منافع ملی تعیین می‌کند از عراق «غرامت» بگیریم یا نه!

آفتاب یزد - رضا بردستانی: یک استاد روابط بین‌الملل با اشاره به شرایط حساس ایران در مواجهه با برخی همسایگان از جمله «آذربایجان» و «ترکیه» به آفتاب یزد می‌گوید: «اگر چه حق ایران بر پایه‌ی اسناد تاریخی و سیاسی که در سازمان ملل و شورای امنیت به ثبت رسیده، همیشه محفوظ خواهد بود اما نباید فراموش کرد صرفِ استناد به برخی اسناد تاریخی برای زنده و به روز کردن برخی مسائل صرفاً تاریخی کافی نیست.»
محمد علی بصیری با اشاره به مجموعه «غرامت»‌هایی که بعد از جنگ جهانی اول از آلمانِ آن روزگار اخذ شد خاطرنشان می‌سازد: «اصلا همین غرامت گرفتن‌ها باعث ایجاد کینه و عقده‌ای تاریخی شد که خود زمینه ساز آغاز جنگ جهانی دوم بود پس در دنیای روابط بین‌الملل، این منافع ملی و موقعیت‌های منطقه‌ای است که تعیین می‌کند به گذشته‌ی تاریخی استناد کنیم یا نه!»
> نه غرامت گرفتیم نه معاهده الجزایر اجرایی شد؟!
میزگرد «استراتژی نظامی ایران برای پیروزی در جنگ و فتح بغداد» با حضور سردار حسین علایی و سردار حسین الله‌کرم توسط انجمن اندیشه و قلم در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود. یکی از مباحث که بارها در محافل مختلف بدان پرداخته شده، معاهده‌ی الجزایر و غرامت تعیین شده است از جمله در همین مناظره؛ سردار حسین علایی می‌گوید: «همین الآن هم با عراق استراتژی نداریم و نمی‌دانیم با عراق می‌خواهیم چه کنیم. بالاخره ۱۹۷۵ باید اجرایی شود یا نه؟ هیچ کاری نکرده‌ایم؛ نه غرامت گرفته‌ایم، نه اروند را لایروبی کرده‌ایم و نه در آنجا کشتیرانی می‌کنیم. فقط می‌گوییم ما نفوذ داریم.» حسین الله‌کرم در مخالفت با گفته‌های علایی خاطرنشان می‌سازد: «مطالب آقای علایی به نوعی دارای تضاد بود. یک جایی آقای هاشمی قهرمان ۱۹۷۵ می‌شود و نداشتن دیپلماسی روشن به جای دیگر مربوط می‌شود. مثلاً نوشتن نامه مربوط به ۱۹۷۵ شاهکار آقای هاشمی است و هنوز هم ادامه ندارد. به نظر من‌ای کاش ایشان به عنوان یک مطلع فقط به یک جهت‌گیری و ارائه نمی‌پرداخت.»


> آیا معاهده‌ی ۱۹۷۵ اجرایی نشده است؟!
محمد علی بصیری با رد این مسئله که عراق اقدامی برای اجرایی شدن مفاد معاهده‌ی الجزایر انجام نداده به آفتاب یزد می‌گوید: «اولا هنوز دولتی بعدِ صدام روی کار نیامده که حتی تلویحی سخن از رد یا ایراد اشکال در مفاد معاهده‌ی الجزایر به میان آورده باشد ثانیاً کشوری که دو دهه است درگیر اختلافات داخلی، درگیری با داعش و انواع و اقسام مشکلات اقتصادی و سیاسی است چگونه می‌تواند همه‌ی مشکلات خود را رها کرده و صرفاً مفاد یک عهدنامه‌ی تاریخی را اجرایی کند، ثالثاً ایران صلاح و لازم ندیده که هنوز وارد برخی مباحث اختلافی نشده واگرنه تا دل‌تان بخواهد بین ایران و عراق موارد اختلافی از مرز گرفته تا سایر توافقات بر زمین مانده وجود دارد که البته باید تاکید کرد اراده‌ای هم اگر برای انجامش بوده باشد عملاً دولتی مقتدر که در سایه ثبات به این گونه مباحث بپردازد در عراق روی کار نیامده مضاف بر این که عراقی‌ها در بسیاری مسائل بر پایه‌ی منافع ملی جمهوری اسلامی ایران گام برداشته‌اند که نباید از ذهن دورنگاه داشته شود.»
