روزنامه جوان
1402/04/15
آقا سیدجواد خامنهای یک کوه بود
آیین رونمایی از کتاب «زندگی اینجاست» کوتاهههایی از زندگی آیتالله سیدجواد خامنهای، والد مکرم رهبر معظم انقلاب در مسجد جامع تبریز و در روز رحلت ایشان برگزار شد. مهدی قزلی، نویسنده کتاب زندگی اینجاست در این مراسم، در توضیح علت و دلایل نوشتن این کتاب گفت: روزگار دست داد و من را با آقا سیدجواد خامنهای آشنا کرد و هر چه گذشت بیشتر با ظرفیتهای او آشنا شدم! البته حس میکردم کمتر داشتههای این عالم ربانی و فقیه زاهد برجسته شدهاست که به خاطر سلوک معنوی ایشان بود که این اجازه را نمیداد تا بیشتر خود را به جامعه معرفی کند.نویسنده کتاب زندگی اینجاست گفت: او مردی پارسا، عالم و زاهد بود و دوران زندگی ایشان هم عجایبی داشت، چراکه او دوران مشروطه را زیست و در تبریز و مشهد درس خواند و در پایان زندگیشان هم انقلاب اسلامی ایران را درک کرد. وی ادامه داد: زندگی ایشان میتواند یک رمان بزرگ و واقعی از آنچه گذشت باشد. او در روزگاری زیست که امکان ضبط زندگی برای علما فراهم نبود.
قزلی خاطر نشان کرد: کوه از دور شبیه حجم ساده است، ارتفاعی که در چشم کوچک ما کوچک میشود ولی وقتی نزدیک شوی، میبینی چه پیچیدگیهایی دارد، دره دارد، تپه دارد، رود دارد و خیلی بزرگتر از آن چیزی است که ما از دور میدیدیم و حال آقا سیدجواد همانند یک کوه است که وقتی نزدیکش میشوی تازه با بزرگی او، سادهزیستی او، مردمداری او، خانواده دوستی او و هزاران چیز دیگر آشنا میشوی؛ به راستی که آیتالله سیدجواد خامنهای یک کوه بود.
بنابراین گزارش کتاب «زندگی اینجاست» برشهایی کوتاه از زندگی آیتالله سیدجواد خامنهای به قلم مهدی قزلی است. ایشان پدر رهبر معظم انقلاب هستند که از علما و بزرگان شناختهشده شهر مشهد بودند. قزلی در مقدمه این اثر نوشته که سلوک شخصی این عالم وارسته و تواضع ذاتی ایشان همچنین سرتیتر خبر بودن فرزندانشان به عنوان مسئولان جمهوری اسلامی سببشده جایگاه علمی و عرفانی ایشان چندان شناخته شده نباشد.
ایشان تحصیلات حوزوی خود را در تبریز و نجف گذرانده و از محضر بزرگانی همچون آیتالله قاضی طباطبایی بهرهها بردهبودند، اما برای گذران زندگی جوار مضجع شریف رضوی را برگزیدند و تا پایان عمر مبارکشان در همسایگی امام مهربانیها باقی ماندند.
این اثر تلاش کرده به قدر ذرهای غبار غربت از چهره این شخصیت وارسته که مریدان و شاگردان بسیاری در میان بازاریان و متدینین شهر مشهد داشتند، برگیرد. در واقع میتوان ایشان را مربی و استاد اصلی مقام معظم رهبری دانست. فردی که در علم و عمل سختگیرانه راهنمای ایشان به سوی قلهها بودند. در این اثر از سیره اخلاقی و تبلیغی این عالم وارسته نکات تازه و نابی فراخواهید گرفت. در برشی از این کتاب میخوانیم: یک بار طلبه جوانی همراه نوه آقاسیدجواد رفت دیدن آقا و لابهلای احوالپرسی و صحبت به ایشان گفت: «شما که در محضر آقای قاضی و دیگر بزرگان بودید، از ایشان مطلبی بفرمایید» جواد نگاهی به طلبه کرد و لبخندی زد، حتی یک کلمه هم نگفت. طلبه جوان از این لبخند درس خودش را گرفت. انگار آقاسید جواد نمیخواست با نام اساتید بزرگش، خودش را بزرگ کند.
سایر اخبار این روزنامه
یوز بیپناه در قلمرو جاده!
نورافشانی ۱۱۰ نقطه پایتخت در شب عید غدیر
تیغ دولبه مالیات بر عایدی سرمایه و تورم
تورم در بند شد
خسته نباشی بیرو!
«پویا» پای کار جشنواره عروسکی نیامد!
آقا سیدجواد خامنهای یک کوه بود
شورای حقوق «براندازی»
جنین صهیونیستها را فراری داد
علیاف: اجازه نمیدهیم ایران از خاک آذربایجان تهدید شود
شانگهای را هم برای معاهدات غربی میخواستند!
بالاترین سلاح سردار سلیمانی منطق بود
در مساجد را به روی مردم نبندیم!

