آخرین ماموریت «یاسر»
مریم رضاخواه – شهروند؛ وقتی خبر آمد مادر و دختر، اسیر گروهی تبهکار شدهاند، یاسر و تیمی از پلیس اطلاعات خاش وارد عمل شدند. عملیات آزادی گروگانها کلید خورد. گروگانها اسیر شده بودند تا مجرمی از بند رها شود. این شرط همان گروه آدمربایان بود. آزادی گروگانها در اِزای آزادی یک زندانی.
آتش گشوده شد. جنگ بالا گرفت. متهمان اسلحه بهدست بیامان شلیک میکردند. جانشین پلیس اطلاعات خاش تنها دغدغهاش گروگانها بود. باید مادر و دختر را آزاد میکرد و مردان مسلح را اسیر. در کشمکش تبادل، آتش گلولهها بر سینه فرمانده نشست. خون زیادی روی زمین جاری شد. مردان مسلح اما همچنان مقاومت میکردند و قصد تسلیم نداشتند. اورژانس آمد و فرمانده به بیمارستان منتقل شد، اما بینفس و بیجان. یاسر عبدلی برای نجات جان گروگانها تا پای جان در دل دشمن رفت، اما شهید شد.
«یکی از اعضای خانواده گروگانگیران در زندان بم به جرم آدمربایی در زندان بود. گروگانگیران آزادی گروگانها را در مقابل آزادی زندانی خود اعلام کرده بودند.»
این را پدر یاسر میگوید. پدری که خبر شهادت پسر را به مادر داد.
آخرین ماموریت یاسرخبر زخمیشدن یاسر را همان ۲۴ اردیبهشتماه پای تلفن شنید. اما نه پدر میدانست که زخم پسرش چنان عمیق است که دیگر بازگشتی در کار نخواهد بود، نه مادر. وقتی آوازه این داغ در شهر پیچید، پدر و مادر هم شهادت پسرشان را باور کردند. شهادت پسری که تشنه شهادت بود. میخواست ادامهرو دایی شهیدش باشد یا راه پدرش را برود که ۵۶ماه در جبهه حضور داشت با ۲۵درصد جانبازی. رشادت و شجاعت را از کودکی آموخته بود.
علی عبدلی که غمی بیامان گلویش را چنگ میزند، به سختی از آخرین ماموریت پسرش میگوید: «یک سالی بود که یاسر به خاش رفته بود. ماموریتی داوطلبانه. خودش خواسته بود که در این شهر خدمت کند. او 16سال سابقه کار در نیروی انتظامی داشت. یاسر مدت چهار سال در شهرستان ریگان و حدود 9 سال در شهرستان کوهبنان و یک سال هم شهرستان خاش در راستای امنیت ایران اسلامی خدمت کرد. آخرین ماموریتش هم در خاش بود. ساعت 2 بود که به خانهاش در خاش میرود. هنوز یک ساعتی نگذشته بود که با او تماس میگیرند. ماموریت رهایی گروگانگیران بود. بهسرعت پوتینهایش را میپوشد و با خوشحالی از در خانه خارج میشود. شاید میدانست به آرزویش نزدیک شده است.»
به پسرمان افتخار میکنیمپدر ایثارگر حرف زیاد دارد، حرفهای در گلو مانده به بیرون پرت میشوند: «وقتی با ما تماس گرفتند، خبر از شهادتش ندادند. ابتدا گفتند زخمی شده است. نمیخواستند مادرش شوکه شود. اما ساعتی نگذشت که خبر شهادتش رسید. ما به یاسر افتخار میکنیم. او در راه حفاظت و امنیت کشور و وطن جانش را داد. همان آرزوی قلبی که همیشه در دل داشت.»
عوامل این باند، چندین مورد آدمربایی و تیراندازی طی سالهای اخیر را در پرونده سیاه خود دارند.
پدر به سختی کلمات را ادا میکند، بغض سنگینی میان گلویش نشسته: «از یاسر دو پسر به یادگار مانده، محمدمهدی و امیرعلی. یکی کلاس چهارم دبستان است و دیگری اول ابتدایی. با شهادت یاسر، عروس و نوههایم دیگر به کوهبنان آمدهاند. حالا در کنار ما هستند. غم بزرگی است. نه میتوان فراموش کرد و نه بخشید. تنها مجازات متهمان را میخواهیم.»
