در جستوجوی چاره بیآبی
گروه انرژی: در شرایطی که به نظر میرسد ایران در بحران بیآبی به سر میبرد، به گفته عضو سابق شورای جهانی آب، انتقال حوضه به حوضه و مسئله استفاده از آب دریا یا شیرینسازی موضوعی است که برای تامین آب در دستور کار قرار گرفته است.
به گزارش تجارت، در حال حاضر در شرایطی هستیم که ایران با کم آبی دست به گریبان است. کشاورزی زیاد و کم آب شدن سفرههای زیرزمینی یک مشکل مشترک در همه کشور است، کشاورزی حتی در گیلان، یکی از سبزترین استانهای کشور هم شاید به معضل بخورد. گیلان به سفیدرود وابستگی زیادی دارد و این رود در حال کم آب شدن است. دریاچه ارومیه هم نمادی است از کشاورزی زیاد به روشی نادرست و بعد از آن زیاد شدن مصرف در خانهها و شرب. زایندهرود در اصفهان وقتی بارندگی معمولی باشد، حدود 800 میلیون مترمکعب آورد دارد اما 20 سال است تقریبا چیزی از آن به داخل شهر اصفهان نمیرسد. کارخانهها زیاد شدهاند، میزان کشاورزی هم در دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان بالا رفته. مهاجرت از استانهای اطراف باعث شده مصرف آب شرب زیاد شود. مقداری از اب زایندهرود هم به یزد و کاشان و جاهای دیگر میرود. همه اینها حجم مصرف آب در حوضه زایندهرود را تا 2.5 برابر آورد طبیعی رودخانه بالا برده. نتیجه آن، خشکی گاوخونی، قطعی و کمبود آب در شهر اصفهان و در نهایت این وضعیت است. بیآبی و در بعضی جاها فرونشست گریبان بیشتر بخشهای مرکزی فلات ایران را گرفته است. از خراسان جنوبی تا کاشان، یزد، کرمان و شیراز، قم و تهران. این در حالی است که بیشتر از 50 درصد جمعیت ایران در فلات مرکزی زندگی میکنند و کارشناسان میگویند فقط 10 درصد آب تجدیدپذیر کشور در مرکز ایران است. مسئولان حالا ادعا میکنند که 70 درصد 5 سدی که آب تهران را تامین میکند خالی است. آنها زنگ خطر بیآبی در پایتخت را به صدا درآوردهاند. دریاچه نمک قم در نزدیکی پایتخت هم رو به خشک شدن است و در آینده ریزگردهای آن به تهران میرسد. در نزدیکی تهران کرج هم وضعیت مطلوبی ندارد. در مشهد هم وضع آب وخیم است. مسئولان میگویند سد دوستی که عمده آب مشهد را تامین میکند حالا تنها 11 درصد آب دارد و در این میان باز هم حرف از انتقال آب دریاهای جنوب است که البته آن هم مشکلات زیست محیطی دارد و زمانبر هم هست. در این راستا عباسقلی جهانی، عضو سابق شورای جهانی آب در گفتوگو با ایلنا، درباره مزایا و معایب انتقال آب حوضه به حوضه و دریاها اظهار داشت: انتقال حوضه به حوضه و مسئله استفاده از آب دریا و یا شیرینسازی موضوعی است که برای تامین آب در دستور کار قرار گرفته است، اکنون بخش مهمی از جمعیت دنیا کنار سواحل زندگی میکنند و در مناطق غیرساحلی نیز چنانچه منبع شیرین آب وجود نداشته باشد استفاده معقول از آب دریا نه برای مسیرهای بالا بلکه تا شعاع ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر غیرمنطقی نیست و استراتژی توصیه شده است. وی افزود: اگر کانونهای جمعیتی را به جای کلانشهرها باتوجه به کمآبی و موضوع اشتغال با ایجاد امکانات به سمت سواحل سوق دهیم، اقدام بجایی است، مثلا سواحل مکران در دریای عمان یکی از بکرترین مناطق برای ایجاد کانون جذب جمعیت و توسعه صنایع و همچنین مسائل تجارت دریایی است، در برنامههای آمایش سرزمین هم به این مسئله اشاره شده که بهتر است کانونهای جمعیتی را به سمت این مناطق ببریم و با احداث صنایع و اشتغال و گردشگری تمرکز جمعیت داشته باشیم. این کارشناس حوزه آب تاکید کرد: اصل موضوع شیرین کردن آب شور تا اندازهای منطقی است ولی اینکه یک طرحهای افسانهای با هزینههای تمام شده ۳ تا ۴ دلار برای هر متر مکعب اجرا کنیم درست نیست، اکنون برداشت آب از مقیاس وسیع تا ۵ تا ۶ میلیارد متر مکعب هدفگذاری شده اما اگر چارهاندیشی نشود به محیط زیست هم لطمات جبرانناپذیری وارد میکند، در هر حال بنده موافق انتقال آب در مسیرهای طولانی نیستم اما شیرین کردن برای محدوده خاصی از سواحل برای ایجاد کانونهای جمعیتی و توسعه صنایع را بلامانع میدانم مشروط بر اینکه منبع جایگزین دیگری نداشته باشیم. وی درباره انتقال آب از خزر به فلات مرکزی باتوجه به پایین آمدن سطح تراز آب دریاچه گفت: این طرح فعلا غیرعملیاتی است اما هنوز ایده آن به فراموشی سپرده نشده عدهای همچنان به دنبال احداث آبشیرینکن و جابجایی تخصیص آب هستند یعنی آب آبشیرینکنها را استفاده کنند و آبی را که جاری میشود به حوضه آبریز مرکزی بازگردانند، در هر حال با توجه به مباحثی که در این حوزه مطرح شده فعلا پروژه منتفی شده است مثلا در چند سال پیش کلنگ انتقال آب از خزر به سمنان بر زمین زده شد اما اجرایی نشده است ولی اصل قضیه فراموش نشده است.

