روزنامه قانون
1396/03/21
رفتار حیوانی با حيوانات!
برخي آزار و اذيت حيوانات را سرگرمي دانسته و از آن لذت ميبرندبیشتر باغ وحشهاي كشور، مجوزهاي رسمي را اخذ نكردهاند
بسياري از حيوانات در باغ وحشها ،شرايط زجرآوري دارند
نگهداري حيوانات در باغ وحشهاي كشور ،نوعي اسارت تلقي ميشود كه اين امر، نقض صددرصدي حقوق حيوانات است
بهرهكشي، سوءاستفاده و استفاده از حيوانات براي نمايش، از مصاديق نقض حقوق حيوانات محسوب ميشود
در اين سالها برخورد جدي و سلبي در مورد رفتارهاي نامناسب با حيوانات صورت نگرفته است
دين اسلام، نگاه ويژهاي به رعايت حقوق حيوانات دارد
حیوانات در ایران حال و روز خوبی ندارند؛ هم آنهایی که در باغوحشها نگهداري ميشوند و هم حيوانات رهاشده در طبيعت و شهرهاي کشور. هرچند كه بايد باغوحشها مكاني امن براي نگهداري حيوانات باشند-تا هم حيوانات در آنها با آرامش زندگي كنند و هم بازديدكنندگان بتوانند از مشاهده آنها لذت ببرند- اما در حال حاضر در كشور ما اينگونه نيست وشرايط نگهداري و زندگي حيوانات در مراكز نگهداري، خوب نبوده و حقوق آنها رعايت نميشود.
قفسهاي كوچك، غذاهاي غيراستاندارد، شرایط بهداشتی بسیار نامناسب و... از جمله مشكلات مراكز نگهداري حيوانات در ايران هستند. به گفته بسياري از كارشناسان حوزه محيطزيست، بیشتر مراكز نگهداري حيوانات در ايران با اين مشكلات مواجه هستند.
هرچند كه حيوانات رهاشده در طبيعت يا شهرهاي كشور نيز شرايط بهتري ندارند زيرا برخي از افراد آزار و اذيت حيوانات را سرگرمي دانسته و از آن لذت ميبرند. از آزار سگها و كشتن آنها تا كشتن خرس جلوي چشم تولههايش يا كشتن الاغ با پتك، از موارد حيوانآزاري در كشور است كه با وجود تاكيد دين مبين اسلام بر رعايت حقوق حيوانات، شاهد اين رفتارهاي ناپسند با حيوانات هستيم. البته بايد گفت انتشار تصاویر و کلیپ شکنجه حیوانات در فضای مجازی، واکنشهای گستردهای به دنبال داشته و طیف وسیعی از مردم را به گروه حامیان محیطزیست و حیوانات پیوند داده است. حال اين سوال مطرح است كه آيا حيوانآزاري، جرم است؟ آيا نگهداري حيوانات در مراكزي كه حقوق آنها رعايت نميشود نيز حيوانآزاري محسوب ميشود؟ وضعيت قوانين در مورد حقوق حيوانات چگونه است؟
امير سبزي، نماینده دیدهبان حقوق حیوانات ایران در رابطه با اخذ مجوز براي ايجاد باغوحش در ايران به «قانون» گفت: «نكته مهم اين است كه در حال حاضر به گفته مسئولان سازمان محيط زيست، اكثر باغوحشهاي كشور مجوزهاي رسمي را اخذ نكردهاند و البته اين موضوع فقط مربوط به باغوحشهاي خصوصي نبوده، بلكه باغوحشهاي دولتي نيز كه عموم مردم از آنها بازديد ميكنند، فاقد مجوزهاي لازم هستند. به عبارت ديگر بايد گفت فقط تعداد محدودي از باغوحشهاي كشور داراي مجوز رسمي و تحت نظارت بهداشت، سازمان دامپزشكي و همچنين سازمان حفاظت از محيط زيست هستند. باقي مراكز نگهداري حيوانات به صورت غيرقانوني فعاليت ميكنند كه متاسفانه تلاشي نيز براي پلمب كردن اين مراكز وجود ندارد».
ضعف در كنترل مجوزها
اين نماینده دیدهبان حقوق حیوانات با اشاره به اينكه، در زمينه اعطاي مجوز به مراكز نگهداري حيوانات به لحظ قانوني و حقوقي، ضعف و خلأ وجود ندارد ،خاطرنشان كرد: «قوانين در مورد كسب مجوز براي ايجاد باغوحش كامل است و اصولا براي ايجاد باغوحش بايد از سازمان حفاظت از محيط زيست و سازمان دامپزشكي تاييديه و مجوز اخذ شود. اما از لحاظ اجرايي براي كنترل مجوزها، ضعف شديدي وجود دارد.
