ایجاد یک برنامه هدفمند برای ارتقای ارکستر های ایران

ارکستر ملی ایران در تازه‌ترین فعالیت خود، 26 و 27 خرداد ماه 1401 با عنوان «اصفهان تا فلورانس» با رهبری نیما کشاورزی در تالار وحدت روی صحنه رفت. این اولین اجرای این رهبر ارکستر با ارکستر ملی است و طی سه سال گذشته یعنی ازسال 98 هم با ارکستر سمفونیک اجرای برنامه داشته است. نیما کشاورزی متولد اصفهان است و تحصیلات عالی موسیقی را در ویولن، آهنگسازی و رهبری ارکستر در ایتالیا در کنسرواتوار فلورانس و مدرسه عالی موسیقی فیزوله ادامه داد و با اخذ بورس تحصیلی دولت ایتالیا و اتحادیه اروپا فراگیری رهبری ارکستر را در آکادمی مشهور کیجانا و در کنسرواتوار سلطنتی بروکسل در بلژیک به پایان رساند. او بنیانگذار، مدیر موسیقی و رهبر ارکستر فیلارمونیک فلورانس ایتالیا است و از سال 2017 مدیر موسیقی تئاتر دانته در فلورانس است که مجموعه‌ای شامل اپرا و کنسرت‌های سمفونیک را در فصل هنری خود جای می‌دهد...

​​​​​​​نداسیجانی- ارکستر ملی ایران در تازه‌ترین فعالیت خود، 26 و 27 خرداد ماه 1400 با عنوان «اصفهان تا فلورانس» با رهبری نیما کشاورزی در تالار وحدت به روی صحنه رفت. این اولین اجرای این رهبر ارکستر با ارکستر ملی است و طی سه سال گذشته یعنی ازسال 98 هم با ارکستر سمفونیک اجرای برنامه داشته است. نیما کشاورزی متولد اصفهان است و تحصیلات عالی موسیقی را در ویولن، آهنگسازی و رهبری ارکستر در ایتالیا در کنسرواتوار فلورانس و مدرسه عالی موسیقی فیزوله ادامه داد و با اخذ بورس تحصیلی دولت ایتالیا و اتحادیه اروپا فراگیری رهبری ارکستر را در آکادمی مشهور کیجانا و در کنسرواتوار سلطنتی بروکسل در بلژیک به پایان رساند. او بنیانگذار، مدیر موسیقی و رهبر ارکستر فیلارمونیک فلورانس ایتالیا است و از سال 2017 مدیر موسیقی تئاتر دانته در فلورانس است که مجموعه‌ای شامل اپرا، باله و کنسرت‌های سمفونیک را در فصل هنری خود جای می دهد...او همچنین سابقه همکاری با فستیوال‌های اپرایی معتبر را داشته و ارکسترهای بزرگ دنیا را رهبری کرده است. گفت‌و‌گو با این رهبر جوان و خوش آتیه را در ادامه می‌خوانید.
​​​​​​​با توجه به اجرای اخیر شما با ارکستر ملی ایران، درباره وضعیت حال حاضر این ارکستر کمی توضیح دهید؟


ارکستر از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردار است و به عقیده من، پتانسیل بالایی در نوازنده‌ها وجود دارد. بویژه در اجرای هفته قبل، در ترکیب اعضای آن، نوازنده‌های جوان و بسیار مستعد هم حضور داشتند و با وجود رپرتوار تقریباً مشکل و پیچیده و تأخیرهایی که در برنامه‌های ارکستر وجود داشت، نهایت سعی شان را به کارگرفتند. به عقیده من نباید بگذاریم در مسیر فعالیت ارکستر وقفه‌ای ایجاد شود و این برنامه‌ها باید همچنان تداوم داشته و کیفیت کار بالا باشد تا با این دیدگاه به مرور زمان شاهد رشد بیشتری در ارکستر باشیم. چرا که در همه جای دنیا، برای آشنایی بهتر و بیشتر نوازنده‌ها با یکدیگر و رشد ارکستر نیازمند کار مداوم است. براین اساس با این شیوه ارکستر می‌تواند در یک دوره زمانی جایگاهش را ارتقا دهد.
