موفقیت ساز و کار می‌خواهد

نیت به تنهایی کارساز نیست. اینکه هر بار می‌نشینیم و برمی‌خیزیم حرف از پایان دادن به حسرت ۵۰ ساله ایران در جام ملت‌ها بزنیم، کارساز نیست. دستیابی به موفقیت ملزوماتی می‌خواهد که در صورت عدم دسترسی به آن، نه می‌توان انتظاری داشت و نه حتی امیدی!
رصد کردن بازی‌های لیگ و تماشای عملکرد لژیونر‌ها از نزدیک برای ارزیابی و دستیابی به ترکیب ایده‌آل برنامه و هدف خوبی است، اما نه برای طلسم‌شکنی و کسب موفقیت در رقابت‌هایی، چون لیگ ملت‌های آسیا، آن‌هم امروز که کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس در حال یارگیری از تیم‌های مطرح دنیا هستند و با جذب ستاره‌های مطرح فوتبال، گام بلندی در مسیر پیشرفت برداشته‌اند. در چنین شرایطی فوتبال ایران همچنان با بهانه‌جویی‌ها دست به گریبان است و توان برگزاری یک بازی دوستانه را هم ندارد!
مشکلات مالی داستان تازه‌ای نیست و همواره وجود داشته، هرچند که این یک مورد نمی‌تواند توجیه خوبی باشد وقتی کمتر کسی است که نداند بازیکنان و مربیان و حتی دست‌اندرکاران فدراسیون هم بابت هر برد یا حتی مساوی تیم ملی پاداش‌های هنگفت به جیب می‌زنند و بحث حواله‌های خودرو نیز هنوز از یاد نرفته است! مسئله‌ای که نه فقط باعث رنجش افکار عمومی که دلخوری منهای فوتبالی‌ها هم شد! شاید به همین دلیل است که آقایان به دنباله بهانه‌جویی‌های جدید هستند، به‌طوری‌که چند روز قبل نبی، نایب‌رئیس فدراسیون فوتبال مدعی شد اروپا خودش را برای مقدماتی جام جهانی در شهریور آماده می‌کند و به همین دلیل تنها بلغارستان و دو تیم دیگر امکان برگزاری بازی دوستانه را داشتند که از سوی قلعه‌نویی به لحاظ فنی مورد تأیید قرار گرفت.
تردیدی نیست بازی با تیم‌های مطرح که به لحاظ فنی حرفی برای گفتن داشته باشند، محک خوبی برای تیم ملی است، اما بهانه قرار دادن این مهم برای عدم برگزاری بازی‌های دوستانه توجیه خوبی نیست، آن‌هم وقتی تیم ملی با وجود تمام انتقاد‌ها به حضور در تورنمنت کافا نیز تن داد، تورنمنتی که تیم‌های حاضر در آن هیچ یک حریف قابل توجهی برای فوتبال ایران نبودند!


حضور در تورنمنت کافا شاید برای فدراسیون الزام‌آور بود، اما توافق با کیپ‌ورود بی‌شک هیچ الزامی نداشت، دیداری که هرچند رویارویی با آن منتفی شد، اما اگر نمی‌شد هم نمی‌توانست هیچ آورده فنی برای تیم ملی فوتبال ایران داشته باشد.
تیم ملی فوتبال ایران قرار است ۱۶ شهریور در دیداری تدارکاتی برابر بلغارستان به میدان برود و بعد از آن نیز همچنان از احتمال برگزاری یک دیدار دوستانه دیگر صحبت به میان می‌آید. تیمی که می‌تواند آنگولا یکی از حریفان ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان باشد. اما آیا با این تدارکات می‌توان انتظار طلسم‌شکنی در جام ملت‌های آسیا را داشت؟
حسرت ایران برای کسب موفقیت و بالا بردن جام قهرمانی در این رقابت‌ها نیم قرن را هم پشت سر گذاشته، اما ناکامی‌های گذشته هرگز نه تجربه شده و نه درس عبرت، به‌طوری‌که امروز همچنان شاهد وعده‌وعید برای موفقیت در جام ملت‌ها هستیم و بس. حال آنکه موفقیت در این رقابت‌ها و طلسم‌شکنی به چیزی بیش از نیت کردن نیاز دارد و فوتبال ایران نمی‌تواند صرف اینکه نیت موفقیت و طلسم‌شکنی دارد به سرمنزل مقصود برسد، خصوصاً که این روز‌ها تیم‌های آسیایی مسیر پیشرفت را به سرعت برق و باد طی می‌کنند، درست برخلاف فوتبال ایران که همچنان در باد آقایی آسیا خوابیده، اما در عمل متأسفانه حرفی برای گفتن ندارد که اگر داشت، هر چهار سال یک‌بار حسرت قهرمانی در جام ملت‌های آسیا را تمدید نمی‌کرد. ناکامی که هیچ تضمینی نیست که این‌بار هم ادامه پیدا نکند، خصوصاً وقتی شاهد آن هستیم که هیچ تدارکات جدی و اصولی برای آماده‌سازی تیم ملی در این مسیر صورت نگرفته و آقایان همواره به دنبال بهانه‌جویی برای عدم تدارکات مناسب هستند.
برگزاری بازی دوستانه حتی اگر سخت و پرهزینه هم باشد برای آماده‌سازی و دستیابی به موفقیت لازم و ضروری است، اما بازی دوستانه‌ای که بتواند تیم را محک بزند. ولی آیا چنین تدارکاتی برای تیم قلعه‌نویی دیده شده که انتظار یا حتی امیدی برای پایان دادن به پنج دهه ناکامی در جام ملت‌ها را داشته باشیم؟!