در سوگ فرماندهحالا در غم از دست دادن یاسر، خانواده بزرگ عبدلی به سوگ نشستهاند. پدر از آخرین دیدارش با یاسر میگوید: «از آنجا که محل کار یاسر خاش بود، خیلی زود نمیتوانستیم او و خانوادهاش را ببینیم. آخرین بار یاسر را تعطیلات نوروز دیدم، در حرم امام رضا(ع). یاسر بهشدت با تقوا و ایمان بود. همیشه فداکار و ازخودگشته. تلاش میکرد کسی را ناراحت نکند.»
داغ به دل نشستهمادر به شهادت پسرش افتخار میکند، اما غم نبود فرزندش خانه دلش را داغدار کرده است. «من 6فرزند داشتم. چهار پسر و دو دختر. یاسر پسر دومم بود، اما با همه فرق داشت. مومن و متدین. از موذنین، مکبرین و قاریان قرآن در مراسم نمازجمعه شهرستان کوهبنان و بخش طغرالجرد بود. هم در حیات به او افتخار میکردم، هم حالا که شهید شده است. چهکسی میتواند نبود و داغ فرزندش را تحمل کند. در این دنیا هیچچیز سختتر از داغ فرزند نیست.
اما من خوشحالم چون یاسر به آرزویش رسید. از همان کودکی میخواست شهید شود. درس و نمراتش عالی بود. یکی از نخبههای شهر بهحساب میآمد، اما خواست پلیس باشد. میخواست راه برادرم را ادامه دهد یا پدرش را که جانباز شده است. دو پسر یاسر جای پدرشان را پر خواهند کرد و باعث عزت و افتخار ایران اسلامی خواهند شد.»
جزئیات پرونده گروگانگیریبا شهادت فرمانده، چهار گروگانگیر دستگیر شدند. عوامل این باند، چندین مورد آدمربایی و تیراندازی در سالهای اخیر در پرونده سیاه خود داشتند. در سالهای گذشته با آدمربایی اقدام به دریافت مبالغ میلیاردی از خانوادهها میکردند، حتی در یک آدمربایی بیش از ١٩٤سکه تمام بهار آزادی از خانوادهها گرفته بودند. اعضای این باند در آخرین اقدام خود یک مادر و دختر بمی را ربودند. متهمان در ازای رهایی این افراد، تقاضای آزادی سایر اعضای باند از زندان را داشتند.
مخفیگاه متهمان در اسلامآباد خاش شناسایی شد. ماموران پلیس پس از صدور نیابت قضایی، در یک عملیات مشترک دستگاههای امنیتی، انتظامی و اطلاعاتی، افراد ربودهشده را آزاد کردند. در این عملیات «یاسر عبدلی»، از افسران شجاع، متعهد و متخصص پلیس بر اثر اصابت گلوله اشرار به شهادت میرسد. گروگانگیران با استفاده از شرایط خاص منطقه و تاریکی شب متواری میشوند، اما تحت تعقیب قرار میگیرند. چهار نفر از عوامل اصلی این باند دستگیر میشوند و عملیات دستگیری افراد متواری و سایر متهمان مرتبط با این باند ادامه دارد.
خاکسپاری بزرگپیکر پاک شهید یاسر عبدلی، جانشین پلیس اطلاعات خاش، همزمان با سالروز شهادت امامصادق(ع) در کوهبنان تشییع و سپس در زادگاهش پابدانا کوهبنان خاکسپاری شد.
فرمانده انتظامی استان کرمان در مراسم تشییع شهید یاسر عبدلی گفت: «اجازه نخواهیم داد کسی با هنجارشکنی دل خانواده شهدا را به درد آورد.»
یاسر عبدلی برای نجات دیگران جانش را فدا کرد و به آرزوی دیرینهاش رسید و مزد سالها مجاهدتش را گرفت.
او با هدف شهادت به سیستانوبلوچستان رفت، پرواز کرد و ابدی شد. شهیدی که ولایتمداری او زبانزد عام و خاص است. شهید یاسر عبدلی اهل تواضع و شجاعت بود، با مردم و خانواده با خوبی و مهربانی برخورد میکرد و به تمام معنی مخلص، اهل نمازجمعه و جماعت بود.»

