روزنامه جوان
1401/06/03
فراز و فرودهای رستاخیز هویتساز اربعین
عظیمترین تجمع و پیادهروی تاریخ، پیش روی ماست. برای مردم و به ویژه جوانان، شاید این پرسش پیش آید که ریشه تاریخی این شور و نشور چیست و از کجا میآید؟ در مقال پی آمده دکتر یعقوب توکلی تاریخ پژوه اسلام ایران، به این پرسش پاسخ گفته است. امید آنکه علاقهمندان را مفید و مقبول آید.اولین زائران اربعین حسینی
در عصر عاشورای ۶۱ ﻫـ. ق، آنها که خبر خروج ناگهانی حسینبنعلی (ع) را از مدینه به مکه و سپس حرکت او از مکه به سمت کوفه را شنیده بودند، در بهتی سنگین و جانکاه به سر میبردند، اما این حالت بسیار زود جای خود را به مویههای دلخراش داد! چه آنکه روزی به ناگاه از اخبار غیبی پیامبر (ص) به امسلمه، خبر شهادت امامحسین (ع) در کربلا را شنیدند و گرد خانه همسر پیامبر جمع شدند. جابربن عبدالله انصاری صحابی سالخورده پیامبر به تب و تاب افتاد که به زیارت مشهد و مقتل سید شباب اهلالجنه برود.
ما دقیقاً زمان حرکت جابر را نمیدانیم، اما آنچه مشهور است، جابر با وجود نابینایی یا کمبینایی به همراه عطیه کوفی، مسیر طولانی ۱۲۰۰ کیلومتری مدینه تا کربلا را طی کرد و پس از رسیدن به کربلا، در فرات غسل کرد و در برابر قبر امام حسین (ع) به زیارت ایستاد و در رثای او اشک ریخت و ناله کرد و یاد امام (ع) را گرامی داشت. هنگامی که امام را مخاطب قرار داد و از او صدایی نشنید، گفت: «چگونه تو را جواب دهد، در حالی که بین سر و بدن نازنین او صدها فرسخ فاصله انداختهاند!.»
قطعاً جابربنعبدالله انصاری و عطیه کوفی، اولین مسافرین زیارت حرم حسینی (ع) نبودند، زیرا پیش از او حسن مثنی (۱) در جریان حرکت به سمت کوفه نیز مانند دیگر جوانان بنیهاشم در جنگ با شامیان شرکت جست، ضربتی هولناک خورد و تصور میرفت که به شهادت رسیده است، اما زمانی که اشقیای دشت کربلا به قصد جنایتی افزون برای سر بریدن فرزندان علی (ع) و فاطمه (س) مشغول بودند، متوجه شدند حسن مثنی زنده است، چون اسما خارجه یکی از فرماندهان سپاه کوفه در این صحنه حاضر بود. به دلیل نسب فامیلی حسن مثنی از ناحیه مادرش به قبیله اسما خارجه، او با سر بریدن وی مخالفت کرد و کار به درگیری کشید. نهایتاً با داوری عمر بن سعد به نفع اسما خارجه، با این استدلال که جنگ تمام شده و اسما خدمات زیادی به ما کرده است، این مجروح را به او بخشیدند و اسما خارجه، حسن مثنی را بار شتر کرد و به کوفه آورد و به مداوای وی پرداخت. به همین خاطر او توانست اعمال نفوذ دیگری انجام دهد و فاطمه بنت الحسین (ع) همسر او را از جمع اسرا خارج کند و وی به بهانه پرستاری از حسن از ادامه اسارت نجات یابد و به درمان حسن کمک کند. حسن مثنی از معدود فرزندان به جا مانده امامحسن (ع) که بهشدت مورد علاقه امام حسین (ع) بود و به همراه فاطمه بنت الحسین همسرش، جزو اولین کسانی بودند که پس از درمان به کربلا رفتند و به زیارت قبر امام (ع) پرداختند. بلاشک در این میانه، علاوه بر اهالی قبیله بنیالاسد (۲)، قبیله حبیب بن مظاهر (۳) نیز توسط حبیب برای کمک امام (ع) دعوت شده بودند، ولی به دلیل حمله جداگانه دشمن در راه ماندند و به کربلا نرسیدند و شهدایی را نیز تقدیم کردند.
