مکران، قطب پتروشیمی کشور
[یاسر نوروزی] پلومریا؛ عطری دارد آمیخته به یاس و نرگس که در سهشنبه چابهار پراکنده شده. ما دقیقا در حیاط هتلی هستیم که این درختچه زیبا گل داده. قرار است برویم به سمت مجموعه پتروشیمی نگین مکران. صنعت اگر پیش برود، این درختچه آیا دوباره گل خواهد داد؟ کارخانههای پتروشیمی به محیطزیست پیرامون ضربه نخواهد زد؟ اینها سؤالاتی است که در ادامه از مسئولان مربوطه خواهم پرسید. همینطور درباره توسعه «مکران»؛ پهنهای ساحلی در جنوبشرقی کشور و در امتداد دریای عمان که حدودا از جاسک تا گواتر در مرز پاکستان را میتوان برای آن درنظر گرفت. به این منطقه و مناطق حدودی اطراف آن «مَکران» یا «مُکران» گفته میشود. این نامگذاری بهواسطه دریای عمان است که در گذشته به نام دریای مکران نیز شناخته میشد. تاریخ مکران درواقع چنان قدمتی دارد که نام آن را حتی در شاهنامه فردوسی هم میبینیم: «از ایران بشد تا به توران و چین / گذر کرد از آن پس به مکران زمین». ضمن اینکه هماکنون یکی از مناطق مهم استراتژیک ایران است. در ادامه این گزارش به اهمیت مکران خواهیم پرداخت؛ همچنین پروژه توسعه مکران که چند سالی است جدیتر کلید خورده و پتروشیمی نگین مکران، یکی از مهمترین دستاوردهای آن خواهد بود.
شاهراه اتصال ایران به آبهای آزاد
قدمت اقوام بلوچ در جنوبشرقی کشور را بیش از سه هزار سال پیش دانستهاند؛ مردمانی ایرانی که تاریخ و فرهنگی کهن دارند و همواره از اقوام دیرین ایرانی به شمار رفتهاند. این پیشینه و قدمت امروز اما مهمتر نیز شده است؛ از این جهت که مرزبندیهای تاریخ معاصر، مکران را به تنها منطقه دسترسی ایران به آبهای آزاد، تبدیل کرده. مکران حالا شاهراه ارتباطی ایران با پاکستان و محلی برای مبادلات تجاری دریایی با هند و آسیای مرکزی است. بهویژه وقتی بدانیم که امروزه بیش از 90درصد انتقال کالا در جهان از طریق دریا شکل میگیرد. دلیل آن هم این است که خلاف آنچه عدهای گمان میکنند، راههای دریایی، کمخطرترین راه برای تبادل کالاست. ضمن اینکه راهگذر (کریدور) شمال به جنوب، یعنی خط اتصال روسیه و آذربایجان از طریق ایران به دریای آزاد و از آنجا به پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی، بهگفته کارشناسان میتواند قیمت تمامشده انتقال کالا را تا یکسوم کاهش دهد. مکران در عین حال به لحاظ گردشگری میتواند یکی از مهمترین جاذبههای ایرانزمین باشد؛ از سواحل بکر و پاکیزه دریای عمان گرفته تا کوههای مریخی در چابهار، روستای باستانی تیس، تالاب لیپار، چشمه گِلافشان در بندر تنگ، غارهای بان مسیتی، گواتر، ساحل بریس و... درواقع مکران از هر زوایهای که به آن بنگریم، ظرفیتی فراوان در خود نهفته دارد. به همین دلیل هم فرآیند توسعه در این پهنه از دو سال گذشته جدیتر از پیش پیگیری شده است؛ توسعهای که پتروشیمی نگین مکران یکی از مهمترین گامهای آن است. در این پروژه تاکنون 15میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شده است و سالانه حدود 8میلیون تُن محصول دارد. هماکنون نیز 14هزار میلیون دلار سودآوری برای اقتصاد ایران به همراه داشته، البته یکی از سؤالات همیشگی این بوده که آیا در مناطق محرومی نظیر مکران، نباید ابتدا به محرومیتزدایی بپردازیم و بعد سراغ توسعه برویم؟ بهتر نیست اول منطقه را از محرومیتها پاک کنیم و پس از آن فکر پروژههای عظیم باشیم؟
