شکاف‌هایی که ایالات متحده را تهدید می‌کند

امریکا از ۱۶۷ سال قبل، زمانی که حزب جمهوریخواه از سوی آبراهام لینکلن و دوستانش در ۲۰ مارس ۱۸۵۴ تأسیس شد، به صورت نظامی دوحزبی به همراه حزب رقیب دموکرات اداره شده است. این نظام دوحزبی تنها محدود به حوزه سیاسی نبوده بلکه دامنه آن در دیگر حوزه‌های جامعه امریکایی از جمله اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز گسترش یافته، به نحوی که وابستگی حزبی در بسیاری از خانواده‌های امریکایی یک سنت ریشه‌دار و قدیمی است. این ساختار دوگانه متکی بر دو حزب در تاریخ امریکا زمینه‌ای را برای رقابت بین نهاد‌های حامی هر یک از این دو حزب فراهم کرده بود، اما به نظر می‌رسد که این زمینه از رقابت مبدل به شکافی عظیم در جامعه امریکایی شده که بیش از هر چیز بقای خود ایالات متحده امریکا را مورد هدف قرار داده است.
نظرسنجی اخیر مرکز سیاست دانشگاه ویرجینیا با مشارکت اندیشکده Project Home Fire نشان می‌دهد فضای دوقطبی بین هواداران این دو حزب عمیق‌تر از آن حدی است که تصور می‌شد، چرا که بیش از نیمی یا ۵۲ درصد از هواداران حزب جمهوریخواه و ۴۱ درصد از هواداران حزب دموکرات از تقسیم شدن ایالت‌های جمهوریخواه و دموکرات حمایت کرده‌اند. در واقع، از مخاطبان خواسته شده بود پاسخ خود را به این گزینه بدهند: «وضعیت در امریکا به گونه‌ای است که من ترجیح می‌دهم ایالت‌های آبی - قرمز از این اتحادیه جدا شوند تا کشور مجزای خودشان را تشکیل دهند.»‌منظور از ایالت‌های آبی دموکرات و قرمز جمهوریخواه است و پاسخ مخاطبان به دو صورت «از دست کم تا حدی موافق» و «شدیداً موافق» بوده است. باید گفت که این میزان از موافقت برای تجزیه ایالت‌های امریکا به دو بخش کاملاً غیرمنتظره و باعث شگفتی ناظران شده، به نحوی که کایل کوندیک، مدیر تارنمای خبری ساباتوس کریستال بال، در این زمینه گفت: «می‌دانستیم شکاف‌های عمیقی بین رأی‌دهندگان حامی بایدن و ترامپ وجود دارد، اما سطح اختلاف بین آن‌ها شاید حتی عمیق‌تر از چیزی است که ما پیش‌بینی می‌کردیم.» هرچند که به نظر می‌رسد این نظرسنجی تنها ابراز عقیده تعداد بسیار محدودی از شهروندان امریکایی باشد، اما با در نظر گرفتن اتهام‌هایی که هواداران هر دو حزب به طرف مقابل می‌زنند و حوادثی نظیر هجوم به کنگره در ۶ ژانویه، باید گفت که موضوع بسیار جدی‌تر از صرف یک ابراز نظر است.
نکته قابل‌توجه در رسوخ نژادپرستی در میان هواداران حزب جمهوریخواه است، به نحوی که ظاهر و نشانه‌های حمله‌کنندگان به کنگره در ۶ ژانویه به خوبی گواه بر این نکته است. به همین دلیل است که هواداران حزب دموکرات در این نظرسنجی معتقد بودند «تفاوت واقعی بین جمهوریخواهان و فاشیست‌ها وجود ندارد.»‌لازم به یادآوری است که دونالد ترامپ با حمایت نژادپرستان تندرویی مثل استیو بنن به قدرت رسید که نومحافظه‌کاران افراطی هستند و مبنای نظری آنان برتری‌طلبی سفیدپوستان است. گزارش اندیشکده مرکز استراتژیک و مطالعات بین‌الملل در ۱۷ ژوئن سال گذشته نشان می‌دهد که این جریان در دو سوم از حملات و توطئه‌ها در امریکا طی سال ۲۰۱۹ دست داشته‌اند و از اول ژانویه تا ۸ مه ۲۰۲۰ مرتکب بیش از ۹۰ درصد حملات داخل امریکا شده‌اند. این آمار و ارقام باعث شده که وزارت امنیت داخلی امریکا، نهاد امنیت داخلی امریکا (DHS) در گزارش اکتبر ٢٠٢٠ به این نتیجه برسد که «افراطیون خشونت‌گرا با انگیزه‌های نژادی و قومی به ویژه افراطیون سفیدپوست (ESE) همچنان پایدار‌ترین و مرگبار‌ترین تهدید در میهن هستند». بنابراین، حمله ۶ ژوئن به کنگره نتیجه یک روند سابقه‌دار است که هواداران نژادپرست حزب جمهوریخواه جرئت و جسارت بیشتری پیدا کردند و به هدفی بزرگ‌تر از قبل حمله کردند. حالا مسئله این است که آیا این روند پایان یافته یا اینکه باید انتظار داشت با شدت بیشتری خود را نشان دهد؟ دست‌کم باید گفت بر مبنای نظرسنجی اخیر و تمایل قابل‌توجه به تجزیه امریکا به دو جمهوری دموکرات و جمهوریخواه، این روند نه تنها پایان نیافته بلکه در حال تبدیل شدن به ایده جدایی و تجزیه ایالات متحده امریکا است که با کنار گذاشتن اتحاد، نظام‌های سیاسی جدیدی بر مبنای نگرش‌های جمهوریخواه و دموکرات شکل بگیرد.