من یک امدادگر بودم

تهمینه انصاری| زمانی که روبه‌رویش نشستم، با آن‌که زبانش را نمی‌دانستم، مدام روی سخنش با من بود و صحبت می‌کرد. «ویکتوریا آلبان دوتورس» معتقد بود؛ برای برقراری ارتباط لازم نیست زبان یک کشور را بدانی، همین که لبخند بزنی و با لبخندت نیت پاکت را منتقل کنی، کافیست. ویکتوریا با سابقه 20سال امدادگری، زاده کشور اکوادور بود. کشوری در آمریکای جنوبی با 15‌میلیون جمعیت. در ادامه گفت‌وگوی «شهروند» با «ویکتوریا آلبان دوتورس» را می‌خوانید.
از طرف تحریریه روزنامه شهروند به شما خیرمقدم عرض می‌کنم و به نمایندگی از تک‌تک همکاران خود سفر خوشی تا به این‌جا و تا آخرین روز اقامت برایتان آرزو می‌کنم.
در ابتدا برای مصاحبه‌ای که ترتیب داده‌اید، از شما تشکر می‌کنم و پیش از این‌که راجع به مبحث اصلی و سوالات شما صحبت کنیم، باید به این نکته اشاره کنم که ارتباطات از چه اهمیتی برای من برخوردار است. برای من ارتباطات یک هنر به حساب می‌آید. نه‌تنها هنر به معنی این‌که یکدیگر را برای هم توضیح دهیم، بلکه یک هنر برای اتصال فرهنگ‌ها و افراد با یکدیگر و درنهایت اتصال جهانی است. ارتباطات برای من ارزش جهانی دارد. لحظاتی پیش هم به زبان خود به شخص شما می‌گفتم که زبان‌ها و این‌که چه اندازه ما از یکدیگر فاصله داریم، اهمیتی ندارند و مهم هنر برقراری ارتباط است. ما می‌توانیم از طریق نگاه خود و از طریق لبخندهایمان، دست‌هایمان و قلبمان با یکدیگر رابطه برقرار کنیم. بنابراین برقراری ارتباط از هر رسانه و فرد نوعی هنر و ارزش محسوب می‌شود. در رفتارهای درون سازمانی مسأله‌ای که برایم مهم است، برقراری ارتباط است. اگر ما تلاش بسیاری داشته باشیم و این تلاش نتواند به ارتباطی منجر شود، مانند این است که هیچ کاری نکرده‌ایم و درعین ‌حال به فرهنگ شما تبریک می‌گویم که در هر بخش و قسمتی که این چند روز بازدید کردیم، یک بخش روابط‌عمومی وجود داشته و کار شما به‌عنوان برقرار‌کننده ارتباط هنر و ارزش است.
ممکن است در ابتدا ما را کمی با ساختار صلیب‌سرخ، بخش‌های مختلف و نحوه فعالیت آن در اکوادور آشنا کنید؟


در ابتدا یک بخش مدیریت ملی در صلیب‌سرخ وجود دارد. در این بخش اصلی که مانند هیأت‌مدیره یک شرکت هستند، 13 عضو وجود دارد. این 13 عضو را از طریق یک مجمع عمومی که هر چهار‌سال یک‌بار انتخاب می‌شوند، از طریق رأی‌گیری انتخاب می‌کنند. 24 استان در کشور ما وجود دارند. در هر استان یک نمایندگی و یک شعبه از صلیب‌سرخ موجود است. هریک از این نمایندگان شعب، در رأی‌گیری مجمع عمومی شرکت می‌کنند. نمایندگان شعب در مجمعی که هر چهار‌سال برگزار می‌شود، 13 عضو اصلی این هیأت‌مدیره را انتخاب می‌کنند. درکنار اعضای اصلی این هیأت‌مدیره که باید از هر 24 استان به‌عنوان نماینده حضور داشته باشند، نمایندگانی از داوطلبان هم به صورت اجباری حضور دارند. این هیأت‌مدیره باید ماهانه جلساتی داشته و تصمیماتی برای تمامی بخش‌های اکوادور اتخاذ کند. من به‌عنوان رئیس صلیب‌سرخ اکوادور، مسئول مدیریت نمایندگان استانی از لحاظ عملکرد و از لحاظ مالی و اقتصادی را دارم. بعد از ریاست، مقامی با نام دبیرکل صلیب‌سرخ وجود دارد و بعد از آن موضوع دیگری با عنوان اصول اولیه وجود دارد. این اصول اولیه بر چهار برنامه اصلی که باید در صلیب‌سرخ انجام شوند، نظارت می‌کند. این اصول اولیه شامل بخش جوانان، بخش بهداشت اجتماعی، بخش ارزش‌ها و بخش ریسک و خطرپذیری می‌شود. همزمان با این بخش، بخش دیگری با نام بخش داوطلبان وجود دارد. بخش‌های دیگر هم که در کنار بخش‌های اصلی قرار دارند، بخش اقتصادی، بخش برنامه‌ریزی، بخش منابع انسانی و یک بخش لجستیک وجود دارد. بخش‌هایی دیگر که جدا از این ساختار سازمانی هستند، بخش بانک خون و بخش مجموعه پزشکی که در سازماندهی اصلی قرار نمی‌گیرند اما تحت‌نظر صلیب‌سرخ هستند.