 حضور نوازنده‌های جوان درارکستر چه بازدهی مثبتی خواهد داشت؟
بی‌شک تأثیرگذار خواهد بود و فرصتی است تا نوازنده‌های مجرب، تجربه و توانشان را به جوانتر‌ها منتقل کنند، چرخه‌ای که در همه جای دنیا مورد استفاده است.
ازبعد از استعفای آقای فریدون شهبازیان (در سال 98) ارکستر ملی ایران بدون رهبر ثابت و با نظارت شورای هنری ارکستر هدایت می‌شود. ارزیایی شما دراین باره چیست؟ آیا ارکستر نیاز به رهبر دائم دارد؟
اکثر  ارکسترها دارای یک رهبر ثابت هستند و در کنار آن رهبران میهمان هم به‌صورت مداوم حضورخواهد داشت تا علاوه بر  بهره‌مندی ارکستر از تنوع دیدگاه‌ها و سلیقه‌ها، در رشد و ارتقای آن هم مؤثر باشد. اما اگر تنها با یک رهبر همکاری خود را ادامه دهند، بی‌تردید تجربه ارکستر محدود خواهد شد.
در برخی ازارکسترهای دنیا رهبر ثابت وجود ندارد و فعالیت ارکستر با حضور رهبران میهمان است. اما در انتخاب رهبران میهمان هم شرایط خاصی اتخاذ می‌شود. درواقع دعوت از رهبران با تجربه که مدام درحال همکاری و اجرا با ارکستر‌های مختلف هستند و از این سو به آن سو تجربیات خود را منتقل می‌کنند.
 خود من به شخصه رهبر ثابت ارکستر فیلارمونیک فلورانس ایتالیا هستم اما در ارکستر‌های مختلف به‌صورت میهمان همکاری داشته‌ام و در ارکستر خودم نیز از حضور و تجربه رهبران میهمان بهره می‌برم و بر این نظرم که این چرخه باید وجود داشته باشد اما با برنامه‌ریزی اصولی و انتخاب درست رهبرها. یعنی حضور و انتخاب افرادی توانمند و با تجربه. البته در مواردی ارکسترهایی که رهبر ثابت ندارند، معمولاً با هدایت مدیر هنری یا شورای هنری کار خود را پیش می‌برند و انتخاب و گزینش رهبر از سوی این شورا صورت می‌گیرد که البته اگر شرایط همکاری برای ارکستر و رهبران رضایت بخش باشد، این ارتباط سال‌های متمادی ادامه خواهد داشت.
 تجربه رهبرانی چون شما که سال‌ها در خارج از ایران فعالیت داشته‌اید، در ارتقای ارکسترهای کشورمان چقدر اثر‌گذار است؟
این موضوع بسیار مهم است، چرا که تعداد رهبران ارکستر ایرانی فعال در سطح بین‌المللی بسیار محدود بوده و شاید تعداد آنها 3یا 4 نفر بیشتر نباشد. منظور کسانی است که حرفه اصلی‌شان رهبری است و هرهفته یا هر ماه به‌طور مداوم اجرای کنسرت دارند. بنابراین باید از حضور این تعداد افراد معدود بهره برد تا آرام آرام بسترهای مناسب برای رشد استعدادهای جوان فراهم شود.