در این فاصله مکانی محدود، افرادی زودتر از جابر و حسن به زیارت قبر مطهر حسین (ع) آمدند، ولی ثبت روایی و تاریخی زیارت جابر بن عبدالله انصاری، اهمیت سفر او و نامآوریاش باعث شد تا سند تاریخی اولین زیارت در اربعین شهادت امام حسین (ع)، به نام جابر باشد و ما را مناقشهای درباره آن نیست. گو اینکه مناقشه پردامنه دیگری جریان دارد که آیا در اربعین اول اهل بیت و اسرا از شام برگشتند و همزمان با جابر بر سر قبر سیدالشهدا (ع) در کربلا رسیدند یا آنکه در اربعین اولین این بازگشت واقع نشد و در اربعین سال بعد این اتفاق افتاد. هر یک از نقلهای تاریخی را اسناد، شواهد، قرائن و مدارکی است که ما در اینجا درصدد اثبات زمان زیارت و حضور هر یک از زائران اباعبدالله (ع) نیستیم، اما حقیقتی وجود دارد که آن نیز هم نفسی و همذاتپنداری در زمان زیارت با بازگشت اهلبیت (ع) به کربلاست و مهمتر دیدن حوادث کربلا از منظر حضرت زینب (س) کبری عقیله بنیهاشم (س) بزرگ اسطوره صبر و استقامت و امام سجاد (ع) و اسراست. «کربلا»، نقطه دائمی اجتماع گروههای معترض و انقلابی
از آنجا که کربلا آخرین نقطه مفروض نوع مواجهه با حاکمیت جائر بوده و بیشترین ظلم قابل تصور در عقل شیطانی، در برخورد با جریان اعتراضی علیه حاکمیت جائر در آن صورت گرفته، همیشه نقطه اجتماع گروهها و مجموعههای سیاسی معترض و انقلابی و ایضاً هم قسم شدن آنها بود، از قیام توابین تا قیام مختار و زید بن علی، دهها قیام و شورش راه خود را راه امام حسین (ع) اعلام کردند. بر همین اساس اجتماع بر سر قبر سیدالشهدا (ع) و زیارت آن امام شهید (ع)، ممنوع شد و با آن برخورد میشد. عبدالملک مروان (۴)، حجاج بن یوسف ثقفی اموی (۵)، منصور دوانیقی (۶) و متوکل عباسی (۷) از جمله حاکمانی بودند که مکرر با عزاداری سیدالشهدا (ع) به ستیز برخاستند و افراد بسیاری را نیز در این راه به شهادت رساندند. سختگیری حاکمان علیه عزاداران شیعیان، تبدیل به نقطه تقابل علیه تشیع شد و وجدان عمومی شیعی، به ایستادن در برابر این اراده خطرناک ضد عاشورایی شکل گرفت و در این میانه زیارت اربعین و حرکت عمومی شیعیان برای اجتماع بر سر قبر آن حضرت، معنای جداگانهای پیدا کرد و تبدیل به نشانه ویژه جامعه شیعه شد.
