روزنامه فرهیختگان
1396/04/21
بهجای قدرشناسی، شایعه و حاشیه میسازند
روز دوشنبه روزنامه «فرهیختگان» میزبان میهمانی از خانواده بزرگ دانشگاه آزاد اسلامی بود. احمد شمس، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران و واحد تهران مرکزی به روزنامه آمد و در فضایی صمیمانه با تحریریه روزنامه گفتوگو کرد. او دل پری داشت از سیاستهایی که این روزها گریبانگیر دانشگاه آزاد اسلامی شده است و از سیاست حذف و اضافه برخی مدیران وزارت علوم در قبال رشتههای دانشگاه آزاد اسلامی گلایه کرد. شمس که در رشته حقوق تحصیل کرده است گفت اقدام اخیر وزارت علوم قانونی نیست. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید:با توجه به چالش حادث میان وزارت علوم با دانشگاه آزاد اسلامی، دو دغدغه برای دانشجویان و خانوادههایشان به وجود آمده است. دغدغه نخست داوطلبان تحصیل در مقطع کارشناسیارشد راجع به کیفیت آموزش در این دانشگاه است! دوم اینکه آینده تحصیلی دانشجویان تضمین شده است یا خیر؟
با قاطعیت میتوان گفت که کیفیت آموزشی در قاطبه واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی هیچ تفاوتی با دانشگاههای معتبر دولتی ندارد. ممکن است در برخی از واحدهای ما، سطح آموزش در حد یک دانشگاه تراز اول دولتی یا واحدهای تراز اول دانشگاه آزاد اسلامی نباشد. البته این اختلاف سطح، مختص دانشگاه آزاد اسلامی نیست؛ بلکه در دانشگاههای دولتی هم درجهبندی و اختلاف سطح وجود دارد. دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای بسیاری دارد که هم تراز با دانشگاههای بزرگ دولتی است. بهطور مثال در رشتههای فنی-مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی از دانشگاه شریف چیزی کم ندارد؛ از نظر هیاتعلمی، لوازم آموزشی و کمکآموزشی، کارگاهها، آزمایشگاهها و... هیچ تفاوت مشهودی وجود ندارند. دانشگاه آزاد اسلامی به لحاظ استقلال مالی و تصمیمگیری گروههای علمی خود را تجهیز کرده است. بنابراین دستگاههایی دارد که شاید در هیچ یک از دانشگاههای دولتی و حتی سازمانهای پژوهشی کشور وجود ندارد. اگر گفته شود که کیفیت آموزشی بین واحدهای شهرستانی و مراکز استانها اختلاف دارد، باید گفت همین اختلاف میان مراکز دانشگاههای دولتی در مرکز و سایر استانها و شهرستانها نیز وجود دارد. رتبهبندی دانشگاهها در همه جا هست و امری طبیعی است. البته اکنون در مورد پردیسها و دانشگاه پیام نور و علمی و کاربردی صحبت نمیکنم. در هر حال دانشگاه آزاد اسلامی با دانشگاه دولتی من جمیع جهات قابل مقایسه خواهد بود. بنده که حقوق خواندهام به ضرس قاطع میگویم همه رشتههای دانشگاه آزاد اسلامی قانونی است.
پس باید دید چرا دغدغه سرنوشت تحصیلی یا اعتبار مدرک برای کسی که در مقطع کارشناسیارشد در دانشگاه آزاد اسلامی به تحصیل میپردازد، به وجود میآورند؟
دانشجویان و داوطلبان آسودهخاطر باشند که کلیه رشتههای دانشگاه آزاد اسلامی قانونی، مصوب و دارای مجوز است. این قضیه بیشتر یک شبهه یا نقص در انتقال اطلاعات است. وزارت علوم باید بداند، از قبل تاکنون اگر دانشگاه آزاد اسلامی نبود، نمیتوانست رسالتهای آموزشی خود را در کشور محقق سازد. دانشگاه آزاد اسلامی بار بزرگی را از دوش دولت و وزارت علوم برداشته است. چقدر جوان پشت کنکوری داشتیم؟ چقدر ممکن بود که جوانان ما بیسواد تخصصی بمانند؟! چقدر ممکن بود جوانان ما برای تحصیل به خارج از کشور مهاجرت کنند؟ ارز از این کشور خارج شود یا خدای نکرده بین خانوادهها مفارقت بیفتد؟ تبعات و اختلالات اخلاقی یا فرهنگی به وجود آید؟ همه اینها را دانشگاه آزاد اسلامی بدون اینکه یک ریال از بودجه دولتی استفاده کند به دوش گرفت؛ حالا به جای حقشناسی و قدرشناسی، مسائلی را که واقعیت ندارد رسانهای میکنند و شایعه و حاشیه میسازند. بدیهی است که این جوسازی به فرهنگ ما لطمه وارد میکند. جفاآمیز خیلی از رشتههای ما را حذف و اعلام کردند که دانشگاه آزاد اسلامی شرایط پذیرش دانشجو در این رشتهها را ندارد. باز با اطمینان میتوانم بگویم که در رشتههای مد نظر شرایط آموزشی و پذیرش دانشجو با همان استانداردهای تعریف شده و معمول به وزارت علوم را دارا هستیم. تعجبآور است رشتههایی که نزدیک یا بیش از یک دهه است ارائه میشوند و فارغالتحصیل دارند؛ چطور شده است که...
