کدام تفکر می تواند مدیریت اقتصاد در دولت دوازدهم را متحول کند؟ مدل «شتر، گاو، پلنگ» اقتصادی

تغییر در کابینه اقتصادی دولت بیش از هر حوزه دیگری مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می‌رسد دولت دوزادهم با توقع بیشتری نسبت به گذشته در این حوزه روبرو است. هرچند عملکرد برخی از وزرا مانند وزیر اقتصاد تقریباً مورد تایید کارشناسان اقتصادی است اما صحبت از تغییر در این وزارتخانه هم محتمل به نظر می رسد. برخی صاحبنظران معتقدند نوع تفکر حاکم در کابینه اقتصادی همگرایی لازم را نداشته است. در واقع دو جریان اصلی نهادگرایی و راست اقتصادی(لیبرالیسم) بین دو گروه از افراد کابینه تقسیم شده بود. هر چند نمی توان به طور قاطع به چنین تقسیم‌بندی هایی قائل شد، اما به هرحال تئوری های اقتصادی در روند توسعه کشورها به خصوص در اواخر قرن بیستم نقش مهمی داشته است. سوال اصلی این است که در شرایط فعلی اقتصاد کشور و با تمام مشکلاتی که مردم با آن روبرو هستند کدام نوع از تفکر در اقتصاد می‌تواند به کمک دولت و کابینه اقتصادی بیاید. آیا وجود هر دو تفکر در کنار هم می تواند 4 سال دوم دولت را از تگناها عبور دهد و یا باید به یک همگرایی در این خصوص دست یافت؟
کارشناسان اما نظر یکسانی در خصوص جریان حاکم بر کابینه اقتصادی ندارند. اساساً بسیاری معتقدند اقتصاد ایران از هیچ مدل مشخص علمی پیروی نمی کند و همین موضوع سبب نوسان در اقتصاد طی چند دهه اخیر شده است. از طرف دیگر باید این نوع تقسیم بندی ها آیا در دنیای امروز نیز حضور پررنگی که در قرن بیستم داشته را دارند؟
تفکر تیم اقتصادی دولت یک دست بود؟
برخی معتقدند در کابینه اقتصادی دولت دو جریان نهادگرا و راست گرا حضور داشت که همین موضوع سبب برخی تغییرات در آینده خواهد شد. مرتضی عزتی کارشناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی به «ابتکار» می گوید: «به نظر می رسد این فرض که مسئولان اقتصادی دولت از دو جریان فکری هستند، از نظر منطق مکاتب اقتصادی چندان درست نیست. آنچه که در ایران مشهور به «نهادگرا» است، خیلی با آنچه که در دنیا به این مفهوم مشهور است، منطبق نیست. در ایران بیش از حد بزرگ و جداسازی شده است. در دنیا تعداد محدودی از افراد هستند که تاکید به اهمیت نهادها دارند که در واقع همان نئوکلاسیک‌ها هستند و جدا از آن نیستند.


وی می افزاید: تفکر تیم اقتصادی دولت هم در همین جریان حاکم علم اقتصاد که نئوکلاسیک ها هستند جای می‌گیرد. بنابراین این مفهوم که دو تفکر جدا در کابینه وجود داشته است، درست نیست. در جزئیات کوچک ممکن است اختلافاتی داشته باشند اما در مفاهیم پایه و کلی همه این‌ها یک جریان فکری در دنیا هستند. این تفاوت بیشتر در وابستگی‌های سیاسی و سازمانی نمود داشت، اما از نظر فکری بسیار شبیه به هم بوده‌اند. برخی از پارامترهای فرعی مورد توجه و یا عدم توجه برخی از اعضای کابینه بوده است.
فراموشی علم در 40 سال
این استاد دانشگاه اظهار می کند: متاسفانه در 40 سال گذشته خیلی از علم اقتصاد استفاده نکردیم. مقاطع کوتاهی بین سال‌های 76 تا 84 بیشتر از علم اقتصاد استفاده کردیم، مختصری هم در دولت یازدهم استفاده شد. بین سال‌های 72 تا 76 هم خواسته شد از علم اقتصاد استفاده شود اما موانع بزرگی بر سر راه بود که نشد.
وی ادامه می‌دهد: مشکل اداره اقتصاد کشور ما این است که علم کنار گذاشته شده است و خیلی به آن اهمیت داده نمی‌شود. نظرات، باورها و سلیقه های شخصی در سیاست‌گذارهای کلان کشور در اولویت است. این اساسی‌ترین مانع توسعه کشور است. وقتی نظر شخصی شد نباید انتظار داشته باشیم نتیجه مثبت قطعی وجود داشته باشد. یک آزمون از یک دیدگاه است که معلوم نیست درست یا غلط باشد. این اساسی ترین مشکل اقتصاد کشور است.