پس بنابراین بخش داوطلبان جدا از بخش اصول اولیه و بخشی مجزاست، درصورتی که بخش جوانان زیرمجموعه‌ای از اصول اولیه است. این تفکیک بخش داوطلبان و قراردادن آن جدا از سایر سازمان‌هایی مانند جوانان و بهداشت ناشی از چیست؟ آیا اهمیت خاصی برای داوطلبان قایل هستند؟ چرا؟
بخش داوطلبان، بخشی مهم برای ماست. برای همه بخش‌هایی که زیرمجموعه‌ای از اصول اولیه هستند، همچون جوانان، ریسک و خطرپذیری، اگر کمبودی احساس شود یا نیرویی نیاز باشد، این نیاز باید از بخش داوطلبان تأمین شود. داوطلبان همیشه آماده هستند و در صورت نیاز، در هر یک از بخش‌هایی که زیرمجموعه اصول اولیه یا سایر بخش‌ها هستند، از این بخش داوطلبان استفاده خواهد شد. در هرکدام از 24 استان، این ساختار اصول اولیه و بخش داوطلبان باید حضور و نمایندگی داشته باشد.
در 24 استان شعبی از صلیب‌سرخ اکوادور
وجود دارد؟
بله، دقیقا. حتی جزایر دورافتاده اطراف اکوادور هم شعب صلیب‌سرخ دارند.
درحال حاضر تمرکز و دغدغه اصلی صلیب‌سرخ اکوادور بر چه موضوعی است؟ جوانان، داوطلبان یا براساس گفته‌های خودتان بر فراهم‌کردن تجهیزات بهداشتی و درمانی یا...؟
به دلیل این‌که ما کشوری هستیم که همواره دستخوش تغییرات جوی یا سیل، زلزله و آتشفشان هستیم، تمرکز ما بر آماده‌سازی و مقاوم‌سازی اجتماعی و مردم است. باید به مردم آموزش دهیم که در هر یک از این سوانح باید چطور واکنش سریع نشان بدهند. ما این موضوع را در بخش بهداشت اجتماعی بررسی می‌کنیم. عادات بهداشتی روزمره از دیگر مسائلی است که به آن اهمیت می‌دهیم. بهداشت اجتماعی و فردی باعث کاهش آلودگی و ابتلا به انواع بیماری‌ها می‌شود. به‌عنوان مثال، در زمینه جوانان، بر آموزش و پیشگیری از روابط نامشروع آموزش‌هایی خواهیم داشت. تمرین فرهنگ صلح و حفظ محیط‌زیست از دیگر اولویت‌های ماست.
صلیب‌سرخ اکوادور تا به این‌جا ظرفیت حضور در سطح بین‌المللی و انجام اقدامات برون‌مرزی را داشته است؟ اگر داشته، این اقدامات چه بوده‌اند؟
کمیته‌ای بین 3 منطقه کشورهای آمریکایی ازجمله آمریکای شمالی، جنوبی و مرکزی و بخشی از کشورهای کاریبه با نام «کوری» وجود دارد. این کمیته اجماع بین 35 کشور از هر سه منطقه در آمریکاست. من به‌عنوان رئیس صلیب‌سرخ چاد، ریاست کوری را هم عهده‌دار خواهم بود.
