مردم احساس می‌کنند، طرد شده اند

آرمان‌امروز/ سعيد شمس : جامعه فضايي را تجربه مي‌کند که مملو از اختلاف‌سليقه و در نتيجه تنش و هرج‌ومرج است. اينکه گروهي از مردم به ويژه زنان مطالبه‌هايي از سيستم دارند، في‌نفسه نمي‌تواند موضوعي بحراني تلقي شود. در واقع نکته مهم چيزي جز اين نيست که بين جامعه و تصميم‌گيران بايد نوعي تعامل به وجود بيايد تا تقابل جاي خود را به تعامل بدهد.
فرزانه ترکان، قائم‌مقام دبيرکل حزب کارگزاران و فعال حوزه زنان در گفت‌وگو با « آرمان‌امروز » مي‌گويد: شک نکنيد،  نسل جوان زنان ما دنبال برهنگي و بي‌بندوباري و بي‌اخلاقي‌ نيست. اگر بچه‌هاي اين دوران را آزاد بگذاريم، حتما اصل و نسب و همچنين اعتقادات و باورهاي خودشان را در رفتارهاي‌شان لحاظ مي‌کنند و قطعا با بي‌اخلاقي‌ها مقابله خواهند کرد.
اينروزها بحث مطالبات زنان داغ است. شرايط کلي زنان در جامعه را چطور ميبينيد؟
بحث اصلي اين است، در زمان حال شعور اجتماعي و درک و فهم از رويدادهاي اجتماعي و سياسي بسيار بالا رفته است. البته اين موضوع در مورد زنان مصداق بيشتري دارد که اين فهم بالا و از حقوق اجتماعي باعث ايجاد مطالبه‌هايي شده است که متاسفانه در سال‌هاي گذشته بدون‌پاسخ مانده است. اگر آن قسمتي از مطالبه‌هايي که به‌حق هستند، چه در مورد آزادي‌هاي فکري، چه در مورد آزادي‌هاي فردي و چه در مورد آزادي‌ها در فضاي باز سياسي فراهم مي‌شد، ديگر شاهد اعتراض‌هايي که غالبا از جانب نسل جوان صورت مي‌گيرد، نبوديم. در واقع وقتي افکار عمومي به اين ذهنيت برسد که با فضايي بسته روبرو است و اجازه ندارد سليقه و تفکرش را مطرح کند، مشکلي پيش مي‌آيد که اکنون متحمل شده‌ايم. در اين بين، زنان بيشترين و جدي‌ترين مطالبه‌ها را دارند و به همين دليل حکومت هم لازم است، خواسته‌هاي زنان را مورد توجه قرار بدهد.


بهنظر شما مطالبههاي عمومي مدنظر تصميمگيران قرار ميگيرد؟
براي رهايي از اين وضعيت بغرنج راهي جز برآورده‌شدن توقع‌هايِ به‌حق مردم نمانده است. اما متاسفانه شاهد هستيم ،  برخي نمي‌خواهند واقعيت‌ها را ببينند و متاسفانه انتظارات مردم را انکار مي‌کنند. يعني تعدادي از مسئولين فرهنگي و اجتماعي که بايد دغدغه حقوق مردم را  داشته باشند، اعتراض‌هاي را به تعداد محدودي از مردم نسبت مي‌دهند يا معترضين را متهم به اين مي‌کنند که از بدخواهان خارج‌نشين خط مي‌گيرند و اينطور مي‌گويند که «همه» مردمي که اعتراض دارند با توصيه دشمنان فعاليت مي‌کنند!
در واقع اگر مساله تمام نشده است، دليلي جز انکار واقعيت‌ها توسط عده‌اي قليل از دست‌اندرکاران ندارد. مشکل زماني رفع مي‌شود که تصميم به واقع‌بيني بگيريم تا از اين طريق با آگاهي از مشکلات و معضلات،کارهاي لازم را براي اصلاح انجام بدهيم. البته بايد اين را هم به‌طور جدي در نظر داشته باشيم نکته که لازم است مطالبه‌هاي نسل جوان و زنان را به‌طور ويژه بررسي کنيم.