پس از این سالها این رشتهها حذف میشوند؟ چه اتفاقاتی افتاده است؟ آیا وزارت علوم ما تغییر کرده؟ یا دانشگاه آزاد اسلامی یا...؟ چه تغییرات دیگری ممکن است ایجاد شده باشد که رشتههایی با این قدمت را حذف کردهاند؟ رشتههایی که فارغالتحصیلانش رفتهاند در سازمانهای دولتی استخدام یا بعضا در دانشگاههای دولتی عضو هیاتعلمی شدهاند را حذف کردهاند. به نظر میرسد این اتفاقات بیشتر به رخداد یک کجسلیقگی در وزارت محترم علوم میتواند تعبیر شود.
از نظر قانون اساسی حاکمیت سه وظیفه عمده دارد؛ تامین امنیت عمومی، بهداشت عمومی و آموزش عمومی. تمهید آموزش عمومی ماموریت اصلی و اساسی وزارت علوم به شمار میرود که در این راستا باید دانشگاه آزاد اسلامی که بخش قابل توجه این بار را به دوش میکشد ترغیب و تقویت کند نه تضعیف. این نقض غرض آشکار قابل توجیه و تحمل نیست. آن موقع که جوانان پشت کنکور متراکم بودند و جمعیت دانشجویی انبوه بود و به تعبیر قرآن کریم شرکاء متشاکسون حیات نداشتند دانشگاه آزاد اسلامی ضروری مینمود، ولی حالا که جمعیت دانشجویی کاهش یافته، مدل رفتار و تعامل عوض شود ناروا و غیرمنصفانه است.
در میان صحبتهایتان به مهاجرت تحصیلی و کمک دانشگاه آزاد اسلامی در کاهش این امر اشاره کردید، در این زمینه توضیح بیشتری میدهید؟
اگر دانشگاه آزاد اسلامی نبود، تعداد زیادی از فارغالتحصیلانی که اکنون در داخل کشور ماندهاند و پس از تحصیل به مردم خدمت میکنند، به خارج از کشور میرفتند و معلوم نبود چه سرنوشتی پیدا میکردند؟ اگر این تعداد دانشجو به خارج از کشور مهاجرت میکردند، چه میزان ارز از کشور خارج میشد؟
ما معتقد و مدعی هستیم که کیفیت آموزشی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی حتی در دورترین نقطه از کشور، از دانشگاههای ازبکستان، تاجیکستان و خیلی از دانشگاههای مالزی و دیگر کشورها بهتر است. اگر دانشگاه آزاد اسلامی نبود این دانشجویان مجبور بودند برای تحصیل به آن کشورها سفر کنند. آیا یک دانشجویی از نظر علمی و نه چیز دیگری، در ایران و در دانشگاه آزاد اسلامی در شهرستان خودش درس بخواند و مدرک معتبر داخلی داشته باشد، ارجح نیست تا اینکه به خارج برود؟ بنده دعوت میکنم که بیایند روی این موضوع کار آماری و علمی صورت دهند تا با اعداد و ارقام ثابت شود دانشگاه آزاد اسلامی در این باره چه خدمات ارزنده و بیبدیلی ارائه داده است.
در پذیرش دانشجویان مقطع ارشد و دکتری هم شبههای وجود دارد، مثلا دانشگاه آزاد اسلامی برای یک رشته کارشناسیارشد و دکتری 20 نفر پذیرش میکند. آیا این دانشگاه از پس احتیاجات و انتظارات دانشجویان بر میآید؟
اول اینکه ظرفیت پذیرش ارشد و دکتری را وزارت علوم تعیین میکند. اینکه با لحاظ بعضی از سهمیهها، جمعیت یک کلاس دکتری به 10 یا 12 نفر برسد یا جمعیت دانشجویی یک کلاس ارشد به 20 نفر برسد، این اتفاق در دانشگاه دولتی هم رخ میدهد. گاهی اوقات با اعمال سهمیهها جمعیت بیشتر میشود و گاهی هم با هجمه زیاد متقاضیان، ممکن است جمعیت کلاسی افزایش یابد. اما ذکر این نکته مهم است که قطعا دانشگاه آزاد اسلامی کلاس بالای حد نصاب غیراستاندارد نداشته است و اگر یک کلاس در مقطع ارشد به 20 نفر رسیده، دانشگاه این توانایی را داشته و تدبیر کرده که دو کلاس مجزا برای آن در نظر بگیرد.