نقش این کمیته در بین کشورهای آمریکایی چیست؟
این کمیته در هر 35 کشور فعالیت‌های بین‌المللی را به عهده دارد. هر چهارسال، انتصاب ریاست جدید به انتخابات گذاشته می‌شود.
ساختار اصلی فدراسیون صلیب‌سرخ به‌گونه‌ای است که یک ریاست در صدر، 4 نایب‌رئیس که ایران یکی از کاندیداها برای تصدی یکی از این 4 نایب‌رئیسی، یک شورای کلی وجود دارد که من از طرف کمیته کوری قصد نمایندگی کشورهای آمریکایی برای عضویت در این شورا را دارم.
با توجه به این‌که مسلما در کشورهای پیشرفته و صلیب‌سرخ‌های آنان بوده‌اید و تا به این‌جا از تمام مراکز و تجهیزاتی که بازدید کرده‌اید، می‌توانید مقایسه‌ای بین صلیب‌سرخ اکوادور و صلیب‌سرخ کشورهای پیشرفته و جمعیت هلال‌احمر ایران داشته باشید؟
با در نظر گرفتن دو نکته خیلی مهم که این نکات شامل جمعیت 15میلیونی کشور اکوادور در مقایسه با جمعیت بالای کشور ایران که این جمعیت فقط در پایتخت ایران دیده می‌شود و نکته دوم نبود منبع درآمدی در صلیب‌سرخ اکوادور در مقایسه با جمعیت هلال‌احمر که همواره منابع ایرانی ازجمله دولت در کنار جمعیت بوده است، ایران خیلی فراتر و والا‌تر از سیستمی است که ما در اکوادور داریم.
من در صلیب‌سرخ کشورهای ایتالیا، اسپانیا، آرژانتین، جمهوری دومینیکن و پاناما بوده‌ام. شخصا نظرم این است که ایران نسبت به این کشورها در سطح خیلی بالاتری است و از نقطه نظری دیگر می‌توانم ایران را در بین اولین‌های هلال‌احمر و صلیب‌سرخ قرار دهم.
به‌ طور کلی برای من صلیب‌سرخ کشورهای مختلف هیچ تفاوتی  و برتری و نقصانی نسبت به هم ندارند؛ زیرا همه از هفت اصل اساسی پیروی می‌کنیم و همه یک هدف مشخص و معینی داریم که آن رفاه انسانی است. بنابراین هر کدام از ما با هر آن چه در توان داریم، با ظرفیت‌ها و شرایط خاص خود، برای رفاه انسانی تلاش می‌کنیم.
با وجود این‌که از نبود درآمد مشخصی برای صلیب‌سرخ اکوادور صحبت کردید، پس منابع مالی خود را از کجا تأمین می‌کنید؟ این بودجه مردمی است و یا...؟
ما خدماتی ارایه می‌دهیم که در ازای آنها پول دریافت می‌کنیم. صلیب‌سرخ اکوادور اموالی دارد که با در اختیار مردم گذاشتن آنها و دریافت پول، تا حدی منابع مالی را تأمین می‌کند. جالب است بدانید که این ساختمان‌ها، ساختمان‌های خیریه و خدماتی که ارایه می‌دهیم، عمدتا خدمات درمانی و پزشکی هستند.
آمار خاصی از تعداد داوطلبان و یا جوانان صلیب‌سرخ اکوادور دارید؟
8هزار نفر داوطلب در صلیب‌سرخ اکوادور مشغول فعالیت‌های داوطلبانه هستند ولی در مورد جوانان آمار دقیقی وجود ندارد.
در زلزله آوریل ‌سال گذشته اکوادور، ایران نقش مهمی در ارایه کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان این کشور داشته است. مردم اکوادور از جمعیت هلال ایران چه دیدی دارند و چگونه از آن یاد می‌کنند؟
در جلسه‌ای که با دکتر ضیایی داشتیم، این مسأله را ابتدا یادآور شدم و به نمایندگی از مردم اکوادور از ایشان تشکر کردم. حضور ایران را در کنار خود در آن روزهای سخت احساس می‌کردیم و در حال حاضر از طریق مرکز توانبخشی که در پایتخت اکوادور «کیتو» است، رابطه عمیقی با این کشور داریم. باز هم تقاضا کردیم که مرکزی مشابه این مرکز در شهری در مرکز اکوادور راه‌اندازی کنیم زیرا خدمات خوبی ارایه کرده‌اند و صلیب‌سرخ کاملا از فعالیت‌های جمعیت هلال‌احمر ایران و حضور لحظه به لحظه آن آگاه است.
