‌ها را نمی‌دادند. مجلس خبرگان قانون اساسی شورای نگهبان را قرار داد تا اگر حق کسی در حال تضییع بود، آنان مدافع حق بشوند. پیش از انتخابات مجلس یازدهم اصرار شد تا دیداری با آقای عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان، شکل بگیرد. پس از دیدار بنا بود، کارشناسان با یکدیگر گفت‌وگو کنند تا بخشی از مشکلات کنونی این شورا مرتفع شود. با این حال هر کس به دنبال کار خود رفت و پیگیری‌ها برای ادامه جلسات انجام نشد. مجموعه‌ای پکیج آماده‌ای را مقابل اعضا قرار می‌دهند و آنان مجری هستند. 4 نهاد در جریان تایید صلاحیت‌ها نقش دارند، در صورتی که هرکدام از این نهادها در گزارش‌های خود مرتکب خطا شدند، شورای نگهبان از حقوق نامزدهای انتخابات دفاع کند. شورای نگهبان باید بگوید، قانون اساسی در این نقطه در حال خدشه‌دار شدن بوده و باید مدارک مستند درباره علل رد صلاحیت افراد را ارائه دهید. جایگاه قانونی شورای نگهبان در انتخابات این است. آقای هاشمی رفسنجانی در ماه‌‌های پایانی عمر خود کماکان توانمند و هوشیار عمل می‌کردند اما به ایشان گفته شد، کبر سن داری و آن استوانه نظام را رد صلاحیت کردند اما افرادی تایید صلاحیت شدند که بعضا صلاحیت کافی را نداشتند. از همین رو همه افراد دخیل، باید پاسخگوی این رویکردها باشند. درباره مجلس یازدهم دخالت چندانی نشد و در نتیجه مجلسی که باید پاسخگوی حق و حقوق مردم باشد، در برابر تصمیمات غلط سکوت می‌کند. چون انتخابات ریاست جمهوری در ایران به عنوان نماد مردم‌سالاری شناخته شده است، اگر به روال گذشته باز گردیم، گشایشی پدید خواهد آمد، اما اگر به آن روال بازنگردیم، شاهد تکرار وضعیت مجلس یازدهم خواهیم بود. در روال گذشته مقام معظم رهبری فرمودند اگر به شخص من هم انتقاد دارید، برای ایران، پای صندوق‌های رای بیایید. این روال می‌تواند مردم را به حضور در انتخابات ترغیب کند، اگر اینگونه نباشد، شور انتخاباتی از انتخابات مجلس یازدهم نیز کمتر خواهد بود. یک متغیر دیگر نیز اتفاقاتی مانند رسیدن به توافق در وین است. این امر روزنه امیدی برای مردم است.