البته در مقطع کارشناسی به علت اینکه جمعیت دانشجویی کاهش یافته، این وضعیت عملا منتفی شده است.
اکنون زمانی است که دانشجویان مقطع دکتری برای مصاحبه وارد دانشگاه آزاد اسلامی میشوند، یک مقدار از مواجههتان با این دانشجویان بگویید و اینکه دانشجویان به چه علت دانشگاه آزاد اسلامی را انتخاب کردند؟
مبرهن است که دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان موسسه آموزش عالی معتبر در سطح ملی و جهانی مطرح و یکی از گزینههای پیش روی متقاضیان است و طالب خاص خود را دارد. باز جفاست که این اقبال را به معنای اینکه سطح علمی متفاوت دارد یا اینکه ورود به آن آسانتر است، میگذارند. دیگر اینکه دانشگاه آزاد اسلامی هم از حیث کیفیت آموزشی و هم به لحاظ موقعیتهای محلی ترجیح موجه داوطلبان برای تحصیل است. بهعلاوه دانشگاه آزاد اسلامی در خیلی از رشتهها همسطح با دانشگاههای درجه اول دیگر و بل بالاتر است. مزید بر اینها به هر حال وزارت علوم نمیتواند پاسخگوی همه داوطلبان دوره دکتری باشد؛ الان در دوره ارشد هم وضع به همین ترتیب است، داوطلبان ممکن است سالها پشت کنکور بمانند. در بسیاری از رشتهها داوطلب آنقدر زیاد است که وزارت علوم حداکثر بیش از 20 درصد داوطلبان دکتری را نمی تواند جذب کند. سال قبل مجموعه آموزش عالی کشور کمتر از 10 درصد از داوطلبان دوره دکتری را پذیرش کرد؛ در این مورد هم دانشگاه آزاد اسلامی اسلامی دست وزارت علوم را گرفت.
درباره استانی برگزار شدن، مصاحبه دکتری هم توضیح میدهید؟
استانی شدن مصاحبهها بر اساس مصالح و ملاحظات زیادی انجام گرفت. غالبا دانشگاهها مصاحبه جداگانه دارند و وفق معیارهای خودشان دانشجوی دکتری جذب میکنند و این منطق پذیرفتهای است. امسال بهطور آزمایشی مقرر شد دانشگاههای ما هم دانشجویان خود را با اختیار خودشان انتخاب کنند؛ دلایل متقنی هم ندارد که جایی به صورت متمرکز از دانشجویان مصاحبه و سپس آنها را بین واحدها توزیع کنند.
از طرفی هم سخت بود که این حجم از متقاضی را ظرف زمان محدودی، به صورت متمرکز، آن هم در تهران مصاحبه کنیم؛ هم استادان به زحمت میافتادند و هم داوطلبان اذیت میشدند فلذا به واحدهای مرکز استانها اعتماد و تفویض شد. البته اعضای هیاتعلمی مراکز استان از لحاظ علمی در سطح بالایی قرار دارند.
چقدر از داوطلبان خواستار حضور در واحدهای تهران هستند؟
به نظرم با توجه به اینکه مصاحبهها استانی شده حدود 80 درصد از داوطلبان برای مصاحبه، تهران را انتخاب کردهاند.
اگر داوطلبی در بیش از یک استان مصاحبه داشته باشد، چه اقدامی باید انجام دهد؟
اولا برنامهریزی بهگونهای شده است که استانهایی که دارای بُعد مسافتی هستند به صورت همزمان مصاحبه نکنند، مثلا از 18 تا 22 تیر، زمان مصاحبه چهار استان تهران، قم، البرز و قزوین است. دوم اینکه افرادی که در هر استانی مصاحبه داشته باشند، اگر در زمان مقرر نتوانند خود را به مصاحبه استان دیگر برسانند، هر روز دیگری در طول این ایام مراجعه کنند از آنان مصاحبه به عمل خواهد آمد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
وزیر کشاورزی، شهردار تهران
طبق قانون خواسته دانشگاه آزاد اسلامی عملیاتی میشود
امضای قرار دادهای ننگین در هیاهوی کشف حجاب
«نفیســــــــــه» از نفس افتاد
کشتی کلاسیک زنان؛ آری یا نه؟!
ما و ماجرای پروانهایها
۴ واحد جهادی در «لانو»
بهجای قدرشناسی، شایعه و حاشیه میسازند
مشارکت دانشگاهها در ارتقای کیفیت

