بوروکراسی و جامعه مدنی

بوروکراسی و جامعه مدنی حمزه نوذری . جامعه‌شناس و استاد دانشگاه همه ما در جامعه مدرن هریک به نوعی درگیر سازمان‌های دولتی هستیم و تجربه بیگانگی و بی‌قدرتی در مواجهه با آنها داشته‌ایم. وبر، یکی از جامعه‌شناسان کلاسیک، بوروکراسی را نماد عقلانیت ابزاری در جامعه جدید معرفی می‌کند که در مقابل سازو‌کارهای سنتی کارآمدتر و مؤثرتر است. اما او هم‌زمان به سویه‌های منفی آن نیز اشاره کرده است. بوروکراسی می‌تواند قفس آهنینی برای مردمان ایجاد کند. یکی از سویه‌های تاریک بوروکراسی، بیگانگی نسبت به آن است به همین دلیل کمتر کسی احساس مسئولیتی در مقابل اموال بوروکراسی دارد. در ایران مسئله بوروکراسی دولتی جنبه عمیق‌تری پیدا کرده است؛ به‌گونه‌ای که هرگونه ساز‌و‌کاری برای سازمان‌دهی امور و ارائه خدمات فقط بر اساس بوروکراسی، قانونی و موجه شناخته می‌شود و سایر ساز‌و‌کارها طرد می‌شود. علاوه‌بر‌این، بوروکراسی در ایران حک‌شده در جامعه مدنی نیست؛ به همین دلیل نه‌تنها کارکرد مناسب ندارد بلکه بر ضد اهدافی که برایش در نظر گرفته شده عمل می‌کند و عملا در راستای خدمت به انسان قرار ندارد، بلکه وسیله‌ای برای سلطه بر انسان به شمار می‌آید. مسئله بوروکراسی روز به روز چالش‌های بیشتری در جامعه ایجاد می‌کند؛ از جمله: 1. نابرابری در دسترسی به خدمات را تشدید کرده است.
2. شکل‌گیری قشر بوروکرات که منافع و منابع را توزیع می‌کند و قدرت دولت را در جهت منافع خود به کار می‌گیرد. وبر معتقد است هم در دنیای سرمایه‌داری و هم در دنیای سوسیالیستی مسئله بوروکراسی وجود دارد. دولت‌های مختلف چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی نتوانسته‌اند برای مسئله بوروکراسی که موجد نابرابری، بیگانگی و بی‌قدرتی در جامعه است، تدبیری بیندیشند. تدبیری که بوروکراسی را در خدمت جامعه مدنی قرار دهد. سازمان‌های دولتی که حک‌شده در جامعه نباشند، غارتگر جامعه می‌شوند و در خدمت گروه اقلیت قدرتمند قرار می‌گیرند. چنین بوروکراسی‌ای جز تباهی چیزی به دنبال ندارد. عدم حک‌شدگی بوروکراسی در جامعه مدنی باعث شده است که برخی کارمندان و مأموران دولتی از این سازمان‌ها برای منفعت شخصی استفاده کنند. همچنین در کشور ما روابط بوروکراتیکِ قابل پیش‌بینی درون دستگاه‌های دولتی وجود ندارد. از نظر ایوانز، بی‌ثباتی، ضعیف و وخیم شدن بوروکراسی دولتی با بی‌نظمی جامعه‌ مدنی همراه خواهد بود و حفظ و احیای بوروکراسی دولتی در پیوند با جامعه، امکان پروژه تحول اجتماعی را افزایش می‌دهد. دستگاه دولتی قوی، منسجم، عقلانی و مرتبط با جامعه‌ مدنی از غارتگری جلوگیری می‌کند. شعار دولت قوی و بوروکراسی کارآمد بدون آرایش مناسب با جامعه مدنی راه به جایی نمی‌برد. به عبارتی، بوروکراسی دولتی نمی‌تواند بدون ایجاد شبکه‌ای از پیوندها با گروه‌ها و طبقات اجتماعی تحول ایجاد کند. در حال حاضر ارتباط و تعامل با‌ثبات و سازنده‌ای بین بوروکراسی دولتی و جامعه‌ مدنی وجود ندارد و این‌چنین است که جامعه در راستای عدم ثبات قرار می‌گیرد. نکته مهم دیگر به دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌های صادرشده از طرف بوروکرات‌های ارشد برمی‌گردد که نه‌تنها راهگشا نیستند بلکه موانع بسیاری برای ارائه خدمات مناسب به افراد جامعه به وجود می‌آورند. گاهی تصور می‌شود مدیران سازمان‌های دولتی حقوق می‌گیرند که دستورالعمل‌های متعددی صادر کنند و عملکردشان بر اساس تعداد بخش‌نامه سنجیده می‌شود. تصور مدیران دولتی این است که آشفتگی‌ها و نابسامانی‌ها در ارائه خدمات به جامعه با صدور بخش‌نامه و دستورالعمل حل می‌شود. بوروکرات‌های صف نیز ارائه خدمات به افراد را منوط به بخش‌نامه‌های ستاد می‌کنند. این‌گونه بوروکراسی ایرانی قفس آهنین بزرگی برای گروه‌های زیادی از جامعه مدنی است.