روایت غربیها از تحقیر آمریکا
[ شهروند ] سیزدهم آبان ماه سال 1358(1979)، دانشجویان انقلابی در اقدامی جریانساز به سفارت آمریکا ریختند و این محوطه را که تبدیل به منطقهای برای جاسوسی آمریکا شده بود، به تسخیر درآوردند. این جریان، چنان بر آمریکاییها گران آمد که تا مدتها درباره ابعاد آن صحبت میکردند. اگر به تاریخ ابرقدرتهای غرب و شرق در آن دوره نگاه کنیم، چنین اقدامی شکوه و عظمتی را که آمریکا در افکار عمومی مردم جهان ساخته بود، نابود کرد. بهخصوص که اگر توجه داشته باشیم تا پیش از آن آمریکا از طریق پهلوی، با سوءاستفاده از منابع ایران، بر خاورمیانه و مناطق پیرامون رهبری میکرد. در چنین شرایطی بود که پایگاه جاسوسی آمریکا در ایران اشغال شد و به جریانی انجامید که سیاستمداران، رسانهها و کارشناسان آمریکایی تا سالها درباره آن سخن میگفتند. اگر مروری به بعضی از این گفتهها داشته باشیم، مهمترین نکتهای که به چشم میآید تحقیر آمریکا به اعتراف خود آنهاست. در ادامه بعضی از این صحبتها را گزینش کردهایم که میخوانید.
کارتر، بیعرضه است
در آن زمان کارتر، رئیسجمهوری آمریکا، بود. فردی به نام هندریک هرتزبرگ هم نویسنده سخنرانیهای کارتر بود. یکی از روزنامهنگاران ایتالیایی، در کتابی به نام «تهاجم کارتر و وقایع پشت پرده» نقلقولهایی از هندریک هرتزبرگ میآورد که خواندنی هستند. او از قول نویسنده سخنرانیهای کارتر میگوید که هرتزبرگ از تعبیر گیر افتادن در بنبست استفاده کرده بود. هرتزبرگ همچنین به نقل از آن روزنامهنگار (جولیتو کیهزا)، گفته بود: «تصورم این بود که کارتر اساسا خود را گروگان میکند. هر شب این بحث مطرح بود که آمریکا تحقیر میشود، زیرا کارتر یک بیعرضه است.»
ایران دولت کارتر را اسیر کرد
همیلتون جردن، رئیس کارکنان کاخ سفید کارتر، در کتاب «بحران؛ آخرین سال ریاستجمهوری کارتر» میگوید که از زمان تسخیر سفارت ایالات متحده در تهران در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ تا انتخابات ریاستجمهوری یک سال بعد آن، دولت کارتر هم مثل آن «۵۳ گروگان آمریکایی» اسیر بود. این درواقع اوج در افتادن کارتر و ایالات متحده را در مخمصه بعد از 13آبان نشان میدهد. بهویژه که رئیس کارکنان کاخ سفید چنین جملهای گفته است.
رئیسجمهوری آمریکا التماس میکرد
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در گزارشی با عنوان «سال اسارت: تلاش طولانی و ناامیدکننده برای پایان دادن به یک تحقیر ملی» به تاریخ ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱، درخصوص این اتفاق نوشت: «از زمان «پرل هاربر» (اشاره به حمله ارتش ژاپن به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در این بندر در دسامبر ۱۹۴۱ که برای نیروی دریایی آمریکا یک فاجعه کامل بود و در پی آن، آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد) آمریکا تا این حد تحقیر نشده بود. دهها تن از دیپلماتها و نظامیان آمریکا برای بیش از یک سال در سرزمینی دور اسیر بودند و آمریکاییها، از رئیسجمهوری کارتر تا ردههای پایینتر، ناتوان از اقدام.» نیویورک تایمز میافزاید: «رئیسجمهوری سعی کرد التماس کند، چانهزنی کند، تهدید کند و در یک نمونه سعی کرد حمله کند، اما همه بیهوده بود. کنگره، قانونی را تصویب کرد که گروگانها را از پرداخت مالیات بر درآمد معاف میکرد، اما این تنها اقدامی بود که توانست انجام دهد. فقط کسانی که در سفارت در تهران بودند، اسیر نبودند؛ همانطور که شب به شب در تلویزیون میگفتند «آمریکا گروگان گرفته شده» بود.»