در کشور ما کلاس‌های آموزش رهبری ارکستر به‌صورت حرفه‌ای و جدی بسیار اندک است و بر این اساس مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. با توجه به تجربه شما با ارکستر‌های ایرانی و خارجی، آیا در نظر دارید مستر کلاس‌هایی براین مبنا تشکیل بدهید؟
پیشنهادهایی دراین باره مطرح شده ولی هنوز اجرایی نشده و با کمال میل پذیرای این همکاری هستم. ناگفته نماند مدت زمانی است آقای نصیر حیدریان مسترکلاس‌هایی در زمینه رهبری ارکستر برپا کرده‌اند که این موضوع می‌تواند در ارتقای این امر بسیار مؤثر باشد، بویژه آنکه آقای حیدریان استاد و مدرس موسیقی بوده و در اروپا هم تدریس می‌کند. اگراز من هم دعوتی به عمل آید با کمال میل می‌پذیرم. لازم به یادآوری است، رهبری ارکستر زمانی می‌تواند رشد کند که ارکستر‌های بیشتری فعال باشند، این در حالی است که در ایران، ارکسترسمفونیک به تعداد کافی وجود ندارد و همان تعداد محدود هم، فعالیت‌هایشان استمرار نداشته و در طول زمان دستخوش پستی و بلندی‌هایی بوده‌اند. بنابراین هرگاه ارکسترهای ما از نظر کمی و کیفی ارتقا یابند، یقیناً بستر برای شکل‌گیری رهبران ارکستر بیشتر فراهم خواهد شد.
 در حال حاضر سطح حرفه‌ای ارکسترملی ایران یا سمفونیک تهران، برای اجرا در خارج از ایران چگونه است؟
همانطور که اشاره کردم اگر در کوتاه مدت یا میان مدت یک کار مستمر و اصولی شکل بگیرد و تداوم داشته باشد، ارکستر‌ها ارتقا پیدا می‌کنند اما وقفه‌های طولانی و تغییرات ناگهانی، موجب می‌شود روند کار ارکستر خدشه‌دار شود. بنابراین اگر ارکسترها هر هفته یا هر ماه تمرین و برنامه داشته باشد، یقیناً در میان مدت و حتی کوتاه مدت این قابلیت‌ها افزایش پیدا می‌کند. ضمن اینکه اجرای ارکسترهای ایرانی در هر کشوری، به‌دلیل ناآشنایی مخاطب بین‌المللی با فعالیت‌های ارکسترال در ایران، بسیار جذاب خواهد بود اما متأسفانه تا به امروز این فرصت کمتر به‌وجود آمده. به هر حال شرط اصلی در رشد و جهانی شدن ارکستر‌ها درابتدای امر، ارتقای کیفی و کمی ارکستر و سرمایه‌گذاری در خرید و نوسازی سازها و ابزارهای ارکستر است.
 علاوه بر موضوعاتی که مطرح کردید، برای بهترشدن وضعیت ارکستر چه پیشنهاد‌هایی دارید؟
قدم نخست برنامه‌ریزی بلند مدت و هدفمند است. البته گاهی برنامه‌های پروژه‌ای هم وجود دارد مانند برنامه اخیر ما که اختصاص داشت به ارتباطات فرهنگی ایران و ایتالیا با زبان موسیقی و در قالب این برنامه قطعاتی انتخاب کردیم تا سطح ارکستر از نظر فنی و کیفی ارتقا یابد و درکنار آن به سطح کیفی نوازنده‌ها نیز کمک شود. از دیدگاه من اگر اینگونه برنامه‌ها در یک افق زمانی بلند برنامه‌ریزی شود و وقفه‌ای در اجرای آن صورت نگیرد بی‌شک کمک بسیاری خواهد بود. من براین نظرم ارکستر نیازمند یک برنامه سالانه یا یک فصل هنری مشخص است تا نوازنده‌ها هم از حضور رهبران و سولیست‌های میهمان مطلع شوند و بدانند چه قطعات یا رپرتوارهایی قرار است اجرا شود. انتخاب درست رهبران و سولیست‌ها قطعاً در ارکستر انگیزه ایجاد خواهد کرد و فضایی برای انتقال مستمر تجربیات آنها به نوازندگان به‌وجود می‌آید.
البته نوازنده‌ها وسولیست‌های خوبی در ایران هستند که در کنار نوازنده‌های خارجی می‌توانند اثر‌گذار باشند چرا که ما موزیسین‌ها در ارتباط با یکدیگر پرورش می‌یابیم و این، جزو طبیعت کار ما است و هر چقدر این گستره وسیع‌تر باشد بهترعمل می‌کند.