توسعه مهمتر است یا محرومیتزدایی؟
سیاوش رهپیک، دستیار ویژه دبیر شورای توسعه سواحل مکران، نظرات قابل تأملی در این زمینه دارد. وقتی به یکی از میهمانپذیرهای بومگردی حوالی چابهار میرویم، آقای رهپیک جملاتش را اینطور آغاز میکند که: «پیشتر تفکر کلی روی موضوع محرومیتزدایی متمرکز بود، اما محرومیتزدایی، عموما با اقدامات مقطعی همراه است. یعنی فرض کنید منطقهای وجود دارد بدون درمانگاه یا خدمات لازم در این حوزه؛ شما میروید بیمارستان یا درمانگاهی بنا میکنید و تمام، اما موضوع «توسعه» بالاتر از «محرومیتزدایی» قرار میگیرد. چرا؟ چون توسعه خودبهخود به محرومیتزدایی کمک میکند بدون اینکه توقفی داشته باشد. درواقع محرومیتزدایی بعد از برطرف کردن مشکل، تمام میشود اما فرآیند توسعه همچنان میتواند پیش برود و فراگیر است. هرچند در موضوع توسعه، باید به توسعه متوازن نظر داشت. به این معنی که توسعه به بافت بومی منطقه آسیب نزند، محیطزیست را تخریب نکند و در کنار دستاوردهای اقتصادی برای کشور، معضلات چندگانه دیگری بهوجود نیاورد. من به جرأت به شما میگویم کسی در ایران نیست که درباره مکران، حرفی، سخنی یا مقاله و کتابی نوشته باشد و من با او دیدار نکرده باشم. یعنی بنای توسعه را بر شنیدن تمام نقدونظرها گذاشتیم تا اشتباهها را به حداقل ممکن برسانیم. برای همین هم از شما دعوت کردهایم تا به این منطقه بیایید، ببینید و حقیقت را بازتاب بدهید. به هیچوجه هم انتظار نداریم، تعریف و تمجید کنید. انصافا ببینید در این منطقه چه اتفاقاتی در حال وقوع است و درباره آن بنویسید.»
جلوی خامفروشی نفت و گاز را بگیریم
پتروشیمی نگین مکران، فاصله زیادی تا محل اقامت ندارد. در امتداد جاده نزدیک میشویم به فنسهای فلزی که محوطهای حفاظتشده را نشان میدهد. بعد، از نگهبانی عبور میکنیم و میرویم داخل مجموعه؛ مجموعهای به نام پتروشیمی نگین مکران. این مجموعه بعد از ماهشهر و عسلویه، در مساحتی حدود 1200هکتار، سومین قطب پتروشیمی کشور است. ضمن اینکه در کنار نهادهای دولتی، سرمایهگذاران خصوصی هم مجاز به مشارکت در این مجموعه هستند. همزمان وارد ساختمانی تکطبقه میشویم که بهنظر میرسد بخشی از مدیریت این شهرک باشد. داخل که میرویم، نقشه کل شهرک به شکل ماکت، داخل محفظهای شیشهای طراحی شده است. در اتاق جلسه، صدری، مدیر مرکز یوتیلیتی پتروشیمی نگین مکران، تلاش میکند ما را با اهمیت صنعت پتروشیمی آشنا کند؛ صنعتی که یکی از صنایع مادر یا صنایع پایه به شمار میرود، چراکه محصولات آن، مواداولیه را برای صنایع غیرپایه تأمین میکند. همچنین قدرت صنعت پتروشیمی در کشورهایی نظیر ایران که منابع نفتی و گازی دارند، میتواند از خامفروشی این محصولات جلوگیری کند و با استفاده از آنها، ارزشی افزوده برای اقتصاد کشور به ارمغان بیاورد. صدری در اینباره میگوید: «غیر از محصولات مهمی که پتروشیمی تأمین میکند، حتی سادهترین چیزهایی را که ممکن است ببینید و به آنها توجه نکنید، از