شکاف آشکار ترکیه و عفونت پنهان اردوغان

«رجب طیب اردوغان» اگرچه تا پیش از وقوع بهارعربی رهبری مقتدر با بالاترین درجه مشروعیت قلمداد می‌شد اما امروز شکافی بزرگ در جامعه ترکیه ایجاد شده است. یک سال پیش در چنین روزی هواداران رفیق سابق رئیس جمهوری ترکیه با دستپاچگی تمام دست به کودتا زدند و شکست خوردند. دموکراسی در ترکیه ظاهرا نجات پیدا کرد اما وضع آزادی بیان  در این کشور با سرعت و شدت غیرقابل باوری به وخامت گرایید.
اردوغان که تحت تاثیر رویای عثمانی در سیاست خارجی به شدت متناقض عمل می‌کند در داخل با احدی شوخی ندارد و هر منتقدی را با هر ابزاری خاموش می‌کند. وی به بهانه دفاع از دموکراسی تبدیل به دیکتاتوری شده است که برای دوستان قدیمی‌همچون «عبدالله گل» باور ناپذیر است.
 اردوغان امروز  شباهت زیادی به «محمد مرسی» در مصر پیدا کرده است. رئیس‌جمهوری مخلوع مصر که اتفاقا دوستی صمیمی‌با رئیس جمهوری ترکیه داشت به دلیل نوع برخورد با احزاب مصری فضا را در اختیار کودتاچیان ارتش فراعنه قرار داد و در نهایت ساقط شد. اردوغان ابتدا «فتح‌الله گولن» و جنبش خدمت را از صحنه سیاسی حذف ‌و سپس در فضای پساکودتا احزاب منتقد را نقره داغ کرد.
راهی که اردوغان می‌رود راهی است که فضا را برای تکرار کودتایی موفق فراهم می‌کند. اگر گولنیست‌ها در فضای امروز ترکیه و به شکلی منسجم تر دست به کودتا می‌زدند شاید می‌توانستند به موفقیت دست پیدا کنند. وضعیت امروز جامعه این کشور باتوجه به حجم برکناری‌ها ‌و بازداشت‌ها منجر به عفونت پنهان نفرت از اردوغان شده است. حضور هزاران نفری در راهپیمایی عدالت نشان داد که اردوغان با بحران جدی مشروعیت مواجه است. یک اعتراض سیاسی فراگیر ممکن است به یک التهاب سیاسی بزرگ تبدیل شود.


قانونی نانوشته وجود دارد که سرکوب جامعه سیاسی منجر به تزلزل مشروعیت و بنیان‌های قدرت حکومت می‌شود و اردوغان هم از این قانون مستثنی نیست.
نتیجه فروپاشی دولت ترکیه مصیبتی مضاعف در شرایطی است که اکراد به دنبال استقلال هستند و انواع گروه‌های تروریستی در این کشور به شکلی خاموش حضور دارند.اردوغان می‌توانست «آتاطیب» بماند اما ولع حکومت عثمانی از وی رئیس جمهوری متزلزل و دیکتاتوری بزرگ در اروپا 
ساخته است.