این استاد دانشگاه تاکید می‌کند: «در بحث غرامت، این منافع ملی یک کشور است که تعیین می‌کند وارد مسئله‌ای به نام غرامت بشویم یا نه؟! بر پایه‌ی برخی حقایق تاریخی، بعدِ بروز جنگ، اقدام برای اخذ غرامت می‌تواند همان معضلی را به وجود آورد که آلمان را بعد جنگ جهانی اول رهسپار دومین جنگ بین‌الملل کرد و آن اخذ غرامت بود که کینه و عداوت به وجود آورد.»
> حق ایران بر پایه‌ی اسناد تاریخی و سیاسی همیشه محفوظ خواهد بود
استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در بخش دیگری از گفتگوی خود با آفتاب یزد در واکنش به این پرسش که آیا ایران می‌تواند بر اساس اسناد تاریخی، برخی سرزمین‌های جدا شده را بازگرداند یا نه؟! می‌گوید: «این که ایران بر پایه‌ی اسناد محکم تاریخی می‌تواند برای الحاق برخی سرزمین‌ها اقدام کند پاسخ مثبت است کما این که آلمان شرقی و غربی یکی شدند، یمن شمالی و جنوبی به یک کشور تبدیل شدند، ویتنام شمالی و جنوبی یکپارچه شدند، روسیه بر اساس ادعاهایی که داشت به سمت کریمه‌خیز برداشت و چین نیز بر اساس همین دست توافقات تاریخی مستند برخی اقدامات را در دستور کار قرار داده است اما، آن چه مهم‌تر است خواست سرزمین مقابل و مردمان آن، اقتدار و توان سیاسی و اقتصادی ایران و در نظر گرفتن موقعیت و منافع و مضار بین‌المللی است که آیا اسناد تاریخی خود را برای برخی اقدامات فعال کند یا نه.»
وی تاکید می‌کند: «ما با دو مسئله رو در رو هستیم یکی، واقعیت‌های تاریخی و اسنادی که بین‌المللی و مورد قبول جامعه جهانی است دیگری خواست و اراده و توان و تشخیص حاکمیت است که چه بسا دولتی با آراء بسیار محکم روی کار بیاید و خواستار مراجعه به همین اسناد تاریخی شود و حتی به تبعات آن نیز توجهی نداشته باشد.»
بصیری خاطرنشان می‌کند در مرزها و مباحثی همچون حقآبه، با افغانستان نیز اختلافاتی داریم که باید پیگیری و حل شود اما حل چنین مباحثی بستگی تام به توان و اراده و موقعیت دارد فی المثل در حالی که افغانستان و عراق دچار بی‌ثباتی و تنش‌های متعدد داخلی هستند چگونه ایران می‌تواند زیر فشار تحریم‌ها و موانع بین‌المللی خواستار برطرف ساختن ابهامات یا الحاق و احقاق حق شود اما پاسخ سوال شما که آیا این حق محفوظ است؟ مثبت است یعنی همیشه این حق برای ایران محفوظ خواهد بود. »
این استاد دانشگاه با تایید این نکته که عملاً بازپس‌گیری سرزمین‌های شمالی معادلِ غیر ممکن است می‌افزاید: «این که عملاً ناشدنی است یک بحث است اما از منظر حقوق بین‌الملل تمامی اسناد تاریخی مورد قبول مجامع بین‌المللی قابل ارجاع و ادعا است کما این که ترکیه نیز بر اساس واقعیت‌های تاریخی بر مناطقی از شمال عراق و سوریه ادعاهایی دارد که اقداماتی نیز انجام داده که البته با مخالفت‌های برخی کشورها از جمله روسیه مواجه شده است.
این استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در پایان به موضوع عراق بازگشته تاکید می‌کند: «بین این که حق داریم و چگونه احقاق حق کنیم فاصله وجود دارد به این معنا که جمهوری اسلامی ایران شاید چاره‌ی کار را در تعامل با عراق دیده است هرچند در افواه عمومی این دغدغه که غرامتی است که تعیین شده و باید گرفت وجود دارد اما این نخبگان کشور هستند که باید راه پیش رو و نحوه‌ی پیمایش آن را مشخص کنند که مثلا غرامت بگیریم بهتر است یا عراق را به عنوان یک شریک استراتژیک در کنار خود نگه داریم؟! تشخیص این دو قطعاً با افکار عمومی نیست و حاکمیت و تصمیم سازان باید اتخاذ شیوه و راهکار کنند.