نكته بعد اين است كه به هيچ عنوان اين مراكز، حق نگهداري حيوانات وحشي را ندارند و بايد حتما مبدا گرفته شدن اين حيوانات مشخص باشد و اگر اين حيوانات از خارج وارد ايران شدهاند، بايد مجوزهاي لازم براي ورود آنها وجود داشته باشد. بايد بررسي شود كه آيا اين حيوانات به صورت قانوني يا غيرقانوني و قاچاق وارد كشور شدهاند. هرچند بايد گفت در حال حاضر اين مجوزها وجود ندارد. براي مثال سال گذشته موج خبري و مسائلي در مورد باغ پرندگان تهران (به عنوان مركز رسمي و شناخته شده در كشور) مطرح شد كه حكايت از اين داشت كه بسياري از پرندگاني كه در اين مركز نگهداري ميشوند، مجوزهاي اصلي را ندارند و در حال حاضر نيز سند يا مجوزيهاي لازم در مورد بسياري از اين پرندگان ارائه نشده است كه نشان دهد اين پرندگان از كجا گرفته شدهاند».
سبزي در ادامه با بيان اينكه بسياري از حيوانات در اين مراكز در شرايط زجرآوري زندگي ميكنند توضيح داد: «معمولا غالب مراكز نگهداري اين حيوانات در ايران، غيراستاندارد هستند و به عبارت بهتر بايد گفت مسائل بهداشتي در اين باغوحشها معمولا رعايت نميشود. اين امر باعث بروز بسياري از بيماريهاي جدي در حيوانات خواهد شد».
خريدوفروش توله برخي از حيوانات
وي با اشاره به اينكه برخي از باغوحشها به مراكز خريد و فروش حيوانات تبديل شدهاند و با وجود منع قانوني، در بسياري از اين مراكز توله برخي از حيوانات خريدو فروش ميشوند، تصريح كرد: «چند سالي است كه بهواسطه برخي از اقدامات، واژه حقوق حيوانات وارد ادبيات ما شدهاست هرچند كه در واقعيت و در اجرا، مشكلات زيادي وجود دارد زيرا به حقوق حيوانات، نه در قانون اساسي و نه در قوانين عادي اشاره نشده است. اصولا تخلف در مورد رفتار با حيوانات، جرمانگاري نشده است. اين در حالي است كه در بيشتر كشورها حقوق حيوانات رعايت شده و حيوانات جايگاه ويژهاي ميان مردم دارند».
سبزي با اشاره به اينكه نگهداري حيوانات در باغوحشها در كشور به نوعي اسارت بوده كه اين اسارت، نقض صددرصدي حقوق حيوانات محسوب ميشود، توضيح داد: «به صورت پيش فرض، حقوق حيوانات به اين گونه است كه حيوان ميتواند آزادانه بدون درد و رنج و مرگ زودرس زندگي كند در صورتي كه با اسارت، تمام اين موارد نقض ميشود، زيرا در اين مراكز حيوانات زندگي غيرطبيعي دارند كه موجب درد و رنج و مرگ زودرس خواهد شد. فقط زماني كه ضرورت داشته باشد ميتوان حيوان را در اسارت نگه داشت.
براي مثال در بحث امداد و نجات لازم است حيواني را اسير كنيم تا سلامتي را به وي بازگردانيم. اين موارد، نقض حيوانات تلقي نميشود اما مواردي مانند بهرهكشي، سوءاستفاده و استفاده از حيوانات در سيركها، از مصاديق نقض حقوق حيوانات محسوب ميشود».
ارسال حيوانات آزارديده به زيستگاههاي طبيعي
وي در مورد دلايل عدم پلمب باغوحشها و مراكزي كه در آنها حقوق حيوانات نقض ميشود، توضيح داد: «در حالحاضر چالشي كه سازمان محيطزيست با آن مواجه بوده و بارها نيز به آن اشاره كرده، اين است كه مثلا در باغوحشي كه 30 قلاده شير در آن نگهداري ميشود و اين حيوانات شرايط خوبي ندارند، در صورت پلمب تكليف اين حيوانات چه خواهد شد؟ بايد گفت سازمان محيط زيست ظرفيت نگهداري اين حيوانات را ندارد. به همين دليل در اين سالها شاهد برخورد جدي و سلبي با تخلفات در مورد حيوانات نبودهايم. هرچند كه ما سالهاي گذشته پيشنهاداتي در اين زمينه ارائه كرديم كه براي مثال در صورت پلمب باغوحش، حيوانات را به خارج از كشور و به زيستگاهاي طبيعي يا به باغوحشهاي بزرگ بينالمللي ارسال كنيم».