از نظر شما مطالبههاي منطقي کدام‌‌اند؟
مردم مصرانه فضاي باز سياسي مي‌خواهند تا از اين طريق حق انتخاب داشته باشند. به‌عنوان مثال در انتخابات اخير مجلس و دولت، شرايط به‌گونه‌اي پيش رفت که اکثريت جامعه گزينه‌اي براي انتخاب کردن نداشتند. طبيعي است که چنين حالتي موجب تک‌صدايي و در نتيجه نارضايتي قشر زيادي از مردم مي‌شود. چون مردم احساس مي‌کنند طرد شده‌اند. در اين بين، مشخصا زنان توقع دارند امکان‌رشد براي‌شان فراهم شود تا بتوانند در تصميم‌گيري‌ها به اندازه توانايي‌‌اي که دارند، سهيم باشند.
بعضي ها سقف مطالبات زنان را حجاب ميدانند. به اين ذهنيت چه پاسخي داريد؟
شک نکنيد،  نسل جوان زنان ما دنبال برهنگي و بي‌بندوباري و بي‌اخلاقي‌ نيست. اگر بچه‌هاي اين دوران را آزاد بگذاريم، حتما اصل و نسب و همچنين اعتقادات و باورهاي خودشان را در رفتارهاي‌شان لحاظ مي‌کنند و قطعا با بي‌اخلاقي‌ها مقابله خواهند کرد. اي‌کاش بدانيم با تهمت زدن و نسبت‌هاي ناروا زدن کاري مي‌کنيم که نسل جوان سرخورده و حتي پرخاشگر شود.
صدا و سيما در اين فضاي کدر چه وظيفهاي دارد؟
متاسفانه تلويزيون اين روزها تريبون را به کساني مي‌دهد که تندروترين الفاظ را به کار مي‌گيرند و مردم را منتسب به سلطنت‌طلبان و ... مي‌کنند. اينکه سلطنت‌طلبان و گروه‌هايي که خارج‌نشين هستند، ضديت با ايران را واجب مي‌دانند، بر هيچ‌کس پوشيده نيست. اما مهم اين است که هيچ‌کدام از گروه‌هايي که در خارج ضد ايران فعاليت مي‌کنند، هيچ جايگاه و پايگاهي در ميان مردم ندارند و کسي آنها را حتي به حساب نمي‌آورد. در واقع پرونده سلطنت‌طلبان، منافقين و ... سال‌هاي سال است که از نظر مردم بسته شده است. در واقع مردم فقط آزادي و آسايش عرفي را مي‌خواهد. صدا و سيما و افراطيون اگر 10درصد انرژي‌اي که صرف نسبت دادن مردم با بيگانکان مي‌کنند را براي شنيدن حرف مردم و پاسخ به مطالبات مي‌کردند، همه مشکلات رفع مي‌شد. اينکه تمرکزشان فقط در راستاي پرداختن به توطئه اين و آن مي‌کنند، به‌نظر من مساله را حل نخواهد کرد. با اين وجود برخي از دست‌اندکاران خودشان را به نشنيدن مي‌زنند، يعني سعي مي‌کنند واقعيت‌ها را نبينند و نشنوند. با اين توضيح که اين خطر برزگي است، خطري که مي‌تواند شرايط کشور را دشوارتر کند.
سئوال آخر؛ اينکه دهههشتاديها ابراز وجود ميکنند، دليل ميشود سيستم مساله را جديتر مديريت کند؟
قطعا همينطور است. به‌هرحال ما نمي‌توانيم به بچه‌ها بگوييم، هر حرفي که مي‌شنويد و هر موضوعي را که مي‌بينيد، تمام و کمال بپذيريد و بحث‌هاي سليقه‌اي نداشته باشيد.