دولت صادق‌الوعد

روزنامه «شهروند» در دومین سالگرد تنفیذ حکم رئیس‌جمهوری به‌دست رهبر انقلاب به بررسی دستاوردها و کامیابی‌های  دولت سیزدهم می‌پردازد. اما ابتدا لازم است نگاهی بیندازیم به پایان دولت دوازدهم و میراثی که به سیدابراهیم رئیسی به ارث رسید. حسن روحانی با وعده چرخیدن چرخ‌های هسته‌ای و چرخ‌های اقتصادی کشور در سال 92 اعتماد مردم را به‌خود جلب کرد، اما در پایان هشت سال ریاست حسن روحانی و دولت به ظاهر اعتدال‌گرا، این اعتماد چنان خدشه‌دار شد که میزان محبوبیت روحانی به 9.7درصد رسیده بود. علل مختلفی برای این کاهش شدید محبوبیت روحانی بیان می‌شود، از بی‌تدبیری در امور اقتصادی مانند 10برابر شدن نرخ ارز، تورم‌های متعدد و 60درصدی و 103درصدی در بخش تولید گرفته تا افزایش شدید خط فقر، کاهش قدرت خرید مردم به حدود یک‌سوم، رشد اقتصادی حدود صفر در هشت سال، ماجرای بنزین 98 و رفتار توهین‌آمیز رئیس‌جمهوری با مردم، گره‌زدن معیشت مردم به برجام و فرجام چشم امید داشتن به کدخدایی که متحدانش هم زمزمه جدایی از اتحاد با او
 سر می‌دهند.
اما آنچه اعتماد مردم به حسن روحانی و دولت پیر و خسته و ناکارآمد او را بیشتر خدشه‌دار کرد، توهین‌هایی بود که حسن روحانی خواسته یا ناخواسته به مردم می‌کرد و عملا آنچه را که مورد تایید اسلام و آموزه‌های دینی است مبنی‌بر با مردم بودن و در میان مردم بودن ، نادیده می‌گرفت.
اوج این رفتار را می‌توان در ماجرای کرونا مشاهده کرد که حتی یک‌بار به‌خود زحمت نداد از مراکز درمانی به‌صورت حضوری بازدید کند و از آن بدتر گروگان‌گرفتن سلامت و جان هموطنان بود به بهانه FATF.



خودش و سخنگوی دولت بارها مدعی می‌شدند چون FATF را امضا نکرده‌ایم، نمی‌توانیم واکسن کرونا را وارد کنیم وهمین مسئله موجب شد آمار تلفات کرونا در کشور روزانه به بیش از 700 نفر برسد. عملکرد به‌شدت مخرب و منفی روحانی به‌گونه‌ای بود که کرباسچی از حزب کارگزاران گفت روحانی مدیر نشسته است، کاش پشتکار دولت‌های نهم و دهم در روحانی و دولت او هم بود.
یا کواکبیان گفت خجالت می‌کشم بگویم حامی حسن روحانی بودم. ابطحی، رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات، دولت روحانی را گنگ و لال  نامید. عارف هم تاکید کرد دولت روحانی باید پاسخگوی عدم‌تحقق وعده‌هایش باشد. سعید حجاریان از لیدرهای جریان اصلاحات هم گفت ‌ای کاش سرنوشت دولت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمی‌زدیم. در مجموع در چنین اوضاع بی‌اعتمادی مردم به دولتی خسته و پیر، سید ابراهیم رئیسی وارد میدان شد. نخستین حرکت رئیسی احیای امید و اعتماد بود، اما دیگر حرف‌درمانی ممکن نبود، باید عمل می‌کرد. در نخستین اقدام وارد میدان کرونا شد و با افزایش واردات واکسن روند جانباختگان کرونایی را مهار کرد و به روزهای سیاه کرونایی پایان داد. البته این پایانی هم بود بر ادعاهایی که واردات واکسن را به FATF و تحریم نسبت داده بودند.
رئیسی اما در مرحله دوم احیای امید و اعتماد، به رفع موانع تولید پرداخت و تاکنون توانسته 5500کارگاه و کارخانه را احیا کند، ضمن آنکه طرح‌هایی را  که بیش از 20سال خاک می‌خورد و ضمن فرسودگی برای دولت هم هزینه‌تراشی می‌کرد، وارد فاز اجرا کرد. اجرای طرح رتبه‌بندی معلمان، رکوردشکنی در صادرات، کاهش تورم و تبدیل دیپلماسی التماسی به دیپلماسی متوازن مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت، حذف ارز ترجیحی، مقابله جدی با فساد- مانند ابلاغ اصول دوازده‌گانه مقابله با فساد اداری و اقتصادی در دولت و صدور نیم‌میلیون مجوز کسب‌وکار از طریق درگاه صدور مجوزها- از دیگر اقدامات سیدابراهیم رئیسی جهت بازگرداندن اعتماد و امید مردم بود و تمام این اقدامات به‌دور از حاشیه‌سازی‌ و تهمت و بدگویی بود، چراکه اساسا سیدابراهیم رئیسی شأنی برای خود قائل نیست، چون خود را سرباز نایب امام زمان (عج) و نوکر ملت سرافراز و عزتمند ایران می‌داند. اما نگاه «شهروند» به کارنامه دولت صادق‌الوعد.