قلم خون بر آخرین برگ فتنه در افغانستان

با شروع سال جدید، افغانستان، مردم و حاکمیت جدید آن با یک فتنه بزرگ دیگر مواجه شده‌اند؛ فتنه‌ای که در نتیجه آن، از یک‌سو افغانستان وارد تنش و نزاع با همسایگان و از سوی دیگر، درگیر یک جنگ فرقه‌ای و مذهبی در داخل شود.
سرآغاز این فتنه و توطئه بزرگ از ایجاد فضای ایران‌هراسی در افغانستان و افغانستان‌هراسی در ایران، با پخش ویدئوها، تصاویر و اعلامیه‌های جعلی و تقلبی آغاز شد و تا اندازه‌ای فضای هر دو کشور، به خصوص در داخل افغانستان را تحت تأثیر قرار داد. دو تکه آخر این پازل، حمله تروریستی به حرم مطهر رضوی (ع) در مشهد مقدس و هجوم و تجاوز به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در هرات بود، که می‌رفت روابط دو کشور را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. این فضا در ایران با بصیرت مسئولان و مردم و فضای همدلی بین دو کشور، مدیریت و توطئه خنثی شد، اما برعکس، مقامات و فرماندهان دولت موقت طالبان تحت تأثیر فضاسازی‌های انجام شده، قرار گرفتند و بیش از پیش بر فضای ایران‌هراسی در داخل افغانستان دامن زدند. در نهایت، گلباران دروازه سفارت ایران در کابل که جمعی از شهروندان کابل آن را انجام دادند، کمک کرد تا این توطئه در داخل افغانستان نیز تا اندازه‌ای خنثی شود.
با شکست این مرحله از توطئه، تلاش دشمن برای فتنه‌انگیزی برای افغانستان در سطح منطقه وارد مرحله جدیدی شد. در این مرحله، نیروی هوایی پاکستان در یک تجاوز آشکار، به بهانه هدف قرار دادن نیرو‌های تحریک طالبان پاکستان، عمده‌ترین جریان مخالف خود در خاک افغانستان، مناطقی از دو ولایت این کشور را هدف بمباران هوایی، توپخانه‌ای و همچنین موشکی قرار داد که نزدیک به ۵۰ کشته از میان غیرنظامیان برجای گذاشت. به دنبال این حملات، بار دیگر فضای داخلی افغانستان ملتهب شد و مردم این‌بار علیه همسایه دیگر به روی جاده‌ها آمدند و اعلام انزجار کردند.
هرچند دولت موقت طالبان همواره تأکید کرده که اجازه نمی‌دهد از خاک افغانستان علیه هیچ کشور دیگری به خصوص همسایگان سوءاستفاده کند، اما به نظر می‌رسد پاکستان به عنوان عمده‌ترین پشتیبان دولت طالبان هنوز به تعهدات این دولت باور و اطمینان لازم را ندارد که دست به چنین تجاوز آشکاری زده که به شدت محکوم و مذموم است. این تجاوز و عملکرد بی‌بصیرت پاکستان در راستای دامن زدن به تنش میان همسایگان نیز قطعاً در محور فتنه کنونی دشمن برای دامن زدن به بی‌ثباتی جدید در منطقه است و امید که پاکستان، آگاهانه در میدان این فتنه گام برنداشته باشد. به دنبال این حملات، دولت موقت طالبان در یک رویکرد هوشیارانه بر ضرورت تعامل و حسن‌روابط میان همسایگان تأکید کرد و این مسئله باید در عمل پیاده شود.


در مرحله سوم، تصاویری از حملات موشکی داعش از خاک افغانستان به سوی ازبکستان در روز‌های گذشته منتشر شد. هرچند دولت ازبکستان و همچنین طالبان چنین حملاتی را تکذیب کردند، اما به دنبال آن، شاهد افزایش تحرکات نظامی ازبکستان در مرز با افغانستان و در تازه‌ترین مورد، ورود هواپیما‌ها و بالگرد‌های ازبکستان به حریم هوایی افغانستان در شمال این کشور است.
درگرماگرم این تلاش‌ها برای ایجاد تنش در روابط افغانستان با همسایگان، این فتنه وارد مرحله جدیدی برای دامن زدن به اختلافات داخلی و شعله‌ور ساختن جنگ مذهبی و داخلی در این کشور شد. برای این فتنه، متأسفانه دشمن خون‌خوار و تکفیری، مردمی بی‌پناه‌تر و هیچ هدفی آسان‌تر از شیعیان مظلوم غرب کابل و کودکان دانش‌آموز پیدا نکرد. روز سه‌شنبه (۳۰ فروردین) در سه حمله و انفجار تروریستی خونبار به یک مرکز آموزشی و یک دبیرستان در منطقه شیعه‌نشین غرب کابل، بر اساس آمار شاهدان عینی نزدیک به ۵۰ تن شهید و زخمی شدند. هرچند فرماندهی پلیس کابل این آمار را شش شهید و ۱۱ زخمی اعلام کرد، اما برخی آمار‌های غیررسمی تا ۲۰۰ شهید و زخمی را روایت کرده است.
این حملات خونبار از یک‌سو تلاش مذبوحانه و ناکام دیگر برای ایجاد جنگ مذهبی و قومی در افغانستان، آن هم در شرایط کنونی بود. به دنبال این حمله، تنها معاون هزاره و شیعه در دولت موقت طالبان اذعان کرد که دشمن به دنبال درگیر کردن جامعه هزاره با دولت طالبان است، اما این مردم اهل جنگ نیستند، بلکه اهل تعامل‌اند.
آنجه مشخص است، دست‌های جریان فتنه اخیر به شدت در تلاش برای برهم زدن امنیت و ثبات نسبی کنونی در افغانستان، فرو بردن این کشور در دو جنگ منطقه‌ای با همسایگان و جنگ داخلی میان اقوام و مذاهب مختلف و همچنین با طالبان است. قطعاً طالبان به تنهایی قادر به خروج موفق از این فتنه و توطئه نیست، بلکه بیش از هر زمانی نیاز به تحکیم وحدت و انسجام داخلی و ایجاد اعتماد متقابل میان اقوام، مذاهب و جریان‌های مختلف سیاسی در افغانستان با حاکمیت و عبور از فضای بی‌اعتمادی و بگیر و ببند کنونی است. در این زمینه، به نظر می‌رسد طالبان هنوز نتوانسته است برخلاف تعهداتی که در ابتدا به مردم افغانستان، همسایگان و جامعه جهانی داده بود، به سوی ایجاد یک دولت فراگیر، همدیگرپذیری و اعتمادسازی داخلی گام بردارد. متأسفانه این روند به کندی پیش می‌رود و با گذشت هر روز، ثبات و امنیت داخلی در این کشور متزلزل‌تر می‌شود.