فرآوردههای پتروشیمی هستند. مثلاً فرض کنید در صنعت اسباببازی. بخش زیادی از این صنعت، با فرآوردههای پتروشیمی سروکار دارد؛ از لاستیک ماشینهای اسباببازی گرفته تا بخشهای دیگری از بدنه و ... بحث عظیم دیگر پتروشیمی، در نساجی است. بخشی از پارچههایی که در قالب لباس تهیه میشود و میپوشیم، درواقع جزء محصولات پتروشیمی هستند. حتی بخشهایی از همین صندلیهایی که روی آن نشستهاید، فرآوردههای پتروشیمی هستند.» یکی از خبرنگاران میگوید: «این در حالی است که ما داریم گاز را برای پختن آبگوشت هدر میدهیم!» صدری میگوید: «متأسفانه بدتر از اینها! بخاری گازی را روشن میکنیم و پنجره را باز میگذاریم، درحالیکه نمیدانیم از همین گاز چه محصولاتی میشود تهیه کرد.» میپرسم: «اما یکی از نگرانیها همیشه درباره این صنایع، آلودگیهای زیستمحیطی بوده. مثل ماجرای پتروشیمی شمال کشور که اعتراضهایی هم بهدنبال داشت.» صدری میگوید: «جالب است خدمتتان بگویم با مطالعاتی که در این زمینه انجام شده، نزدیک به صددرصد پساب و آلودگیهای تولیدشده در این شهرک، بهخود شهرک برمیگردد و دوباره از آنها استفاده میشود. یعنی طوری از تکنولوژی بهره بردهایم که هیچ نوع آلودگی برای محیطزیست پیرامونمان نداشته باشیم و به بافت محیطزیست و بومی منطقه آسیب نزنیم. از این منظر، نمونه این شهرک در منطقه بینظیر است و شبیه آن در کشورهای اروپایی هم تا جایی که اطلاع داریم، تنها در چند کشور توسعهیافته ساخته شده است.»
90درصد کارکنان شهرک پتروشیمی، بومی هستند
داخل شهرک که میرویم با پروژهای در حال ساخت مواجهیم. شهرکی وسیع که هر منطقه از آن نیاز به توضیحات فراوان دارد. فرامرز قلینژاد، مسئول برنامهریزی و کنترل پروژه شهرک پتروشیمی، میگوید: «حدود 40درصد شهرک تکمیل شده است و برآوردها این است که تا سال 1404، به پایان برسد. پتروشیمی بدون گاز و آب معنا ندارد. گاز، خوشبختانه امسال رسید و آب را هم با آبشیرینکن کنار ساحل عمان، با پیشرفتهترین تکنولوژی روز، نصب کردهاند و در حال آبرسانی است.» میپرسم: «مقصودتان از پیشرفتهترین چیست؟» فرامرز قلینژاد میگوید: «در بسیاری از کشورها، حتی کشورهای اروپایی، لبه ساحل را شکاف میدهند، لولهها را در آب دریا قرار میدهند و بعد آب را به آبشیرینکن میفرستند. این روش، ضربه زیادی به بافت منطقه میزند؛ هم از لحاظ بصری و هم به لحاظ زیستمحیطی. لولههای آبشیرینکن این مجموعه اما کاملا از زیر خاک رد شدهاند؛ طوری که شما وقتی کنار ساحل بروید، متوجه نمیشوید که روی آنها قرار گرفتهاید.» پرسش دیگر ما درباره فواید این شهرک برای بومیهای منطقه است؛ مردمی که شاید گمان کنند فرآیند توسعه مکران، فایدهای به حال آنها نداشته باشد. قلینژاد در اینباره میگوید: «از حدود 1500نفر کارمند و کارگری که در این مجموعه مشغول بهکار هستند، 90درصد مردم خود این منطقه و بومی هستند. یعنی در راهاندازی این مجموعه، یکی از اولویتها بهکار گرفتن نیروهای محلی بوده، البته ممکن است گاهی تخصصهایی در این زمینه موجود نباشند که آنوقت سراغ متخصصان مناطق دیگر رفتهایم. اما با وجود این، 90درصد، آمار بسیار خوبی است و توانستهایم در این زمینه به این آمار برسیم.»