در این سفر چه تفاهمنامه‌هایی در نظر گرفته شده است؟
در رابطه با تجهیزات پزشکی مذاکرات فراوانی داشته‌ایم و همه مباحثی را که مربوط به بانک خون است، پیگیری خواهیم کرد. در بحث ژنتیک صحبت‌های فراوانی داشته‌ایم. نساجی هلال ایران توجه ما را به خود جلب کرد. سیستم امدادگری و تکنیک‌های آن توجه ما را به برگزاری دوره‌هایی برای آموزش جلب کرده است.
در بازدیدی که داشتید، ارزیابی شما از بیمارستان تخصصی نورافشار چطور است؟
تمام چیزهایی که درباره آن صحبت کرده بودیم، به ‌طور عملی در بیمارستان دیدم و آرشیوی از مفاهیم بشردوستانه امدادگرانه تخصص و تعهد به کار را در این‌جا می‌بینم.
با توجه به این‌که خود شما و هیأت همراهتان همگی خانم هستید. برای ما جالب است اگر بدانیم که نقش و جایگاه زنان در کشور اکوادور و حضور زنان در صلیب‌سرخ اکوادور تا چه اندازه پررنگ است؟ چطور شما به این منصب رسیده‌اید؟
زنان در تمامی بخش‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، بشردوستانه به اندازه مردان فعالیت دارند و حتی در سال‌های اخیر در 107 سالی که صلیب‌سرخ اکوادور تأسیس شده است، من دومین زنی هستم که ریاست صلیب‌سرخ اکوادور را به عهده دارم. همه گمان می‌کنند هر کسی که وارد صلیب‌سرخ می‌شود، باید پزشک باشد اما من پزشک نیستم. من یک داوطلب هستم. 20‌سال در صلیب‌سرخ عضو بودم و همین روحیه امدادگری روز به روز به من ارتقا بخشید تا جایی که به ریاست صلیب‌سرخ رسیدم. با وجود این‌که تخصص من حسابداری بوده است، دانشگاه گوادالاخا مکزیک به من دکترای افتخاری اعطا کرده است. دلبستگی عمیقی به صلیب‌سرخ اکوادور دارم.
خاطره بهبودی خود در مرکز درمانی جمعیت هلال‌احمر ایران در اکوادور را برایمان بگویید.
کتف من با مشکل مواجه شده بود، جراحی روی آن انجام شد و پس از جراحی به من پیشنهاد دادند تا از طریق توانبخشی بهبودی کامل آن را پیدا کنم که برای توانبخشی به مرکز توانبخشی جمعیت هلال‌احمر ایران رفتم و در آنجا بهبودی کامل حاصل شد.
در سفر خود به تهران، پایتخت ایران موضوع جالبی نظر شما را به خود جلب کرد؟
محبت بی‌وقفه‌ای که هر لحظه در این کشور دریافت کردم، من را هیجان‌زده و احساساتی کرده است. هرگز در زندگی خود تصور نمی‌کردم این حجم از هدیه را دریافت کنم. بخشندگی جامعه ایرانی در هر زمینه‌ای ازجمله محبت و دانش خود هیچ‌گونه خساستی ندارند و کتاب خود را به روی ما باز کردند و هر آن چه می‌دانستند با ما تقسیم و به ما آموزش دادند و درنهایت غیراز همه اینها، ما این‌جا خیلی غذا و پسته خوردیم. هیچ چیز این کشور ازجمله زبان، لباس و پوشش مرا آزار نداد و کاملا احساس کردم در کشور خودم هستم.
و کلام و نکته پایانی؟
عمیقا از این محبت همه جامعه ایرانی تشکر می‌کنم و خود را متعهد می‌دانم که این محبت و توجه را به نوعی جبران کنم. برای کار زیبا و بسیار مهمی که دارید، به شما تبریک می‌گویم.