پیامد این جریان و استمرار آن در اواسط قرن سوم هجری قمری، حدود ۲۰۰ سال بعد از شهادت امامحسین (ع) است که زیارت اربعین جزء خصوصیات ویژه شیعیان اعلام شده است. امام حسن عسکری (ع) زیارت اربعین را جزء خصوصیات و ویژگیهای مؤمن (شیعه) اعلام میکند و قبل از آن در نیمه اول قرن دوم هجری قمری، امام جعفر صادق (ع) زیارت متعالی اربعین را برای حضرت سیدالشهدا (ع) انشا میفرمایند که خود عامل اصلی در ایجاد این جریان و فرهنگسازی برای استمرار نهضت عاشوراست. بررسی تاریخ حیات ائمه (ع)، به خوبی حکایت از محدودیتهای شدید بر ضد عزاداری برای حضرت سیدالشهدا (ع) دارد. تاریخ زندگی امام سجاد (ع)، امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق (ع)، سرشار از این محدودیتهای فراوان است. نحوه شعرخوانی و مصیبتخوانی سیدحمیری در محضر امامصادق (ع)، بهخوبی حکایت از محدودیتهای حکومتی برای اقامه عزای سیدالشهدا (ع) دارد. ابن قولویه در کتاب «کامل الزیارات» (۸) (ترجمه ذهنی صفحه ۴۵۹) مواردی از محدودیتها و نگهبانیها بر سر قبر سیدالشهدا (ع) در کربلا، در زمان امامصادق (ع) را روایت کرده است. حتی قبر حضرت امیرالمؤمنین (ع) هم ۱۲۰ سال بعد از شهادت ایشان و در زمان هارونالرشید کشف و اعلام شد. در اسناد و آداب زیارت انشاء شده اربعین، از سوی امام صادق (ع)
زیارت اربعین، زیارتی است که منقول از امام صادق (ع) است و شیخ مفید در کتاب «مزار»، زیارتهای ائمه (ع) در اعمال اربعین را به صورت مرسل و بدون سند آورده است. همچنانکه شهید ثانی در کتاب «مزار» خود نیز آن مرسل آورده است، اما شیخ طوسی در کتاب «تهذیب الاصول»، آن را با سلسله سند معتبر ذکر کرده است. همچنانکه سیدبنطاووس در کتاب «اقبال» نیز روایت زیارت اربعین را از امام صادق (ع) مستند نقل میکند. از نکات ویژه زیارت آن است که آن را به هنگام روز و بالاآمدن چاشت بخوانند، زیرا به نظر میرسد ادبیات زیارت اربعین نسبت به زیارت عاشورا یا زیارت وارث، طعن کمتری دارد. به عبارتی زیارت عاشورا از زبان امام باقر (ع) صادر شده که خود از شاهدان و اسرای کربلا بود و به دلیل وجود تضییقات جائران اموی حاکم، بیشتر میتوان آن را زبان خلوت شیعه دانست و بیشتر بر هدایت و راهنمایی عامه مسلمانان بر درک جنایت و ظلم واقع شده بر امام حسین (ع) در کربلا و تجمیع قلوب همه مسلمانان حول عاشورا و تجزیه و تحلیل نفاق و کفر تأکید دارد، اما زبان زیارت عاشورا، کاملاً واضح و حاوی درد و داغ ناشی از زمان شهادت است و هنوز در فضای شمشیرهای آخته و داغ و درفشهای گداخته است! هنوز بوی خون در حال چکیدن از شمشیر دشمن به مشام میرسد و صدای شلاقها و قطعه قطعه شدن گوشتها به گوش میرسد. بنابراین زیارت عاشورا به مراتب سوزناکتر و غمبارتر و در مقابل صریحتر و آشکارتر و با طعن و لعن بلیغتر است. این زیارت در زمان عباسیان مدعی خونخواهی امام حسین (ع) و اهلبیت (ع) صادر شد و امویان به نیست، فنا و هدم کامل در سرزمین اصلی خلافت اسلامی رفتهاند! امام باقر (ع) هنوز صحنهها را در پیش چشم دارد، هنوز میبیند اسبهای آمادهشده و همهمههای گرگان تشنه خون را؛ هنوز میبیند جانیان آدمکش اموی کوفی را که اسبها را نعل میکنند و تیرها را آماده میسازند و شمشیرها را تیز میکنند؛ هنوز بعضی از آن جانیان یا فرزندانشان زندهاند و نام و نشان از جنایت خود در کربلا دارند و هنوز عبیداللهها و حجاجهای زمان، شیعه امامحسین (ع) را به خاطر