در اين راستا بايد گفت، در حال حاضر بسیاری از کشورهای دنیا دارای قانون حمایت از حقوق حیوانات هستند.
در كشور ما با وجود تاكيد دين مبين اسلام بررعايت حقوق حيوانات اما، قانونی اختصاصی برای حمایت از حیوانات تصویب نشده است. هرچند كه مقررات پراکندهای در قوانین مختلف وجود دارد که از آن جمله میتوان به قانون شکار و صید مصوب 16 خرداد 1346، قانون مجازات اسلامی مصوب 7 آذر 1370 که در دو ماده 679 و 680 به موارد اتلاف و شکار حیوانات پرداخته، قانون حفاظت و بهرهبرداری از منابع آبزی مصوب 14 شهریور 1374 اشاره كرد. به نظر ميرسد اين قوانين كافي نبوده و نياز است تا قوانين كاملتري در مورد حيوانات تصويب شود.
اكثر باغ وحشها دولتي هستند
در ادامه علي وقفچي، سخنگوي كميسيون كشاورزي مجلس شوراي اسلامي در مورد اقدامات مجلس در زمينه مشكلات حيوانات در كشور به «قانون» گفت: «در حال حاضر اكثر باغوحشها در كشور دولتي بوده و با سيستم دولتي اداره ميشوند كه بايد گفت به دليل عدم تخصيص بودجه كافي، اداره اين مجموعهها واقعا مشكل است. مگر اينكه اين امر به بخش خصوصي واگذار شود و دولت با نظارت خود بر اين مجموعهها بتواند در مقام دفاع از حيوانات قرار بگيرد».
اين نماينده مجلس ادامه داد: «با روند موجود و اينكه اكثر باغوحشها دولتي هستند، اين سوال مطرح ميشود كه در صورت تخلف بايد از چه نهادي شكايت كرد، زيرا دولت خود متولي امر است و به دليل عدم تخصيص بودجه كافي، نميتواند در اين زمينه اقدامات لازم را انجام دهد».
رفع خلأهاي قانوني
وقفچي خاطرنشان كرد: «باتوجه به مشكلات بسيار زياد حيوانات چه در باغوحشها و چه حيوانات ولگرد، در صورتي كه كارشناسان و مسئولان احساس ميكنند در مورد حقوق حيوانات خلأ قانوني وجود دارد، كميسيون كشاورزي مجلس آمادگي دارد تا به رفع خلأهاي قانوني كمك كند و به تصويب قانون مرتبط همت گمارد. به خصوص اينكه دين ما نگاه ويژهاي به بحث حيوانات دارد. حديثي در كتاب دامپزشكي و پزشكي ايران وجود دارد كه ميگويد آغل گوسفندان بايد به گونهاي تميز باشد كه بتوان در آن نماز خواند. اين حديث نشانگر ارزش و امنيت بالايي است كه شرع براي حيوانات قايل شده است».
حيوانات نيز حق زندگي دارند
در خاتمه بايد گفت حق حیات و زندگی تنها مختص انسانها نیست بلکه حیوانات نيز حق زندگی داشته و نباید این حق از آنها سلب شود. هرچند كه در مورد حمايت از حيوانات نيازمند تدوين و تصويب قوانيني كامل با ضمانتاجراهاي لازم هستيم اما فرهنگسازي در جامعه و آموزش نحوه رفتار با حيوانات از سنين كودكي ميتواند در كاهش حيوانآزاري موثر باشد.
صداوسیما باید با تولید برنامههای آموزشی مناسب، این معضل را به تصویر بکشد تا حقوق حیوانات در جامعه به رسمیت شناخته شود. همچنين در نظر گرفتن مجازاتهاي سنگين براي افرادي كه مرتكب حيوانآزاري ميشوند، ميتواند در كاهش ارتكاب به اين عمل موثر باشد.
