خطر خودکشی سلبریتی‌ها برای جامعه

آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعراء:در تمام جوامع مرگ سلبریتی‌ها و افراد معروف بازتاب زیادی دارد.اگر مرگ این افراد بر اثر خودکشی باشد بازتاب‌ها بسیار گسترده‌تر می‌شوند زیرا افراد زیادی درگیر این ماجرا می‌شوند و احساسات آن‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرد.از سوی دیگر اخبار مربوط به حوزه خودکشی کم نیستند و افراد زیادی از هر طبقه اجتماعی و اقتصادی‌ای به خودکشی دست زده اند.حال ما در این گزارش به سراغ روانشناسان و جامعه شناسان رفته‌ایم و از آنها پرسیده‌ایم برای حفظ سلامت روان جامعه نحوه بازتاب این اخبار باید به چه صورت باشد تا تاثیرات مخرب کمتری را به جای گذارد؟
>اطمینان از صحت خبر خودکشی
علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و روانشناس اجتماعی در این خصوص به آفتاب یزد گفت:«به نظر من گام اول و بحث حوزه اخلاق حرفه‌ای ایجاب می‌کند که ما مطمئن شویم اتفاقی که درباره سلبریتی‌ها افتاده حتما خودکشی است.یعنی اول باید از صحت خودکشی بودن مرگ این افراد مطمئن شویم زیرا بسیاری از اوقات پیش می‌آید که بر اساس مسمومیت دارویی این اتفاق رخ می‌دهد یا افراد اصلا قصد خودکشی ندارند و به دلیل فشار روانی سنگینی که به آن‌ها عارض می‌شود، از تعداد زیادی مثلا آرام بخش استفاده می‌کنند و ممکن است پشت آن اقدام اصلا افکار خودکشی نباشد. من مراجعینی دارم که اینگونه هستند؛ مثلا از آن‌ها می‌پرسم چرا این کار را انجام دادی؟به من جواب می‌دهند که من اصلا نه قصد جلب توجه داشتم نه قصد خودکشی بلکه اینقدر فشار روی من بود که اصلا متوجه نشدم چه مقدار دارو مصرف کردم. مرجع تشخیص این موضوع که عامل مرگ خودکشی بوده است یا نه در وهله اول طبیعتا پزشکی قانونی و در وهله دوم دستگاه قضائی است که اعلام می‌کند بر اساس شواهد موجود مانند وصیت نامه فرد و... فرد خودکشی کرده است.»
>به مردم دروغ نگوییم


وی ادامه داد:«در گام دوم موضوع این است که ما به مردم دروغ نگوییم. یعنی اگر واقعا کسی خودکشی کرده است ما از آن به عنوان یک مرگ طبیعی یاد نکنیم. به این دلیل که اولا این اقدام خلاف کار قانونی است و ثانیا افرادی که سعی می‌کنند اخبار را مغلوب و دگرگون کنند، با این شبکه‌های اجتماعی‌ای که این روزها وجود دارد، دیگر عملا امکان سانسور خبرها در بلند مدت وجود ندارد.در نتیجه غیر از اینکه ما مردم را نسبت به رسانه‌ها بی‌اعتماد کنیم در این جهت کار دیگری انجام نمی‌دهیم. »
>توانمند سازی، آگاهی‌سازی و تحلیل درست
شریفی یزدی در ادامه افزود:« اما به نظر من وقتی که ما از صحت خبر مطمئن شدیم و خبر درست را به مردم منتقل کردیم بعدا باید درباره آن تحلیل ارائه دهیم. یعنی متخصصین روانشناس،
جامعه شناس و روانشناس اجتماعی عوامل را ریشه یابی کنند برای اینکه زهر این نوع داستان‌ها گرفته شود. زیرا خطر الگو قرار گرفتن برخی از این افراد معروف برای نوجوانان وجود دارد.به نظر من توانمند سازی، آگاهی‌سازی و تحلیل درست مسائل می‌تواند کمک‌کننده باشد تا زهر کارهایی از این دست گرفته شود.»
>خودکشی یکی از آسیب‌های اجتماعی جامعه امروز است
وی درباره تحلیل مسئله خودکشی گفت:«در مورد خودکشی مخصوصا خودکشی سلبریتی‌ها چند نکته وجود دارد. خودکشی از نظر جامعه شناسی یک پدیده کاملا اجتماعی است و فردی محسوب نمی‌شود.اما از بعد روانشناسی خودکشی عوامل متعددی دارد. خودکشی یکی از آسیب‌های اجتماعی جامعه امروز ما است که به دلیل انواع مشکلات ریز و درشتی که بر جامعه عارض است پیش می‌آید و افزایش پیدا می‌کند. ما می‌دانیم که در جریان جنگ تحمیلی، در مناطق مرزی کشورمان میزان خودکشی بالا بود و بعد‌ها این موضوع کاهش پیدا کرد. یعنی آسیب‌های اجتماعی معمولا به همراه خود، خودکشی را می‌آورند.حالا این آسیب‌ها می‌تواند آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و... باشد. درمورد سلبریتی‌ها عمدتا به نظر می‌آید بیشتر خودکشی‌ها به شرایط روحی و روانی افراد بر می‌گردد که در دنیا هم این مسئله زیاد است. در مورد سلبریتی‌ها به نظر اینگونه می‌آید که خیلی از این افراد به دلیل اینکه به شدت به کار و شغلشان وصل هستند خیلی برای سلامت روانشان وقت نمی‌گذارند حالا یا خودشان را از این خدمات بی‌نیاز می‌دانند و یا اینکه فرصت آن را ندارند. همچنین عده‌ای از آن‌ها مراجعه به روانشناسان را برای خودشان نمره منفی می‌دانند. به همین دلیل شاید می‌توانیم اینگونه بگوییم درصد خودکشی این افراد با کل جامعه تفاوت چندانی ندارد و خبر خودکشی این افراد صرفا بازتاب بیشتری پیدا می‌کند.»