زیارت سیدالشهدا (ع) میآزارند، زندانی میکنند و به شهادت میرسانند. بنابراین هر روز داغ عاشورا تازه و تازهتر میشود و اصرار و توجه امام باقر (ع) بر شناسنامهدارکردن قاتلان، عاملان و راضیان از اشقیا، جدیتر و عمیقتر و شاید هم کمی محرمانهتر بوده باشد. از اینرو زیارت اربعین، جزء سنتهای آیینی شیعیان شد. در عصر عباسیان که با روی کار آمدن متوکل عباسی سیطره اصحاب جبر به همراه حاکمیت ایجاد شد، پیداکردن اهل حدیث و قبایل و اقوام ترک و روی کار آمدن اقوامی که چندان با گذشته اسلامی آشنا نبودند، سختگیری بر اعمال شیعیان به صورت سازمان یافته و حکومتی ادامه یافت. متوکل عباسی برای رضایت خاطر احمد بن حنبل، چندین بار حرم سیدالشهدا (ع) را تخریب کرد و به آب بست و در آن کشاورزی کرد. این شیوه اگرچه بعد از مرگ فضاحتبارش خاتمه یافت، اما در دورههای دیگر سختگیری بر شیعیان و ائمه شیعه (ع) سختتر و سختتر شد تا اینکه آلبویه در سال ۳۵۵ بر بغداد مسلط شدند. احمد معزالدوله دیلمی (۹) دستور داد تا ابتدا مراسم روز عید غدیر را به جشن بنشینند و سپس در محرم آن سال، فرمان داد تا اهالی بغداد از اول محرم شهر را تعطیل کنند و ظرفهای بزرگ غذا را فراهم سازند، لباس سیاه بپوشند و در سوگ سیدشهیدان عالم، حضرت اباعبدالله (ع) به عزاداری بپردازند. هر چند بعد از آغاز عزاداری برای سیدالشهدا (ع) در ایام عاشورا، عدهای در ۱۸ محرم به مسکن میرفتند تا بر سر قبر مصعب به زبیر نوحه کنند تا علمی در برابر علم سیدالشهدا (ع) بیفزایند و به همین خاطر دائماً درگیریهای خونینی هم به وقوع میپیوست، اما این از عظمت عزای شیعیان نکاست. عصر آلبویه، دوره استمرار جریان آیینی عاشورا
عصر آلبویه عصر تنفس شیعیان، احیای عزاداری برای امامحسین (ع) و استمرار جریان آیینی عاشورا بود. هرچند با آمدن سلجوقیان دوباره سیاست سرکوب ضدشیعی حاکم شد و آنقدر امتداد یافت تا مغولان آمدند و حکومتهای متعصب و بعضاً ضدشیعی محلی را به همراه حکومت عباسی بغداد محکوم به نابودی کردند. در این دوره تصویری از برگزاری مراسم اربعین در دست نداریم، ولی اساساً این جریان برچیده نشد و همچنان به عنوان آیین درست شیعی حفظ شد. در دوره عثمانی نیز اگرچه شیعیان در آسایش نبودند و مخالفت شدیدی با مسئله عزاداریها جریان داشت، ولی به شدت عصر اموی و عباسی نبود. با وجود شکلگیری دولت شیعی صفوی که بخشی از قدرت آن در عراق و بینالنهرین بود، بعد از مرگ شاه عباس، ایرانیها از بینالنهرین بیرون رانده شدند و کربلا و نجف به دست عثمانیها افتاد و سلطان مراد چهارم بر این مناطق سلطه یافت. با این حال شرایط شیعیان مثل گذشته سخت و خشونتآمیز نبود، زیرا دولت ایران هم در شرایط مختلف، به نفع شیعیان اقداماتی انجام میداد. در آن دوره، مجموعاً ۱۸ قرارداد ارضی و مرزی، بین دولتهای ایران و عثمانی بسته شد. یکی از موضوعات فراموش نشده در همه این قراردادها، آزادی و آسایش عزاداران و زائران عتبات عالیات بود. (۱۰)
با ظهور جریان وهابیت در نجد و حجاز، مزاحمت وهابیون در حملات مختلف علیه شیعیان و حمله به کربلا، در سال ۱۲۵۰ ﻫـ. ق اتفاق افتاد و جمعی از زائران در نجف و کربلا به شهادت رسیدند و در سال بعد به دلیل بسیج طلاب به رهبری شیخ جعفر نجفی کاشفالغطا (۱۱) و مقاومت در برابر آدمکشان وهابی و سرکوب آنها در نجف، وهابیان به انتقام به جمعی از زائران ایرانی حمله کردند و ۸۲ نفر آنها را به شهادت رساندند.