باغ وحشهاي ايران، استانداردهاي بينالمللي ندارند
اسماعيل كهرم/ بومشناس، فعال محیط زیست و مشاور ريیس سازمان حفاظت محیط زیست
در مورد باغوحشهاي ايران بايد گفت كه نحوه نگهداري حيوانات در آنها مناسب نيست، زيرا در برخي از موارد، صاحبان اين باغوحشها افرادي سودجو هستند كه نه تنها حقوق حيوانات، بلكه حقوق كارمندان خود را نيز رعايت نميكنند. به طور كلي بايد گفت كه هيچ باغوحشي در ايران وجود ندارد كه داراي استانداردهاي بينالمللي باشد. به عبارت ديگر در حال حاضر فقط چند باغوحش به صورت رسمي و با مجوزهاي لازم در كشور فعاليت ميكنند، مانند باغوحش خليل عقاب در شيراز، باغ پرندگان در اصفهان يا در مشهد و تهران و بقيه فقط اسم باغوحش را يدك ميكشند. در باغ وحش پارك ارم كه جزو بهترين مراكز نگهداري حيوانات است نيز شاهد برخي از مناظر تاسفبار هستيم؛ براي مثال يك سگ زيبا را در قفسي تنها نگهداري ميكنند در حالي كه سگ يك موجود اجتماعي است و بايد با خانواده باشد يا نگهداري گرگي به همراه خانواده در فضايي كوچك كه اين فضا باعث عصبي شدن اين حيوان ميشود و غيره. اين در حالي است كه تعداد زيادي از بازديدكنندگان اين باغوحش، گردشگراني هستند كه نسبت به حقوق حيوانات حساس بوده و از ديدن اين مناظر ناراحت ميشوند. اصولا بايد گفت با ديدن حيوانات در قفسهاي كوچك و نگهداري نامطلوب آنها و غذاهاي نامناسب و... احساس ناخوشايندي به انسان دست ميدهد.
هرچند بسياري از باغ وحشهاي ايران، اصولا باغوحش نيستند بلكه زميني هستند كه صاحب آن، انواع و اقسام حيوانات مانند طاووس، خرس، گرگ و... را خريداري كرده و در فضايي كوچك و تنگ نگهداري ميكند. هدف اصلي وي نيز تجارت است و اين حيوانات به لحاظ، تغذيه، بهداشت، فضاي نگهداري و... مشكلات بسياري دارند زيرا مالك اين مركز توانايي مالي لازم را ندارد پس نميتواند امكانات خوبي براي اين حيوانات فراهم كند. در شمال كشور و در روستاي ازباران، افرادي تعداد زيادي پرنده را در قفس نگهداري ميكنند كه تحت عنوان باغوحش نيز نيستند بلكه اين پرندهها را براي خريد و فروش در اين مركز نگهداري ميكنند يا اينكه ميان تهران تا كرج، تعدادي از كلكسيونرهاي مشخص و متمول هستند كه تعداد زيادي از پرندگان را در باغهاي خود نگهداري ميكنند كه نه تنها حقوق حيوانات در اين مراكز رعايت نميشود، بلكه حيوانات زندگي زجرآوري نيز دارند.
اينجا لازم است خاطرهاي را ذكر كنم. زماني كه به باغوحش مشهد رفته بودم، مشاهده كردم كه مسئولان اين باغوحش خرسي را در يك چاه دو، سه متري نگهداري ميكردند و به دليل فضاي كوچك و تنگ، اين خرس هر چند لحظه يكبار بلند ميشد تا بيرون اين گودال را نگاه كند. اما جالب اينجا بود كه روي تابلويي كه در نزديكي اين گودال وجود داشت، درج شده بود كه تغديه اين خرس با دو كيلو عسل، چند كيلو شيريني و... است اما پس از چند ساعت كه مهمانان اين باغوحش رفتند، ديدم يك وانت حامل نان سنگك كه حتي سنگهاي اين نان هم گرفته نشده بود، وارد شد و افرد اين نانها به سوي خرس پرتاب ميكردند. متاسفانه اين سنگها باعث تخريب دندانهاي خرس نيز شده بود.
اما در مورد باغوحشهاي كشور بايد گفت «عدم به ز وجود». به عبارت ديگر بهتر است چنين باغوحشهايي وجود نداشته باشند زيرا در صورت اعطاي مجوز به اين مراكز، در صورت تخلف نميتوان با آنها برخورد كرد نكته مهم اين است كه بدانيم پس از پلمب اين مراكز، كجا قرار است اين حيوانات را نگهداري كنيم. همانگونه كه در سالهاي گذشته وقتي تعدادي شير در شرايط بدي در يكي از باغوحشها نگهداري ميشدند، به دليل تخلفات از صاحبان آن گرفته شدند اما سازمان محيط زيست براي نگهداري اين حيوانات با مشكل مواجه شد و مركزي براي نگهداري وجود نداشت.