وقتی آمریکاییها شوکه شدند
روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» در گزارشی با عنوان «بحران گروگانگیری ایران را یک آسیب ملی برای ایالات متحده خواند» و نوشت: «در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ دانشجویان ایرانی به سفارت ایالات متحده یورش بردند و کارکنان آن را گروگان گرفتند. رهبران ایالات متحده درمانده بودند و آمریکاییها از تصاویر گروگانها با چشم بسته شوکه شدند.»
واشنگتن پست میافزاید: «گویندگان اخبار هر شب به آمریکاییها یادآوری میکردند که گروگانها چه مدت در اسارت بودهاند. جایگاه رئیسجمهوری، جیمی کارتر، هرگز بهبود نیافت.»
نمایش ضعف ایالات متحده
روزنامه آمریکایی «فیلادلفیا اینکوایرر» در گزارشی که در سال میلادی جاری منتشر کرد، اتفاقی را که در چهارم نوامبر ۱۹۷۹ در تهران رخ داد، بدترین کابوس یک رئیسجمهوری آمریکا خواند و نوشت: «بهویژه زمانی که آن رئیسجمهوری قبلاً بهدلیل یک اقتصاد بد، محبوبیتش فقط ۳۰درصد بود و برای کشوری که هنوز از شکست خود در جنگ ویتنام که تنها چهار سال قبل به پایان رسیده بود، بهبود نیافته بود. بحران گروگانگیری در ایران، ایالات متحده را در صحنه جهانی ضعیف جلوه داد.»
عقاب پوشالی
«عملیات طبس» که در ارتش آمریکا «پنجه عقاب» نام گرفته بود، ماموریتی نظامی توسط نیروی دلتا (نیروهای ویژه) در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ برای آزادسازی آمریکاییهای بازداشت شده در تهران بود. در پی ناکامی دولت آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی این افراد، جیمی کارتر دستور انجام این عملیات را صادر کرد. عملیاتی که با شکست مواجه شد و ۸ نفر از نظامیان آمریکایی در این ماجرا کشته شدند.
نیویورک تایمز درباره آن مینویسد: «پس از ماهها اوج و فرود، آمریکاییها صبح ۲۵ آوریل ۱۹۸۰ (۵ اردیبهشت ۱۳۵۹) را با تحقیر دیگری آغاز کردند. در ساعت ۷ صبح، رئیسجمهوری، کارتر، به تلویزیون رفت تا اعلام کند که یک ماموریت جسورانه برای نجات گروگانها شکست خورده است.»
شکست کامل یک عملیات نظامی
عملیات طبس درواقع آبرویی برای آمریکاییها باقی نگذاشت. همان روزنامه درباره آن نوشته بود: «آنچه خیلی بد بهنظر میرسید نه این شکست بلکه چگونگی رخ دادن آن بود. سه بالگرد از هشت بالگرد تعیین شده برای نجات مجبور شدند (بهدلیل نقص فنی) از ماموریت خارج شوند. سپس، پس از تصمیمگیری برای نیمهکاره گذاشتن ماموریت، یکی از بالگردهای باقیمانده روی زمین با یک هواپیمای ترابری C-۱۳۰ برخورد کرد و هر دو سوختند. هشت نظامی آمریکایی در این آتشسوزی جان باختند. بقیه فرار کردند و اجساد سوخته همقطاران خود را در کویر ایران رها کردند. کارتر مسئولیت کامل این شکست را پذیرفت و سایروس ونس، وزیر خارجهاش، که مخالف این عملیات بود، استعفا کرد.»
برخورد دو هواپیما به همدیگر!
روزنامه آمریکایی «نیویورک دیلی نیوز» هم در گزارشی به بازخوانی ماجرای عملیات طبس که در آن نیروهای ویژه ارتش آمریکا به سرنوشتی شوم دچار شدند، پرداخت و نوشت: «تلاش برای نجات جان ۵۰ گروگان آمریکایی سفارت اشغال شده آمریکا در تهران اوایل امروز به دستور جیمی کارتر، رئیسجمهوری، بهخاطر نقص فنی پیشآمده لغو شد. در جریان این حادثه دو هواپیمای آمریکایی فرود آمده در بیابانهای طبس در جریان عقبنشینی از عملیات با هم برخورد کردند.»