سقوط دولت عثمانی، منتهی به ظهور دولتهای جدیدی در خاورمیانه شد. دولتهایی که به لحاظ سلوک مذهبی، دچار آشفتگیهای فکری مختلف بودند. نخست آنگلوفیلها و از جنگ جهانی دوم ناسیونالیستهای افراطی معارض اسلام و اسلامگرایی به قدرت رسیدند، بناراین در عراق ملک فیصل و نوری سعید پاشا (۱۲)، در ظاهر با حوزههای دینی مخالفت نداشتند و پس از کودتای عبدالکریم قاسم (۱۳)، او هم چندان فرصتی برای ایجاد محدودیتهای دینی نیافت. هرچند در مخالفت با بزرگداشت امام علی (ع) در نجف سخنرانی کرد و بعد از آن سخنرانی، در جریان سفری هوایی سقوط کرد و در آتش هواپیما سوخت. به خاطر همین مردم نجف از خوشحالی کف میزدند که «صغد لحم و نزل فحم»، یعنی گوشت پرواز کرد و زغالی به زمین افتاد! حاکمیت صدام و ممنوعیت برگزاری اربعین
با کودتای بعثیها در عراق و ضدیت آنها با اسلام و اعلام فتوای آیتاللهالعظمی حکیم مبنی بر خروج این طایفه از اسلام، سختگیریهای حکومت بعثی بر شیعیان تشدید شد. سیاست سرکوب و آدمکشی حکومت بعثی همراه با گرایشهای تند ناسیونالیسم عربی و به ضمیمه سیاست تجاوز سرزمینی و گسترش ارضی، عراق را به سمت فضای شدیداً امنیتی سوق داد. صدام به بهانههای مختلف کسانی را که تصور میکرد با او هماهنگ نیستند یا مخالف او هستند، سر به نیست و از هر رویهای برای سرکوب استفاده میکرد. وجود جمع زیادی ایرانی در عراق نیز به وخامت وضعیت امنیتی شیعیان بیشتر دامن میزد، زیرا دولت عراق - که در دست حزب بعث و صدام بود - بر حسب عرف و سنت بجا مانده از سلاطین عثمانی در مناطق مرزی ایران که سیاست مداوم تجاوز ارضی را در پیش گرفته بودند، این سیاست را دنبال کردند. بنابراین ایرانیها و به تبع آن شیعیان، در این میانه گرفتار شرایط سختتری شدند.
آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، این شرایط را سختتر کرد و ایرانیهای مقیم عراق اخراج شدند و الگوهای مختلف عزاداری شیعیان، مورد حمله دولت بعثی قرار گرفت؛ لذا مراسم اربعین در این دوره به صورت کمرمق و در حاشیه برگزار میشد و تجمع شیعیان در کربلا در هر اربعین، توسط صدام حسین بهشدت منع شد و صدام شدیداً با آن ستیزه میکرد. ارتش حزب بعث و سازمان اطلاعاتی آن، شیعیان را در مسیر مراسم اربعین شناسایی و سرکوب میکردند. تقریباً در دوره ۳۰ساله حکومت صدام، مراسم راهپیمایی اربعین بهطور رسمی برگزار نشد و اگر شیعیانی نیز به این کار اقدام میکردند، از راههای مخفی، خارج از دید و از روستاها و نخلستانها به سمت کربلا حرکت میکردند، بدون آنکه تظاهری در این جهت داشته باشند. قتل عامهای صدام از شیعیان، مخاطرهآمیز بودن این سنت را بیشتر و بیشتر کرد و انجام اعمال اربعین را، در حداقل ظهور و با خشونت حداکثری تحمیل کرد. سقوط صدام حسین، آغازی بر رستاخیز اربعین