عزتی یادآور می شود: اگر بتوانیم تمام سیاست‌گذاری‌ها و نه دولت به تنهایی، بپذیرند، علم اقتصاد بهترین ابزار برای توسعه است، بخش بزرگی از مشکل حل خواهد شد. علم هم در همه جای دنیا یکی است، این‌که گفته می شود درباره علم دیدگاه‌های متفاوتی است غلط است و انحراف از مسائل اصلی کشور است. یا منافع شخصی دارند و یا علم را نمی‌شناسند.
همه چیز دست دولت نیست
این اقتصاددان در ادامه می گوید: علم در همه جای دنیا یک‌جور تعریف می‌شود و جز در ایران یا معدودی افراد بی منطق در دنیا کسی نیست که آن را جور دیگر تعریف کند. این جریان علمی سال‌هاست که دنیا را به سمت پیشرفت هدایت کرده است. اگر بخواهیم خلاف آن حرکت کنیم، همان‌گونه که در برخی از دوره ها خلاف آن حرکت کرده‌ایم، در مسیر درجا زده و رو به عقب حرکت کرده‌ایم. اگر ما بخواهیم حرکت رو به جلو داشته باشیم باید از جریان مفهومی علم پیروی کنیم. این پیروی از سیاست های غربی نیست، بلکه لازم است از علم اقتصاد استفاده کنیم که برای ایران سیاست‌های متفاوتی را دیکته کند. اما این دیکته باید از علم باشد و نه از اعتقاد و باورها و یا نظرات شخصی.
وی می افزاید: در کشور ما دولت همه سیاست‌‌ها را پیاده نمی‌کند و همه اختیارات را در دست ندارد. دولت در یک مجموعه‌ای تحت تاثیر سایر عوامل است که عوامل دیگر نیز باید به خدمت رشد اقتصادی عالمانه قرار بگیرند. دولت خیلی تلاش کند می تواند 6 تا 8 درصد رشد مثبت در اقتصاد ایجاد کند، در حالی که اگر همه قوای کشور در راستای توسعه اقتصادی مبتنی بر علم با هم هماهنگ باشند می توانیم حتی به رشدهایی نظیر 15 تا 20 درصد هم دست پیدا کنیم.
عزتی تاکید می کند: جریان علمی دنیا در اقتصاد یک جریان اصلی است. سرو صداهای فرعی وجود دارد اما جریان نیستند. حتی «داگلاس نورت» که بحث اهمیت نهاد را در اقتصاد مطرح می‌کند خود می گوید که یک نئوکلاسیک است و این همان جریان غالب است. بنابراین تمام نئوکلاسیک ها نیز اهمیت دادن به نهادها را قبول دارند.
شتر، گاو، پلنگ اقتصادی
برخی دیگر از کارشناسان معتقدند آنچه به عنوان دسته بندی لیبرال و نهادگرا مطرح می شود تنها یک کاریکاتور از تعاریف علمی در دنیاست.
مجید رضاحریری عضو اتاق بازرگانی ایران به «ابتکار» می‌گوید: «موضوع اصلی این است که در کشور نه نهادگرا و نه لیبرال ها و نئولیبرال‌ها نظراتشان منطبق با تعاریف جهانی است. برخی ها بیشتر تمرکزگراتر هستند و برخی‌ها بازارگرا تر هستند. اصولاً در کشور نهاد نداریم که بخواهیم راجع به نهاد صحبت کنیم. در آن سمت هم افرادی که به لیبرال یا نئولیبرال‌های اقتصادی معروف هستند در انتهای فکر خود نوعی از سوسیالیسیم را نیز دارند.
وی می افزاید: به نظر نمی رسد که این نوع دسته‌بندی‌ها مشکلی را حل کند. مشکل اصلی آن است که ما هیچ‌گاه یک مدل اقتصادی در کشور تعریف نکردیم و خواستیم یک مدل بسازیم که نتیجه شتر،گاو، پلنگی شده است که بسته به مقدار فروش نفت و پول دولت یک بخشی از آن برجسته شده است. این موجود ناقص الخلقه مدل اقتصادی نیست. باید بر اساس یک مدل علمی راهبرد توسعه اقتصادی داشته باشیم. برخی رسانه ها نئولیبرالیسم را ناسزا و برخی دیگر نهادگرایی را نوعی برچسب تحقیرآمیز می دانند. افرادی که هم به این دو جریان منتسب هستند با معیار تعاریف جهانی آن در این قواره ها نمی‌گنجند.