>رسانه انتخاب نمی‌کند چه اخباری دیده شود
محمدصالح نشان روانشناس و استاد دانشگاه نیز در این باره به آفتاب یزد گفت:«به نظر می‌رسد در ابتدا باید به یک مسئله بپردازیم و آن، این است که تعریف و برداشت از واژه سلبریتی، دارای یکسری پیچیدگی‌هایی است که به این پیچیدگی‌ها درست پرداخته و تفهیم نمی‌شود. واقعیت این است که در جامعه ما لااقل این طور رواج پیدا کرده که سلبریتی کسی است که بیشتر دیده می‌شود و به واسطه پوشش‌های رسانه‌ای بیشتر توجه دریافت می‌کند.در حالی که به نظر اینطور می‌رسد که سلبریتی را باید کسی تعریف کنیم که در عین دیده شدن بیشتر، مسئولیت اجتماعی و مدنی بیشتری هم از او مورد انتظار است. در اتفاق اخیر مسئله‌ای که به وقوع پیوسته در حقیقت شرایطی است که به هر حال وضعیت، وضعیت خودکشی است.خودکشی هم تحت هر شرایطی مطرود و مذموم است.امروز ما نمی‌توانیم از رسانه انتظاراین را داشته باشیم که به این مسئله بپردازد یا نپردازد.متاسفانه یا خوشبختانه امروز در دنیایی زندگی می‌کنیم که رسانه انتخاب نمی‌کند چه اخباری دیده شود بلکه این مخاطب است که انتخاب می‌کند به چه اخباری بیشتر بها داده شود. به همین منظور نیاز است که اخبار این چنینی را از منظر دیگری مورد بررسی قرار دهیم و آن هم از منظر آسیب شناختی، کشف راهکارها و پیدا کردن چاره‌هایی برای پیشگیری از اتفاقاتی
این چنینی است.»
>تاثیر الگویی
این روانشناس در ادامه گفت:« واقعیت خودکشی در جامعه این است که یک اتفاق تلخی است که به انحا مختلف در حال اتفاق افتادن است و صرفا هم مربوط به افراد شاخص نیست. در همه اقشار مسئله خودکشی دیده می‌شود و نمی‌شود گفت که در کدام طیف خودکشی بیشتر رخ می‌دهد. به همین منظور نیاز است که یک آسیب شناسی دقیق‌تری درباره آن اتفاق افتد یا لااقل به بهانه رقم خوردن اتفاقات تلخ این چنینی در میان افراد شاخص، ما موضوع را به این شکل در معرض دید بیشتر قرار دهیم و از صاحب نظران و کارشناسان استفاده بیشتری در جهت پیشگیری از این مسئله کنیم. واقعیت موجود این است که زمانی که فشار‌های روانی از هر جهت فرد را محاصره می‌کند و وی را در وضعیت اضطرابی شدید و یا افسردگی
شدید قرار می‌دهد، خواه ناخواه مغز به سمت افکار خودکشی و برنامه ریزی‌هایی در ارتباط با آن گرایش و تمایل پیدا می‌کند که اگر به موقع به این مسئله پرداخته شود و مورد درمان قرار بگیرد، می‌شود از این مسئله پیشگیری کرد. به همین خاطر ضرورت بها دادن بیشتر به مباحث روانشناختی و مشاوره‌ای در بین افراد را ما می‌توانیم در اینجا ببینیم. امروز به نظر می‌رسد همانطور که ما طرحی را تحت عنوان پزشک خانواده پیاده‌سازی کردیم نیاز است که طرحی را تحت عنوان روانشناس خانواده و مشاور خانواده هم پیاده‌سازی کنیم تا بتوانیم در حد بسیار زیادی از مسائل این چنینی پیشگیری کنیم. مسئله دیگر هم این است که این اتفاقات وقتی در بین افراد شاخص اتفاق می‌افتد،جنبه الگویی هم خواهد داشت که به منظور این تاثیر الگویی هم ما نیاز داریم که برنامه ریزی دقیق‌تری داشته باشیم. چراکه همانطور که در سال‌های قبل هم دیدیدم الگو پذیری از وقایع این چنینی زیاد رقم می‌خورد همانطور که در جریانی تحت عنوان بازی نهنگ آبی این مسئله رقم خورد و حالا هم باز همین وضعیت می‌تواند تکرار شود که نیاز به بحث و بررسی دقیق و عمیقی توسط متولیان امر در این موضوع دارد.»