جنایات صدام در منطقه خاورمیانه به اندازهای شد که دیگر غرب و امریکا نتوانستند حضور او را در منطقه تحمل کنند و در جنگ دوم خلیجفارس، صدام حسین را سرنگون و زندانی کردند و نهایتاً توسط دادگاهی عراقی، از میان هزاران هزار جنایت صدام و ارتش بعثی و حزب بعث، تنها به خاطر جنایت و کشتار مردم روستای دجیله عراق به اعدام محکوم شد. با اعدام صدام و آرامتر شدن اوضاع عراق، جریانهای مختلف فرصت ظهور و بروز مجدد یافتند. هر چند عراق همزمان با آن، به مشکل حضور خارجیها و خطر «القاعده فی بلاد الرافدین» و بعثیهای تروریست و دهها بحران داخلی و خارجی مبتلا شد. با وجود حرکت عمومی شیعیان عراق، ایران، لبنان، کویت، عربستان، پاکستان، افغانستان، آذربایجان، ترکیه، مالزی، نیجریه، آفریقا، استرالیا، اروپا، امریکا و... برای زیارت حضرتسیدالشهدا (ع)، موج جدیدی در جهان اسلام به وجود آمد. از سوی دیگر، پدیدههای وهابی ظهور مسلحانه یافتند و همانند دوره پیدایش این نحله، به مراکز شیعی حملهور شدند و حرم امامین عسکریین (ع) را در سامرا منفجر کردند و عتبات عالیات را مکرر مورد هجوم قرار دادند. اینبار شیعیان بیش از پیش همدیگر را یافتند و حول وجود حضرتسیدالشهدا (ع) و عاشورا متحدتر شدند.
اکنون چند سالی است که با رفتن و اعدام صدام حسین، زیارت اربعین آشکار شده است. زیارتی که آرامآرام، هویت جدید شیعه را در عراق و خاورمیانه و سپس جهان رقم میزند. هویتی که روح شیعه در آن تجلی پیدا میکند. این هویت بدون دخالت دولتها و دست پنهان و پیدای آنها، بدون حضور شرکتهای فراملیتی اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و به دور از هرگونه منفعتگرایی سیاسی و اقتصادی، در حال شکلگیری است. از اینرو حرکتی هویتی و بسیار مهم و تاریخی است که قطعاً تاریخ نمونه آن را ندیده و هیچ بدیل و عدیلی نیز ندارد. این اتفاق بسیار بزرگ، عظیمترین اجتماع بشری در طول تاریخ قلمداد میشود، زیرا چنین اجتماعی در طول تاریخ بشریت و در هیچ جای دنیا سابقه ندارد. این اجتماع عظیم، در حال شکل دادن به هویتی جدید و متفاوت است و در میان سختترین شرایط سیاسی و امنیتی، بزرگترین و فشردهترین تجمع انسانی را گرد هم میآورد، در حالی که بیرحمترین و بیعقلترین دشمن مسلح و آماده عملیات انتحاری، در اطراف و اکناف آن حضور دارد و دهها عملیات انتحاری در هر دوره از اجرای مراسم اربعین، کشف و خنثی شده است.
*پاورقیها در سرویس تاریخ «جوان» موجودند.
سایر اخبار این روزنامه
مجلس: گزارش فولاد گواه مبارزه ساختاری با فساد است
منتقدان هم عملکرد رئیسی را ستودند
ایران اینترنشنال میگفتند بیا دخترت را هم بیار!
کرونا هم در آموزش حضوری حضور دارد؟!
نابودی جهان با بمب اتم؟ لیز: آمادهام!
مأموریت گرفتن تضمین از دمشق برای عملیات علیه کردها
اتحاد عراقیها مقابل قانونشکنی صدر
فراز و فرودهای رستاخیز هویتساز اربعین
تاجیکستان هم حرفهای شد، ما نه!
اینقدر غر نزن! سَرم رفت
کلیپهایی که فضای مجازی را تکان میدهند
«سلام بر ابراهیم» ما را به وضعیت کانال کمیل برد
بخشی از موزهداری ما به جای ساختار فنی ساختار اداری دارد!
ایران: پاسخ امریکا را دریافت کردیم

