روزنامه آفتاب یزد
1400/12/14
جنایت و مکافات!
امید مافی- آنجا در حوالی دریای سیاه بیوقفه شیپور پخش میکنند و نیروگاه زاپروژیا به انبار باروت بدل شده و مرگ در ترعههای فروپاشیده مردد مانده است. آنجا در کانون استیصال، خارکف برشانههای نحیف اوکراین تشییع میشود و از بمبهای مخوف پاهای قطع شده میبارد. آنجا جنگ ادامه دارد و زنها و کودکان در زیرزمینها با گیسوان پریشان چشم انتظار مردان و پدرانی هستند که شاید دیگر هیچوقت به خانه برنگردند. آن سوتر اما ناتو جای خالی داده و با اعلام این خبر که جنگندههای خود را وارد میدان نبرد نخواهد کرد و بیش از هر چیز نگران خود و شرکایش میباشد، بذرنومیدی را به سرعت نور در کی یف پاشانده تا معلوم شود در پس تمام آن وعدههای پوشالی، همچنان خمپارههای ناتو خمیازه خواهند کشید و همچنان اوکراینِ بازیخورده از کسانی که در روز مبادا روی برگرداندهاند به جنگ نابرابر با تزارها ادامه خواهد داد. انگار برای ناتو مهم نیست که بزرگترین نیروگاه اتمی اروپا به تسخیر روسها درآمده و کمی جنون از سوی پوتین کافی است تا قاره سبز با سرفههای ممتد و جانهای بیجان به قارهای سیاه و شمع آجین بدل شود و دود حاصل از یک جنگ تاریخی در چشم همه آدمهای ساده دل کره خاکی رود. حالا چرنوبیل در برابر زاپروژیا احساس عجز میکند و جهان چمباتمه زده به این میاندیشد که اگر مجنونها کبریت را بکشند، نه فقط اوکراین که اروپای خونسرد بیحرف و بیصدا زانو خواهد زد و سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. ناتو اما هنوز منفعلانه به جوک گوییهایش ادامه میدهد و به پیامدهای حملهای که چراغها را خاموش کرده کاری ندارد. آنها حتی پرونده «منطقه پرواز ممنوع» در خاک اوکراین را هم باز نکردهاند تا ثابت شود جربزه را با خربزه اشتباه گرفته و با تماشای سربازان به خون خفتهای که پیچیده در میان پرچم دو رنگ فاجعه را یادآور میشوند تب نخواهند کرد. آنجا هیچ کس به خواسته اوکراینیها مبنی بر آتشبس در خارکفِ به ماتم نشسته وقعی نمینهد تا بوی باروت از لولههای نفت بلند شود و تابوتها بر شانههای غوغای جهان خبر از سقوط رویاهای یک ملت دهند و هراس رنگ عوض کند. در معرکه جنایت و مکافات، این استخوانهای داستایفسکی است که زیر خروارها خاک میلرزد و ناتو همچنان دست زیر چانه به سرزمینی مینگرد که اگر مردانش به ایستاده مردن رضایت ندهند، ردیف سرکشی از قافیههای بهم ریخته، مرگ و نیستی و هلاکت را فریاد خواهد زد و کشوری در جبر جغرافیایی بر آسمانش یکریز آتش خواهد بارید. راستی آیا کسی برای سرفههای خونآلود اوکراین نسخهای خواهد پیچید تا هزار هزار ستاره در آسمان کی یف غیب نشوند؟! آیا فریادرسی در این بلبشوی بیپایان پیدا خواهد شد؟ هیچ کس نمیداند.
سایر اخبار این روزنامه
لو رفتن بازی «هالک ایرانی» و «غول بریتانیایی»
خطر خودکشی سلبریتیها برای جامعه
طولانی شدن بحران اوکراین به ضرر پوتین و روسیه است
بیکاری مشکل جدی مردم گلستان
دلیل قطعی اینترنت روز جمعه
توهم یا تحول؟
آخرین فریاد یک سلبریتی
مدیریت دانش
فرصت اقتصادی ایران در قبال جنگ اوکراین
جنایت و مکافات!
بازپسگیری ویلای نیاوران از رحمانی فضلی
توزیع دیجیتال اقلام تنظیم بازار نیاز به مناقصه ندارد
همه نگاهها به تهران
بهره اقتصادی ایران از بحران اوکراین