رپرتوار اجراهایی که داشته‌اید به انتخاب شما بوده یا در همفکری با شورای هنری ارکستر؟
 سال قبل که اجرایی با ارکستر ملی داشتم این قطعات را پیشنهاد کردم اما به‌دلیل کرونا، اجرای این برنامه به تعویق افتاد و باردیگر با شورای هنری جدید مطرح و موافقت شد که شاهد آن بودید.
از دیدگاه شما چه قطعاتی باید برای ارکستر انتخاب شود تا در ارتقای ارکستر اثر‌گذار باشد؟
ارکستر ملی ایران به لحاظ ساختاری، یک ارکستر سمفونیک است.این دو ارکستر باید از تنوع رپرتواری برخوردار باشند، چه رپرتوارهای موسیقی کلاسیک ایرانی و چه کلاسیک غربی تا با اجرای این قطعات بتوانند دررشد کیفی و تکنیکی نوازنده‌ها اثر‌گذار باشند و آن زمان است که در اجرای آثار آهنگسازان ایرانی یا آثار موسیقی معاصر نتیجه بهتری حاصل خواهد شد، چرا که شالوده هر ارکستر در سراسر دنیا براساس تاریخ و رپرتوار موسیقی سمفونیک شکل گرفته است. شاید جالب باشد بدانید اجرای آثار آهنگسازان خارجی در کنار آثار آهنگسازان ایرانی مانند برنامه‌ای که طی این دو شب اجرا کردیم بسیار مورد توجه بود به این دلیل که این تفاوت‌ها بیانگر نقاط مشترک موسیقایی دو فرهنگ است. من طی این سال‌ها که خارج از ایران زندگی می‌کنم و فعالیت دارم، تلاشم این است که آثار آهنگسازان ایرانی و حتی غیر ایرانی را که کمتر اجرا شده است بیشتر معرفی کنم. و بر این باورم که موسیقی هیچ گاه مرز‌های زمانی و مکانی نداشته و زبان مشترک همه ملت‌ها بوده است و اکنون که ارتباطات در دنیا فراگیرتر شده، قطعاً این نقاط اشتراک بیشتر به چشم می‌آید.
در پایان می‌خواستم در خصوص قطعات این برنامه توضیحاتی بدهم. اولین اجرای ما قطعه «سوگنامه» به آهنگسازی آقای رضا والی و تکنوازی ویولن مازیار ظهیرالدینی بود که موقعیت مغتنمی برای اجرای این قطعه به‌وجود آمد چرا که تا به امروز در ایران از ایشان اثر ارکسترالی اجرا نشده بود. البته آقای والی بسیار علاقه‌مند بود در ایران حضور داشته باشد اما به خاطر تغییراتی که در برنامه به‌وجود آمد این اتفاق میسر نشد و بسیار خوشحالم که از این آهنگساز بزرگ و کمتر شناخته شده توانستیم قطعه‌ای اجرا کنیم. در ادامه سوئیت «تابلوهای ایرانی» از استاد حشمت سنجری به اجرا درآمد.آقای سنجری دین بزرگی بر گردن موسیقی ما و ارکستر سمفونیک تهران دارد. ایشان سال‌ها در ساختن این بنا زحمت کشیده و این اجرا قدردانی نسل جوان از این موسیقیدان بزرگ بوده است. بخش دوم برنامه به قطعات دو آهنگساز ایتالیایی «جاکومو پوچینی و فروچچو بوزونی» اختصاص داشت. موسیقی ایتالیا همانند موسیقی ما منطق آوازی دارد و از این جهت به فرهنگ موسیقایی ما نزدیک است. در این کنسرت علاوه بر «پرلود سمفونیک» پوچینی سوئیت «توراندخت» اثر بوزونی که برگرفته از هفت پیکر نظامی بوده به اجرا درآمد. این داستان شرقی، در طول تاریخ مرزها را در نوردیده و هنرمندان و آهنگسازان اروپایی بسیاری را به خود جذب کرده است و ما این اثر را برای اولین بار در ایران با ارکستر ملی ایران اجرا کردیم.
​​​​​​​