كارآمدي، تنها ملاك انتخاب وزرا

در روزهایی که انتخاب وزاري جدید جزو مهم ترین مسائل کشور است یک یادآوری دلسوزانه به انتخاب کنندگان خالی از لطف نیست. سال‌هاست دعوای تعهد و تخصص در کشور پایان یافته و پذیرفته شده است که تعهد و تعلق شرط اصلی و مهم برعهده گرفتن هر مسئولیتی در كشور است. بخشی از این باور جدید این است که افراد متعهد وارد کاری که در آن تخصص ندارند، نمی‌شوند.
به‌نظر می‌رسد یک مساله دیگر هم در نظام اداری و استخدامی کشور نیاز به بررسی و حل و فصل همیشگی دارد و آن بحث بر سر تجربه است. برخی از مسئولان و حتی عده‌ای از مردم فکر می‌کنند تجربه یعنی سال‌های زیاد پشت يك ميز نشستن. براساس این باور، هر شخصي که موی سفیدی داشت و سال‌های زیادی پشت میز نشسته بود با تجربه است و برعكس، هر شخصي که سابقه كم‌تري دارد بی‌تجربه محسوب مي‌شود.
این نظر در حالت کلی انتخاب مديران كشوري اشتباه نیست اما در جهان امروز با اقتضائات، سازگاری کاملی ندارد و می‌توان گفت ناقض بحث‌هاي انتخاب مديران كارآمد است. در جهان امروز كه به‌سرعت درحال تحول است تجربه معانی دیگری هم دارد. هر روز مسائل جدیدی در آن خلق می‌شود. مدیران (رهبران) هر روز به ابزارهای جدید فکری، شخصیتی، دانشی، اجتماعی و فرهنگی برای تصمیم‌گیری نیاز پیدا می‌کنند. بنابراین شاید به کار بستن روش مفید دیروز برای حل مساله امروز، نه‌تنها باعث حل مشکل نشود بلکه مشکل جدیدی هم پدید آورد. تحولات تکنولوژی نه‌تنها ابزارها را بروز و بهینه می‌کنند بلکه محتوای منتقل شونده آن‌ها را هم تغییر می‌دهند. از این روی تحول، یک بحث بنیادین است که گاه تمام اجزای یک فکر یا سامانه را تغییر می‌دهد.
تحولات جدید معنای سنتی تجربه را سخت بی‌اعتبار کرده است. در تجربه سنتی «کار نیکو کردن از پر کردن» بود اما امروز تجربه نه به معنای پر، بلکه ظریف‌تر و کم هزینه‌تر و کمتر مخرب و حافظ فرهنگ و محیط زیست بودن کار، معنی می‌شود. در نوع جدید تجربه، نوآوری و خلاقیت هسته مرکزی است و نه سال‌های متمادی نشستن پشت میز.


در دهه چهل و پنجاه خورشیدی که نظام اداری پس از تحولات دوره رضا شاه و پس از حدود سی سال کار مستمر به پختگی رسیده بود تجربه به معنای ادامه دادن روش‌های گذشته و آموختن و آموزاندن روش‌های سابق بود اما اکنون که حدود چهار دهه از آن دوره می‌گذرد و جهان، چندین تحول مهم را پشت سر گذاشته است باید گسست از روش‌های قبلی و توان و مهارت‌های ویژه جایگزینی روش‌های جدید، تجربه به حساب آید.
اگر فهرست مهارت‌های ویژه بالا را بنویسیم بسیار طولانی خواهد بود. اما مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از: دانستن زبان‌های خارجی و مهارت ارتباط با جهان خارج، داشتن مهارت‌های بالای سازماندهی برای تغییرات، داشتن شجاعت ایجاد تغییر، مهارت آینده‌نگری و... است.
ممکن است گفته شود نام این مهارت‌ها تجربه نیست. تجربه، موی سفید در آسیاب سفید نشده است و این موارد، مهارت‌های جدید برای کارهای موفق‌تر است البته شاید این اعتراض وارد باشد. هنوز معنای تجربه در ذهن ما با سن و سال، پیوند خورده است اما باید دقت کرد که به دست آوردن این مهارت‌ها نیاز به سال‌ها یادگیری دايم، تمرین‌های مستمر و نظم و انضباط شدید دارد و یک‌شبه به دست نمی‌آید. به‌عبارت دیگر اگر تجربه سنتی در اداره و پشت میز حاصل می‌شد و نتیجه تکرار بود، تجربه جدید از دوران کودکی و با مطالعه و بازی و یادگیری‌های خلاق به دست می‌آید و بنابراین اگر فرد 30 ساله‌ای، این مهارت‌ها را داشت 30 سال تجربه پشت سر خود دارد حتی اگر یک روز هم پشت میز اداره ای ننشسته باشد. برعكس، کسانی که فقط پشت میز نشسته‌اند و هیچ یک از مهارت‌های بالا را ندارند فقط سنوات بیمه را پر کرده‌اند و تجربه‌ای ندارند.
تجربه جدید «چشم تازه‌ای» است که پس از دیدن هزاران صفحه نوشته‌های دقیق و سنجیده و علمی و هزاران گل و زیبایی و رنگ شاد به درون یک نظام اداری نظر می‌کند و در آن کاستی‌ها و مشکلات را به سرعت تشخیص می‌دهد.
شایسته توضیح است که دانستن اهمیت تجربه جدید به‌معنای طرد و نفی تجربه سنتی نیست. همان‌گونه که نمی‌توان به تنهایی به تجربه سنتی اکتفا کرد (روشی که اکنون در ادارات ما وجود دارد) به تجربه مدرن هم به تنهایی نمی‌توان بسنده کرد.