نیازمند مدل اقتصادی هستیم
حریری تصریح می کند: درگیر این اسم‌ها نباید شد بیشتر نیازمند مدل هستیم. باید دید می‌خواهیم اقتصاد را بر مبنای نفت اداره کنیم و یا آن را بسپاریم به فعالین اقتصادی که دولت تنها نقش سیاست‌گذار و مالیات بگیری را داشته باشد. همان وظایف حاکمیتی که در دنیا نیز تعریف شده است.آن‌هایی که به تفکر لیبرالی معروف هستند بزرگترین شرکت‌های دولتی و نیمه دولتی را اداره می کنند. پس این کاریکاتوری که ترسیم کردیم تنها ما را به اشتباه و خنده وا می دارد.
وی اظهار می‌کند: باید پذیرفت که دیگر دنیا تحت تاثیر دو جریان اصلی لیبرال یا سوسیالیسم نیست. اقتصادی مانند سوئد را باید در این دو دسته قرار داد. حتی آمریکا نیز با بحران سال های 2007 تا 2008 دولت به کمپانی خودروسازی اش کمک
می کند. تعریف اقتصادی نیمه دوم قرن بیستم با مدل اقتصادی غالب در جهان تفاوت های بسیاری پیدا کرده است. برای راحت تر کردن موضوع می توان اقتصاد را به دولتی و غیر دولتی تقسیم بندی کرد. اینکه دولت با فروش نفت بزرگترین سرمایه و منابع ارزی را در اختیار داشته باشد یا طبق ابلاغیه مقام معظم رهبری این‌ها به بخش خصوصی واگذار شود؟
جریان سوم مهار نشدنی در اقتصاد
این اقتصاددان می گوید: اما بعد از آن ابلاغ بخش سومی در اقتصاد تشکیل شد به نام نهادهای عمومی غیر دولتی که بخش عظیمی از منابع را در اختیار دارد و نمی توان در هیچ یک از قفسه های موجود در اقتصاد آن را قرار داد که نه در مقابل سهامدار، نه دولت و نه مجلس پاسخگو نیستند. این جریان سوم دقیقا به خاطر نداشتن مدل اقتصادی شکل گرفت. اگر تعریف و مدل مشخصی داشته باشیم فرقی نمی کند که کدام کابینه و دولت بر سرکار باشد.
وی یادآور می شود: افراد ملاک نیستند بلکه به سلیقه یک روش علمی اداره می شود.بازارگراها و سوسیالیست ها هم در این مدل می توانند کمی در فرعیات آن اثرگذار باشند چنانچه شخصی مانند سندرز یا اوباما مدل اقتصادی آمریکا را تغییر نمی دهند بلکه کمی اقتصاد را به سمت تفکر خود می برند. کشور ما نیز نیازمند مدل دقیق اقتصادی است تا تغییر سلیقه افراد.
سایر اخبار این روزنامه
با حضور رهبر انقلاب مضجع شریف امام رضا (ع)غبار روبی شد کارشناسان سیاسی در گفت‌وگو با «ابتکار» بررسی کردند اصولگرایان علیه اصولگرایان رئیس تئاتر شهر در گفت وگو با «ابتکار» از نابسامانی فضای اطراف این مجموعه می گوید جهانبخش محبی نیا «من و مای برتر» «ابتکار» پیامدهای تصرف دو شهر افغانستان توسط طالبان را بررسی می کند احیای طالبان پس از افول داعش نشست ویژه اوپک زیرسایه نقض قوانین کاهش تولید و افت بی سابقه قیمت نفت برگزار می شود مولفه های سرمایه گذاری روی آثار موسیقی چیست؟ نواختن نت ها روی خط اقتصاد کدام تفکر می تواند مدیریت اقتصاد در دولت دوازدهم را متحول کند؟ مدل «شتر، گاو، پلنگ» اقتصادی الهام امین زاده : منشور حقوق شهروندی شامل 22 حق برای شهروندان است آغاز مذاکرات میان کابل و تهران بر سر مسئله آب خنده بر لبان هامون می‌آید؟ آخرین تلاش‌ها تا بستنِ کابینه محمدرضا عارف: جامعه‌ آگاه به حقوق شهروندی اجازه رواداری ظلم به شهروندان را نمی‌دهد